جلسه یکم از دوره هفتم لژیون سردار نمایندگی کاسپین
به استادی مسافر پهلوان مجید، نگهبانی راهنما مسافر باقر و دبیری مسافر علی، با دستور جلسهی «صورت مسئله اعتیاد» روز سهشنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که امروز در حضور شما هستم. از نگهبان محترم لژیون سردار و ایجنت عزیز، حسینآقا، سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه خدمت کنم.
دیشب برای گرفتن آدرس شعبه کاسپین و محاسبه زمان سفر با ایجنت تماس گرفتم تا بتوانم برنامهریزی کنم و به موقع در جلسه حضور داشته باشم. خدا را شکر که با نظم و زمانبندی درست سر ساعت به جلسه رسیدم. این همان چیزی است که در کنگره ۶۰ بر آن تأکید میشود: نظم و حرکت در مسیر مشخص.
وقتی وارد کنگره میشویم، راهنمای تازهواردین به ما میگوید: اگر درست حرکت کنید، در مدت ده تا یازده ماه به مقصد میرسید. زیبایی کنگره در ساختار دقیق و پویای آن است. اجازه دهید مثالی بزنم: تلفن همراه وقتی به اینترنت وصل نباشد، شاید تنها پنج درصد از کارایی خود را در اختیار ما بگذارد؛ اما وقتی به اینترنت متصل شد، امکانات فراوانی به ما میدهد. کنگره همان تلفن همراه است و لژیون سردار مثل اتصال به اینترنت است. بدون آن، مسیر را پیدا نمیکنیم.
در کنگره صحبت بر سر پول دادن نیست؛ صحبت از درک، فهم و بخشش است. کنگره ۶۰ اجازه نمیدهد ما بیراهه برویم؛ بلکه مسیر را برایمان روشن میسازد. لژیون سردار مثل مشعلی است که صد متر جلوتر حرکت میکند و میگوید: “به دنبال من بیا.”
.jpg)
میزان مشارکت افراد مهم نیست؛ یکی با شش میلیون عضو لژیون میشود، یکی پهلوان، دیگری در جایگاه بینشانی خدمت میکند. ارزش معنوی خدمتها به نیت و بخشش بستگی دارد، نه به میزان پول. شاید کسی که از ده میلیون داراییاش شش میلیون را در لژیون مشارکت میکند، بار معنوی بیشتری داشته باشد از کسی که با سرمایه چند میلیاردی تنها بخشی اندک میدهد.
برای من دو اصل در لژیون سردار بسیار مهم است:
۱. در کاری که انجام میدهم، با تمام توان و جدیت وارد شوم.
۲. استمرار در عمل و خدمت.
اگر این دو اصل را رعایت کنیم، نشانههای خوبی دریافت خواهیم کرد. مثالی بزنم: امروز در قزوین هستم، اما در نهایت باید به شهر خودم بازگردم. اگر در گذشته در قزوین خانهای خریده بودم، میتوانستم یک هفته هم بمانم. این شبیه به سرزمین رهایی است؛ اگر چیزی در آن سرزمین برای خود نکاشته باشیم، جایی برای ماندن نداریم و بازگردانده میشویم.
وقتی وارد کنگره میشویم و به رهایی میرسیم، سپس راهنما میشویم. اما هنوز از حلقه اعتیاد ترخیص نشدهایم. ترخیص واقعی زمانی اتفاق میافتد که یک راهنما بتواند دستکم ده رهجو را به رهایی برساند و حداقل دو نفر از آنها نیز راهنما شوند. آنوقت است که راهنما از حلقه اعتیاد ترخیص شده و یک حلقه جلوتر میرود. تا وقتی نتوانیم یک نفر را به رهایی برسانیم، به جایگاه بعدی دست پیدا نخواهیم کرد.
در لژیون سردار هم همین روند وجود دارد: ابتدا سردار میشویم، سپس دنور، و بعد جایگاه پهلوانی را کسب میکنیم. اگر استمرار داشته باشیم، بار دوم که برای پهلوانی شرکت کنیم، میبینیم که دیگر ما نیستیم که جایگاه را انتخاب کنیم؛ بلکه جایگاه پهلوانی ما را انتخاب میکند و شرایطی فراهم میشود تا در آن جایگاه قرار بگیریم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
تایپ: مسافر مسعود
تنظیم: مسافر سعید ل 23
عکاس: مسافر امیر
تهیه شده در سایت شعبه کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
154