همسفر الهه؛
مبحث اصلی بحث عشق و محبت است، همه انسانها درگیر این مسئله عشق هستند؛ ولی کم و زیاد دارد، بیشترین چیزی که فکر فرد را مشغول میکند همین عشق و محبت میباشد، با آن زندگی میکند و مایه حیات میباشد.
بخواهم بگویم عشق چه است مثل یک انسان که در سرما خیلی شدید قرار دارد؛ ولی یک منبعی در آنجا وجود دارد و آن منبع گرما است مانند؛ بخاری یا آتش، کسی در سرما دارد یخ میزند حرارت و گرما میتواند به او حیات بدهد، عشق چنین حسی درون شخص به وجود میآورد با این شکل میشود عشق را تشبیه کرد و خیلی در حیات انسان مؤثر میباشد.
عشق را گفتیم بر ۳ پایه استوار است، سایه، حس و جاذبه. عشق در کل هستی وجود دارد فقط شامل انسان نیست. حالا سایه چیست؟ باید یک چیزی وجود داشته باشد تا هویت نباشد، شما نمیتوانید عاشق باشید، در صورپنهان و صورآشکار؛ پس هر چیزی که کارآیی دارد، سایه، حس و جاذبه دارد، این ۳ مؤلفه در عشق نقش بسیار سازندهای دارند.
زوم کردن روی سایه کاری است که امروز اکثر انسانها میکنند و به حس و جاذبه توجه ندارند، در صورتی که حس و جاذبه موضوع حیاتی میباشد، جاذبه چه چیزی جذب میکند؟ موجودی که جاذبهاش همه مسائل منفی، طلبکار و بدخواه باشد تمام مثبتها را رها میکند و فقط سیاهی را میچسبد. دریافتکننده میتواند چیزهای خوب و بد را دریافت کند، به دست آوردن ما خیلی بسزا است که چه چیزی را دریافت میکنیم.
همسفر هانا؛
عشق بر ۳ پایه استوار است: سایه، حس و جاذبه. در مسئله عشق چه عاشق باشی و معشوق فرقی نمیکند حس و جاذبه نقش مهمی دارد؛ البته سایه هم خیلی مهم است و باید آن را کامل کنیم مثل رعایت، بهداشت و ....؛ اگر میخواهیم عشق و محبت را دریافت کنیم بایستی روی سایه، حس و جاذبه کار کنیم و به مرحله پالایش برسانیم. بزرگان و عرفای ما در مورد مسئله عشق، تفکر و توجه زیادی کردند چرا که جهان هستی بر مبنای عشق استوار شده میباشد.
وقتی نگاه میکنیم اتمهای طلا کنار هم قرار میگیرند و نزدیک میشوند که زر به وجود میآید، مس و نقره هم همینطور، این کار خیلی سختیها و دشواریها دارد به سادگی نمیشود عاشق شد و هستی و انسانها را دوست داشته باشید. با کوچیکترین کاری که انسانها نسبت به شما انجام میدهند فوری دشمنی به وجود میآید و یک حرفی علیه شما بزنند سریع کینهتوزی میکنید؛ باید در نظر گرفت شاید الان مریض است و شرایط او خوب نیست. با عشق سخن میگوید؛ ولی مملو از کینه است، عشق باید بلاعوض باشد و بدون توقع به دیگران کمک کنید، گاهی اوقات یک کمک کوچک دریغ میشود؛ پس چطور میتوانیم مفهوم عشق را درک کنیم، از ناراحتی و غصه خوردن دیگران ناراحت نیستیم و فقط به خود نگاه میکنیم.
آنقدر این عشق بزرگ است که ما هزاران سال دنبال هم میآییم تا بتوانیم ذرهای از این اقیانوس الهی را به دیگران برسانیم مثل همین کاری که در کنگره۶٠ میکنیم؛ هدف ما خدمت و کمک به دیگران است خوش به حال کسی که میدهد و دنبال باز پس گرفتن نیست. همه چیز در حال تغییر میباشد و مالک هیچ چیز نیستیم مثل قطاری که سوار شدیم، تنها چیزی که برای ما میماند عشق و محبت است.
همسفر افسانه؛
ما خیال میکنیم عمر جاودانه داریم در صورتی که هیچ چیز مال انسان و ابدی نیست، زمین ۴ میلیارد سال عمر دارد؛ ولی این هم از بین میرود، ۴ میلیارد سال در مقابل عمر افراد چقدر است! باز پایان مییابد، منظومهشمسی و کهکشانهای راهشیری نابود میشوند، هیچکدام بقاء ندارند، تنها چیزی که میماند فقط عشق و محبت است، درک این موضوع خیلی مهم بوده و انسان باید بداند دوست داشتن چه گوهر گرانبهایی میباشد.
خوش به حال آن کسی که میدهد و به دنبال باز پس گرفتن نیست، بیدریغ چون الله و منتظر نمیماند؛ بلکه ناظر است؛ اگر خطایی سر بزند او خود میداند، پس بسیار با ارزش است که میدهد و باز نمیستاند مگر خطایی مشاهده کند.
خداوند آنچه آفریده و خلق کرده در صورتی که در راه درست و صراطمستقیم باشد لحظهلحظه قدمهای او را به گلستان تبدیل میکند، به آن آرامش میدهد که با کوچکترین نسیم فضا پر از رایحههای گل از انواع و اقسام میگردد.
اگر کسی در راه راست باشد، بدخواه دیگران نباشد، غیبت و سرزنش نکند، دروغ نگوید و حرکت کند بهشت را تا جان در بدن دارد میبیند؛ یعنی فرد حیات زمینی و بهشتی را خواهد دید تا با همه هستی به پرواز در آید.
منبع: سیدی عشق از آقای مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر الهه، همسفر هانا، همسفر افسانه
رابطخبری: همسفر مریم (ف) رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر محدثه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
156