English Version
This Site Is Available In English

سرآغاز درمان از مقاله صورت‌مسئله اعتیاد

سرآغاز درمان از مقاله صورت‌مسئله اعتیاد

دومین جلسه از دوره سی‌ام سری کارگاه‌های خصوصی و آموزشی کنگره ۶۰، نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای سه‌شنبه با استادی: مسافر محمود، نگهبانی: مسافر عباس، دبیری مسافر احمد با دستور جلسه «صورت‌مسئله اعتیاد» در تاریخ ۱۴۰۴/۷/۸ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:


سلام دوستان، محمود هستم یک مسافر، خدا را بسیار شاکر و سپاسگزارم که تسلیم مسیر کنگره‌۶۰ شدم و هنوز در این راه هستم. موضوع جلسه امروز «صورت‌مسئله اعتیاد» است. همان‌طور که آقای مهندس در فایل چهارشنبه فرمودند، این دستور جلسه بسیار مهم است، چراکه سرآغاز درمان از مقاله «صورت‌مسئله اعتیاد» شروع‌شده. یک سؤال: چرا اعتیاد در طول این سالیان، هزاران مصرف‌کننده مواد مخدر را به قبرستان روانه کرده است؟ آیا این افراد تلاش نکردند؟ تنبل بودند؟ بی‌غیرت بودند؟ خیر. اتفاقاً کسانی بیشترین ضرر را کردند که بیشترین تلاش را داشتند. مصرف‌کننده‌ای سی سال مواد می‌کشید، تخریب‌هایی داشت اما زنده می‌ماند، درحالی‌که بعضی‌ها با تلاش برای ترک، جانشان را از دست دادند.

علت چه بود؟ علت این بود که صورت‌مسئله اعتیاد ناشناخته بود. نه مشخص بود اعتیاد چیست و نه روش درستی برای درمان وجود داشت. پزشکانی که هیچ تجربه‌ای از خماری نداشتند، فقط بر اساس علائمی که بیمار می‌گفت، دارو تجویز می‌کردند. اگر می‌گفتی پایت درد می‌کند، مسکن می‌دادند؛ اگر می‌گفتی حالت بد است، قرصی دیگر. نتیجه هم چیزی جز گیجی و ادامه همان مشکلات نبود. آن‌ها فقط به جسم نگاه می‌کردند و فکر می‌کردند ترک کردن یعنی درمان؛ درحالی‌که اصل قضیه چیز دیگری بود.
اما آقای مهندس دژاکام با دیدگاه مهندسی و تجربیات مصرف، حقیقت را کشف کردند. ایشان متوجه شدند درمان فقط جسمی نیست؛ بلکه سه بخش دارد: جسم، روان و جهان‌بینی. همین دیدگاه باعث شد روش «DST» و کشف «سیستم ایکس» شکل بگیرد. سیستمی که راز بسیاری از بیماری‌ها و مشکلات پنهان انسان است و با بازسازی آن، درمان اعتیاد امکان‌پذیر می‌شود.

آقای مهندس بارها گفته‌اند پرونده درمان اعتیاد را سال‌ها پیش بسته‌اند و نیازی به روش دیگری نیست. دنیا تازه امروز دارد می‌فهمد که ایشان چه کشفی کرده‌اند. ما باید قدر این روش را بدانیم، چراکه هیچ روشی جایگزین آن نمی‌شود. در پایان، می‌خواهم یادی کنم از راهنمای سفر اولم، آقای حسین لطفی. هر آموزشی که گرفتم و هر حرفی که امروز می‌زنم، از ایشان دارم. او خودش سینه سوخته اعتیاد بود و می‌گفت: «پانزده سال مصرف‌کننده بودم و ده سال آن را دنبال ترک گذراندم تا اینکه کنگره ۶۰ برایم چراغ راه شد.» امروز جایش اینجا خالی است، اما می‌دانم حالش خوب است و برایش بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.

نگارش و تایپ: مسافر کوروش رهجوی (لژیون هشتم)
عکاس: مسافر مصطفی رهجوی (لژیون دوازدهم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .