English Version
This Site Is Available In English

حرکت از جهل به دانایی با روش DST

حرکت از جهل به دانایی با روش DST

جلسه یازدهم از دور دهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران شعبه صالحی۲ به استادی مسافر محمد حسن و نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه 《صورت مسئله اعتیاد》 در تاریخ ۹مهر ۱۴۰۴ساعت۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان محمد حسن هستم یک مسافر اول خواستم خداوند را شکر کنم بابت این فرصت که در کنار شما یاران عشق هستم دستور جلسه در مورد صورت مسئله اعتیاد هست و معنای آن می‌شود جایگزینی مواد بیرونی به جای مواد درونی یا تولید داخل بدن شما فرض کنید که ماشینی که در حال حرکت است و لاستیک‌های آن از خارج وارد می‌شود لاستیک‌های آن خراب شود و یا بترکد و دیگر از خارج هم برای این خودرو لاستیک وارد نشود و هیچ لاستیک تولید داخلی هم برای آن نباشد نتیجه آن می‌شود که برای چنین ماشینی دیگر حرکت معنی نخواهد داشت مگر آنکه با کنترل واردات ادامه پیدا کند و از داخل هم آرام‌آرام تولید آغاز گردد و افزایش یابد تا عمل جایگزینی اتفاق افتد.
در کل همگی ما در کنگره مسافر هستیم یعنی از یک مبدأ معلوم به یک مقصد معلوم در حال حرکت هستیم و اما تعریف مسافر چه هست؟ مسافر یعنی شخصی که چیزی را با چیز دیگر معاوضه می‌نماید. مثال حال بد را با حال خوب تعویض می‌نماید یا جهل را با دانایی، ترس را با شجاعت. یا در اول جلسه خوانده می‌شود که ما مسافری هستیم در حال حرکت از سمت نفرت به سمت عشق. این عمل به نظر شما چگونه اتفاق می‌افتد؟ این همان عمل جایگزینی می‌باشد یعنی از گذشته من این توانایی‌ها و خصوصیات مثبت را داشته‌ام ولی چه اتفاقی افتاده؟ نکات منفی جایگزین این صفات مثبت شده. من چگونه دوباره باید آن را تغییر دهم؟ پاسخ این امر را مهندس دژاکام فرموده‌اند با معرفی روش DST با ضریب ۰٫۸ که معنی آن می‌شود من عجله ندارم. شما فقط و فقط برای کسر از مواد خود در پله‌های بیست و یک روزه حق دارید یک‌پنجم از مواد مصرفی خود را کم کنید در مدت‌زمان حداقل ده ماه. این نشان‌دهنده تغییر، تبدیل و ترخیص هست.


اگر بخواهیم ما از سمت جهل و ناآگاهی یا فقر خودمان یا هر نوع صفت بد دیگری که در وجودمان هست به سمت مثبت‌ها حرکت کنیم باید آهسته و پیوسته همراه با تبدیل و تغییر باشد. چرا سیستم‌های بیرون کنگره مانند کمپ یا دارودرمانی و غیره جواب نمی‌دهد؟ زیرا در آنها تبدیل و تغییری رخ نمی‌دهد یعنی فلز وجودی آنها هیچ تغییری نکرده و همان آهنی که از قبل بوده‌اند هستند و باز آهنربا آنها را جذب خود می‌کند و من در برابر آن هیچ مقاومتی نمی‌توانم بکنم، فقط می‌توانم تحت فشار باشم. پس تبدیل، تغییر و ترخیص بسیار مهم هست.
ما در سیستم بدن‌مان دارای بیش از چهل‌هزار میلیارد سلول هستیم. اگر سیستم تغذیه‌ای بدن عوض شود، تا رفتار و سکنات انسان هم تغییر می‌کند. حال با مصرف مواد، تغذیه این سلول‌ها با خوراکی هست که من در اختیار آنها قرار می‌دهم. حال که می‌خواهم این شرایط را تغییر دهم، نتیجه آن می‌شود که تمام رفتار، حالات و سکنات من هم در نتیجه این تغییر، تغییر پیدا می‌کند. می‌خواهم نتیجه بگیرم که تا تفکر من عوض نشود، رفتار و سکنات و چهره من تغییر نخواهد کرد.
حال این مواردی که گفتم چه ارتباطی دارد با لژیون سردار؟ باید شما بتوانید مواد خود را ببخشید. مثلاً اگر مصرف شما شیشه و هروئین هست باید بتوانید آن را به شربت تریاک ببخشید تا بتوانید بیایید روی شربت اپیوم. این یک قدم از بخشش هست و بعد از بیست و یک روز راهنمای من به من گفت یک‌پنجم از آن را کم کن یا یک‌پنجم به آن اضافه کن یعنی سکون جایز نبود و باید حرکت می‌کردم. من یک‌پنجم به یک‌پنجم بخشیدم و بعد از گذشت حدود دو پله دیدم واقعاً چقدر حالم بهتر شده است ولی در زمان کم کردن آن موقع اصلاً ایمان به کم کردن و حال خوب داشتن نداشتم و تصور می‌کردم فقط با افزایش مواد هست که حالم خوب می‌شود و زمانی که آمدم به حرف راهنما گوش کردم به حال خوش رسیدم و سپس به رهایی نیز رسیدم.
و امروز هم در سفر دوم موظف هستم که باید به حرف راهنما و جناب مهندس گوش کنم و همان‌گونه که ایشان می‌فرماید بیایم صفات منفی درون خودمان را پی‌بر نمایم. قرار بر این نیست که صفات منفی من یک‌شبه درمان شود ولی باید صفت بخشندگی را یاد بگیرم و در مسیر آن حرکت نمایم. آنجایی که امروز هستم فردا نباشم و با حرکت رو به جلو آن را تغییر دهم. همان‌گونه که در وادی پنجم امر بر تزکیه و پالایش دارد و باید آن را اجرا نمود. در وادی هفتم راه برای من مشخص می‌شود و باید در این مسیر حرکت نمود. این مسیری که من می‌خواهم درون آن حرکت کنم از کجا حاصل می‌گردد؟ با تزکیه و پالایش. و خود تزکیه و پالایش از بخشش آغاز می‌گردد. من از بیرون می‌بخشم تا در درون بخشیده گردم. من عشق می‌ورزم تا در درونم عشق به وجود آید. باید یک چیزی را داد تا بتوان یک چیزی دریافت نمود. باید کینه و نفرت را ببخشم تا بتوان عشق و محبت را به وجود آورد. باید مواد خود را یک‌پنجم به یک‌پنجم بخشید تا مواد شبه‌افیونی داخل من دوباره از نو تولید را آغاز نمایند.

امیدوارم که همگی ما بتوانیم تبدیل، تغییر و ترخیص را به اجرا درآوریم تا بتوانیم مسیر را بهتر طی نماییم. از اینکه به صحبت‌های من گوش نمودید از همگی شما سپاسگزارم.

تایپ و عکس : مسافر حسین لژیون یکم
تنظیم و ارسال مطلب: مسافر عبدالله لژیون چهارم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .