آقای امین در سیدی «هرس» بیان میکنند که جهانبینی کنگره۶۰ و آموزشهای آقای مهندس به ما کمک میکنند تا تعادل را بین محبت، قوانین و اصول برقرار کنیم. انسانهای متعادل، در عین مهربانی و خوشخلقی، سختکوش هستند و نتایج خوبی کسب میکنند. اجرای آموختهها زمانی محقق میشود که فرد به دانایی برسد و پالایشهای لازم را از درون انجام دهد؛ یعنی مفاهیم از ذهن و عقل به قلب و دل راه یابند. دانستن این موضوع به انسانها کمک میکند، زیرا تصور بد بودنِ خود خطرناک نیست؛ بلکه خطر اصلی، تصور دانا و عاقل یا خوب بودن است. انسان بد، کسی است که فکر میکند خوب است، و انسان خوب، کسی است که فکر میکند نقصهایی دارد. بدترین انسان کسی است که فکر میکند همه چیز را میداند. انسان خوب و دانا بهراحتی عذرخواهی میکند؛ اما انسانی که اشتباه میکند و برای کارش دلیل میآورد، در واقع نوعی قدرت منفی را به نمایش میگذارد. قدرت به معنای توان انجام کار و توان انجام ندادن کار است. وقتی چیزی اتفاق نمیافتد، قدرت وجود دارد و زمانی که قدرت به تعادل میرسد، اتفاق میافتد. جایی که قدرت داده میشود و خرابکاری صورت میگیرد، به این دلیل است که توان انجام کار بوده؛ اما درست انجام نشده است. تعادل زمانی شکل میگیرد که فرد توانایی ضربه زدن را داشته باشد؛ اما این کار را انجام ندهد. آموختن و رسیدن به این مطالب نیاز به زحمت زیادی دارد. بسیاری از چیزهایی که ما در جهانبینی آموختهایم، در ذهنمان جای گرفته؛ اما هنوز در قلبمان جاری نشدهاند. در سفر دوم، موضوع هرس برای جاری کردن این مطالب در قلب بسیار مهم است.
مهمترین بخش در ساختمان جسم انسان، سلولهای تشکیلدهنده جسم هستند و مهمترین آنها، سلول عصبی است که به آن سیستم عصبی یا ناقلهای عصبی میگوییم. تمام سیستمایکس مربوط به سیستم عصبی است. قسمتهایی از سیستم عصبی در مغز و قسمتهایی در اندامهای بدن قرار دارند که برخی حساس و دردناک هستند. شکل سلولهای عصبی شبیه درخت است و از سه قسمت تشکیل شده: دندریت (مثل شاخههای درخت)، آکسون (مثل تنه درخت) و یک قسمت غلاف که مثل پوست درخت است. دندریت اطلاعات را به سلولهای عصبی منتقل میکند.
در کیهانها، مادهای به نام ماده تاریک وجود دارد که برای شکلگیری جهان ما ضروری است. در کهکشان ما، هیدروژن و هلیوم باید به آرامی کنار هم قرار گیرند و با جاذبهای که دارند، ستارهها را به وجود آورند. کار ستارهها ساخت مواد تشکیلدهنده جسم است؛ هیدروژن و هلیوم ترکیب میشوند و سدیم، پتاسیم، کربن، آهن و غیره را میسازند. در کیهان ۷۵ درصد هیدروژن و ۲۵ درصد هلیوم وجود دارد و زمان زیادی صرف میشود تا ستارهها شکل بگیرند. پس از تحقیقات، متوجه شدند که مادهای به نام تاریکی وجود دارد و نقش آن را پیدا کردند؛ این ماده به شکل درخت است و میوههای این درخت، کهکشانها، ستارهها، جهان فیزیکی و سیارات هستند. جرم کهکشانها یکی از منابع نور ستارههاست. تفاوت کره زمین با دیگر سیارات در وجود درخت است؛ هر سیارهای که درخت دارد، سیارهای زنده است و اگر نباشد، مرده است. پس حیات با درختان و سلولهای عصبی به وجود میآید. ما میتوانیم از این مدل برای جهانبینی خودمان استفاده کنیم.
اگر تاریکی بخواهد رشد کند؛ باید خودش را پیوند بزند؛ زیرا تاریکی از خودش نیروی حیات و زایش ندارد، نیروی درخت است که به آن حیات میدهد. وقتی نیروی منفی بخواهد رشد پیدا کند، خود را به درخت یا انسان پیوند میزند. شکل پیوند زدن مانند درخت است؛ وقتی به چیزی فکر میکنیم، آن چیز از ما انرژی کسب میکند تا به خواستههای خودش برسد و ما باید فرایند مستقل شدن انرژی آن را متوقف کنیم. موجودات زنده از عناصری مانند کربن، سدیم، پتاسیم، منیزیم و… به وجود میآیند که این عناصر در خاک وجود دارند. هنگامی که میگویند انسان از خاک آفریده شده، منظور ساختمان جسم ماست که از خاک به وجود آمده است. هدف این بوده که تنه درخت بیاید و بعد ستارهها عناصر را در خود به وجود آورند تا یک ستاره به وجود آید و کربن، نیکل و آهن را تولید کند و این منجر به پیدایش ستارههای نسل دوم شود که عناصر را جمع کرده و عناصر دیگر را بسازند تا در نهایت مواد لازم برای ساخت جسم انسان فراهم شود؛ یعنی میلیاردها سال در کیهان صرف میشود تا این جسم ما تولید شود.
درختان شبیه به هم نیستند؛ مثلاً درخت سرو مستقیم بالا میرود و میوه ندارد. فرق بین درخت و بوتهها در این است که درخت دارای تنه است که بعد شاخه به وجود میآید و سلسله مراتب در آن رعایت میشود. برای اینکه درخت میوه خوبی بدهد؛ باید هرس شود. اگر یک شاخه بیشازحد رشد کند، درخت به سمت چپ متمایل میشود. درخت خوب آن است که به صورت ۳۶۰ درجه رشد کند؛ زیرا بیشترین نور خورشید را دریافت میکند. این علم درخت است؛ اگر شاخهای در سایه باشد، میوهای نمیدهد. اگر درخت نامتقارن باشد، میوه نمیدهد و اگر به سمت چپ متمایل شده باشد و میوه بدهد، تنهاش میشکند. درخت هوشمند است و اگر متقارن نباشد، به جای ۲۰ صندوق میوه، ۱۰ صندوق میدهد تا تنهاش نشکند. اگر بخواهیم درختی میوه خوب بدهد، باید آن را در ۳۶۰ درجه هرس کنیم. انسان نیز اگر به یک سمت (مثلاً فقط کار یا فقط درس خواندن) متمایل شود، خروجی خوبی نخواهد داشت. انسان باید در همه جهات متعادل باشد و هرس کند تا خروجی خوبی داشته باشد. در کنگره۶۰، با روش DST میتوانیم در طول زمان، هرس لازم را انجام دهیم و ریشهها را اصلاح کنیم تا به نقطهای برسیم که با کمترین امکانات، بیشترین محصول را تولید کنیم.
منبع: سیدی هرس از استاد امین
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا شهرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
82