اولین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خیام نیشابوری در روزهای پنج شنبه با استادی مسافرمرزبان محسن و نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافرمحمد رضا با دستورجلسه صورت مسئله اعتیاد در تاریخ 10 مهرماه 1404 رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم مسافر. خداوند را شکر گذار هستم که زیر سقف کنگره هستم واز شما عزیزان آموزش میگیرم انشالله بتونم در زندگی خودم کاربردی کنم. خوب در مورد صورت مسئله اعتیاد،که خدارو شکر توسط آقای مهندس حل شد. ویک تشکر میکنم از آقا ابوالفضل راهنمای محترم که برای من زحمت زیادی کشیدند. من با حال خراب آمدم به کنگره که آقا ابوالفضل با راهنماییهای خوب که به من داد توانستم حال خوب را تجربه کنم ،ودر زندگی اجرا کنم. من قبلا خیلی راه ها را زده بودم که شدنی نبود،واز اعتیاد خسته شده بودم ،اما راه حل آن را بلد نبودم،که گفتند دکتر خوبه ومن رفتم دکتر و او بر اساس تجربه دکتری خودش گفت به مرور زمان ترکت میدهم اما ترکی در کار نبود،ومن هروز حالم خرابتر میشد و آقای دکتر دوز مصرف من را میبرد بالاتر ،ومشکلات من بیشتر شد،وکار به جایی رسید که هم خودم وهم خانواده دچار مشکلات زیادی شدیم. چون در بیرون از کنگره راه حل درمان وجود نداشت. که خدارو شکر به پیشنهاد یکی از دوستان وارد کنگره شدم و آموزش گرفتم. آقای ابوالفضل،من از شما درست زندگی کردن،درست رفتار کردن،با خانواده بودن وخیلی چیزها یاد گرفتم،اول از آقای مهندس وبعد ازشما تشکر میکنم، من عمق تاریکی ها را تجربه کردم،والان با حال خوب اینجا هستم واز شما ممنونم. خوب یک نکته در مورد سایت که خیلی مهم هست باید از سایت بازدید کنیم،و زمانی که بازدید زیاد باشه گوگل سایت شعبه را در بالای صفحه به نمایش میگذارد وکسی که به دنبال درمان هست وراه حلی ندارد با یک سرچ ساده سایت کنگره در اختیار آن فرد قرار میگیرد، وچه از این بهتر با یک بازدید ساده ما، یک نفر راه درست را پیدا کند ،وبه کنگره بیاد. ومن محسن با گوش دادن سی دی آقای مهندس مطالب زیادی را آموختم، لطفا از سایت حمایت کنید. واز مطالب آن استفاده کنید. من محسن بزرگ شدن بچه خودم را ندیدم والان۱۶ساله هست من درست صحبت کردن با بچه خودم را بلد نبودم،وتا میگفتم پسرم،اون میگفت خواسته ای از من دارد،یا میخواهد من را کتک بزند،واعتیاد خیلی تاثیر بدی روی من گذاشته بود. وگاهی با خودم افسوس میخورم و میگویم کاش برگردم به سن ۲۰ سالگی تا بدانم چطور زندگی کنم ،من در حق پسرم خیلی ظلم کردم،والان تمام تلاشم را میکنم تا جبران کنم،واین اعتیاد خیلی چیزها را از ما گرفت،وما خیلی کارها میکردیم که از عواقب آن خبر نداشتیم،وخدارو شکر که صورت مسئله اعتیاد حل شد. تا ما روی خوش زندگی را ببینیم. ودر آخر وجود همسفر خیلی لازم است وقتی همسفر ما در کنگره حضور داشته باشد،آموزش میبیند که چطور با من مسافر باید رفتار کند. ومیشود بال پرواز ما،ممنون که با سکوت قشنگتان به حرفهای من گوش کردید.

عکاس: مسافر علی ( لژیون یکم)
تایپ: مسافر حسین ( لژیون چهارم )
بارگذاری: گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
137