ای که میپرسی نشان عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مشکلی آسان کنی دردی از درماندهای درمان کنی
در میان اینهمه غوغا و شر عشق یعنی کاهش رنج بشر
به بهانه دستور جلسه «صورتمسئله اعتیاد» مصاحبهای با همسفر زهره راهنمای تازهواردین انجام دادهایم که شما عزیزان را به خواندن این مصاحبه دعوت میکنیم. همسفر زهره و مسافرشان با سالها تخریب و آنتیایکس الکل و ماریجوانا وارد کنگره شدند. با راهنمایی مسافر آقای حکیمی و راهنمای همسفر، خانم آنی کماندار به مدت ده ماه با روش DST و داروی OT سفر کردند و در حال حاضر چهار سال و یازده ماه است که آزاد و رها هستند.
در متون آموزشی کنگره60، تازهواردین و سفر اولیها از جایگاه ویژهای برخوردارند و از آنها بهعنوان شکوفهها و میوههای درخت کنگره یاد شده است، دیدگاه و نظر شما در این مورد چیست؟
هدف از خدمت در جایگاه راهنمایی تازهواردین، انتقال مفاهیم کنگره به افراد جدیدی است که وارد کنگره میشوند تا آنها هم بتوانند طعم خوش رهایی را بچشند، به درمان برسند و آموزشهای ناب جهانبینی کنگره۶۰ که واقعاً نظیرش هیچ جای دنیا نیست را فرا بگیرند و در زندگیشان به آرامش برسند.
قطعاً در خلال این خدمت هزاران برابر آموزش و حال خوش برای هر فرد خدمتگزاری وجود دارد؛ چون هدف از زندگی، آموزش و خدمت است. بنابراین از تازهواردین و سفر اولیها بهعنوان شکوفهها و میوههای درخت کنگره یاد میشود و افراد قدیمیتر و خدمتگزار مانند دیدهبانان، راهنمایان و مرزبانها و … این درخت را استوار کردند.
شیرینترین لحظه ازنظر شما برای یک راهنمای تازهواردین چه لحظهای است و آیا شما تاکنون به درک این لحظه رسیدهاید؟
راهنمایی تازهواردین بسیار خدمت لذتبخش و شیرینی است، بهخصوص زمانی که یک تازهوارد با غم و ناامیدی وارد کنگره میشود و بعد از چند جلسه نور امید و تغییر حس را میتوانم در چهرهشان ببینم که برای من شیرینترین لحظه است. لذا زمانی که افراد تازهوارد بعد از یک سال به من خبر رهاییشان را میدهند، بسیار برایم لذتبخش است.
آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر صورتمسئله اعتیاد را در قالب یک مثلث درمان اعتیاد با اضلاع جسم، روان و جهانبینی تنظیم نمودند، نظرتان در این خصوص چیست؟
به نظرم آقای مهندس بهجز علاقه قلبی که همه ما افراد کنگره به ایشان داریم، واقعاً دانشمند هستند و راهحل کاربردی و قطعی برای درمان بیماری اعتیاد ارائه دادند که هیچ جای دنیا درمان قطعی برای اعتیاد به تمام انواع مواد مخدر وجود ندارد. جناب مهندس با زبان علم از درمان بیماریها ازجمله اعتیاد صحبت کردند.
اعتیاد بیماری در سه بخش جسم، روان و جهانبینی است که برای درمان باید هر سه ضلع به تعادل برسند تا درمان اتفاق بیفتد. مسئله به تعادل رسیدن جسم بسیار مهم است و امکان چنین چیزی که شخص مصرفکننده فقط با یک جواب منفی آزمایش اعتیاد خوب شود و بگویند ترک کرده است، وجود ندارد.
در کنگره60 به لطف متد DST آقای مهندس، معلوم شد که اعتیاد در جسم چه تخریبی به وجود آورده و با یک آزمایش ساده که تست اعتیاد منفی شود شخص به درمان نمیرسد. اما جسم قادر است بازسازی شود و شخص مصرفکننده به درمان برسد. روان و جهانبینی افراد نیز با حضور در کنگره و شرکت در جلسات آموزشی و لژیونها و البته فرمانبردار بودن کمکم به تعادل میرسد.
.jpg)
ازنظر شما راهنمای تازهواردین برای انجام صادقانه خدمت خود و صعود، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
به نظرم یک راهنمای تازهواردین باید خیلی روی حس خودش کار کند تا وقتی شخصی با ناامیدی و حتی شک و تردید وارد کنگره میشود، بتواند با حس خوب مفاهیم اولیه را انتقال دهد. لازمه داشتن حس خوب این است که اول روی خودش کار کند؛ یعنی باید خودش بتواند آموزشهای کنگره را در زندگیاش کاربردی کرده تا به تعادل و آرامش برسد.
اگر خودش حس خوب نداشته باشد و لبخند تصنعی و ظاهری به افراد تازهوارد بزند؛ حتی همان تازهوارد هم حس دروغی را میتواند تشخیص دهد. وقتی خدمت آدم خالصانه و با عشق باشد، خداوند خیلی در این مسیر کمک میکند.
به فرموده آقای مهندس «عشق و آنچه در انسان است، تنها و بزرگترین سرمایهای است که اگر ببخشد زیاد میشود» آیا شما با انجام این خدمت به این پیام رسیدهاید؟
برای من خدمت راهنمای تازهواردین مثل یک تولد دوباره بود و بهجرئت میتوانم بگویم که زندگیام متحول شد؛ چون یاد گرفتم که بیدریغ به انسانها عشق بدهم و هر بار یاد لبخند هرکدام از افراد تازهوارد میافتم انگار دنیا را به من میدهند. هرچقدر در این مسیر توانستم بیشترعشقم را نثار کنم هزاران برابر عشق و انرژی خالصتری در زندگی دریافت کردم. عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حساب دارد.
.jpg)
از تأثیر آموزش و آنچه در این سالها از آموزشهای کنگره و قرار گرفتن در این جایگاه برداشت نمودهاید برایمان بگویید.
تجربه من این بود که وقتی وارد کنگره شدم مانند بیشتر افراد در ابتدا فقط میخواستم حال مسافرم و خودم خوب شود و تشنه آموزش بودم. البته هنوز هم تشنه آموزش هستم؛ اما از یک جایی به بعد اگر فقط بخواهی گیرنده باشی و بقیه به تو آموزش دهند و خودت نخواهی آنچه آموختهای را به افراد منتقل کنی (آموزش و خدمت به هر شکلی و منظورم صرفاً خدمت راهنمایی نیست) به جایی میرسی که درجا خواهی زد.
اگر در این نقطه بایستی، دیگر نمیتوانی آموزش بگیری و پیشرفت کنی و بهاصطلاح حالت خراب میشود. اینجا دیگر به نقطهای میرسی که باید خدمت کنی و ادامه پروسه آموزش در خدمت کردن است و درواقع خدمت و آموزش انسان را کامل میکند.
جایگاه راهنمای تازهواردین در پیشبرد اهداف کنگره را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم راهنمای تازهواردین نقش بسیار مهمی دارد؛ چون افرادی که در ابتدا وارد کنگره میشوند، سردرگم هستند و نمیدانند روش درمان کنگره چیست. آنان بیماری اعتیاد و روش درمان را نمیشناسند؛ همچنین با اصطلاحات و مفاهیم کنگره آشنایی ندارند و… . ممکن است یکسری افراد که وارد کنگره میشوند در ابتدا خیلی ناآرام باشند. پس یک نفر باید باشد که به این افراد مفاهیم اولیه را منتقل کند، به آنها آرامش دهد و به حرف آنها گوش دهد تا آمادگی لازم را پیدا کنند که وارد لژیون DST شوند.
بسیار ممنون از راهنمای تازهواردین همسفر زهره و تبریک فراوان به ایشان بابت ادامه این مسیر در خدمت راهنمایی. امیدواریم هر روز شاهد پیشرفتشان در زندگی و در کنگره باشیم.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شادی
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
ویرایش: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت همسفران
ارسال: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
160