English Version
This Site Is Available In English

برداشت از سی‌دی عشق

برداشت از سی‌دی عشق

کار من در عشق مشکل می‌شود
خانمانم   بر    سر    دل می‌شود
هر زمان گویم که بگریزم ز عشق
عشق بیش از من به منزل می‌رسد
عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد.
همه انسان‌ها درگیر عشق هستند و بیشترین چیزی که فکرشان را مشغول می‌کند و راجع به آن فکر می‌کنند همین عشق و محبت است که با او زندگی می‌کنند و مایه حیات است. عشق مثل این است که انسان در سرمای شدید قرار دارد؛ ولی همین عشق و محبتی که در او هست مثل این است که در او یک منبع گرما وجود دارد و انسانی که دارد در سرما یخ می‌زند آن گرما می‌تواند به او حیات بدهد. عشق بر سه پایه حس، سایه و جاذبه استوار است. عشق شامل تمام هستی است. کاری که اکثر انسان‌های امروزی می‌کنند این است که فقط به سایه می‌پردازند و کاری به جاذبه و حس ندارند یعنی مثلا هزارتا عمل جراحی روی بدن انجام می‌دهد که این سایه را درست کند و به جاذبه و حس توجه نمی‌کند. موجودی که همه جاذبه‌اش منفی است و مثلا طلبکار، بدزبان، بدخواه است، دریافت هم نمی‌کند؛ چراکه فقط مسائل منفی را می‌بیند و اصلاً مسائل مثبت را نمی‌بیند و تازه می‌گوید مگر مسائل مثبت هم هست و لذا این موجودی که  فقط یک سایه دارد، جاذبه‌ و حسش افتضاح است.  درست برعکس این انسان‌ها افرادی هستند که راستگو، خیرخواه دیگران، بامحبت، صبور و  قدرشناس هستند که همه‌چیز را دوست دارند. چقدر زیبا است که کسی ببخشد و انتظار دریافت هم  نداشته‌ باشد.ما انسان‌ها اگر می‌خواهیم عشق و محبت را درک کنیم باید روی حس، سایه و جاذبه کار کنیم و پالایش کنیم. آن زمان است که ما عشق و محبت را درک خواهیم کرد و وقتی زمانی که عشق و محبت باشد گویی در فردوس قرار داریم. وقتی کسی عشق عام را داشته باشد عشق خاص را هم خواهد دارد. ما خداوند را نمی‌توانیم درک کنیم ولی صفاتش می‌توانیم درک کنیم. ما فقط خدا را می‌توانیم حس کنیم، نمی‌توانیم ثابت کنیم و باید آفریده‌هایش را ستایش کنیم چون این عمل، بسیار ارزشمند است. درختان همه یک نقش دارند، اما فرمانشان چیز دیگری است. باید بدانیم که آبروی علم به عملش است. عشق و محبت آنقدر بزرگ است که هزاران‌سال دنبال همدیگر می‌آييم و سختی‌ها را تحمل می‌کنیم تا بتوانیم ذره‌ای از عشق و محبت را به دیگران برسانیم. خوش به حال کسی که چیزی را می‌دهد اما دنبال باز پس گرفتنش نیست پس ما باید این عشق و محبت را به دیگران برسانیم. همه‌چیز در حال تغییر است و ما مالک هیچ چیزی نیستیم، مثل قطاری است که سوار بر آن هستیم و باید یک‌جائی پیاده شویم. تنها چیزی را که مالک آن هستیم عشق و دوست داشتن است که برای ما باقی می‌ماند.
خداوند به انسان‌ها می‌دهد ولی پس نمی‌گیرد مگر این‌که خطایی مشاهده کند. خورشید نورش را به تمام هستی می‌دهد، این نور به گل که می‌خورد بوی عطرش بیرون می‌آید و به پهن که می‌خورد بوی پهن در می‌آید؛ ولی او نورش را می‌دهد و کاری ندارد که به چه‌کسی و چه‌چیزی نور می‌دهد . اگر انسان در صراط مستقیم حرکت کند؛  یعنی بدخواه دیگران نباشد و در مسیر درست حرکت کند در آسایش و آرامش قرار می‌گیرد و در همین حیات زمینی بهشت را می‌بیند. لذا عاشق و آن‌چه که در درون اوست بزرگترین سرمایه است؛ چراکه اگر ببخشد زیاد می‌شود.
درپایان خداشناسی، در ژرفای محبت قوطه‌ور، رسیدن به عشق، محبت، تزکیه و پالایش است و بسیار مهم است. اگر می‌خواهی دوستت داشته باشند باید تصفیه شوی و جاذبه و حست درست شود‌. هر انسانی جاذبه‌اش در حال تشعش است و این تشعش را بعضي از انسان‌ها می‌گیرند.
نویسنده: راهنما مسافر مجتبی
تایپ: مسافر علی(لژیون هفتم)
ویرایش متن: راهنما مسافر محمد
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .