به نام قدرت مطلق الله
برداشت از سی دی عشق
در سیدی «عشق» دربارهی این حقیقت بنیادین سخن گفته میشود که عشق و محبت سرچشمهی حیاتاند و تمام بشریت در طول تاریخ دربارهی آن سخن گفته و اندیشیدهاند. عشق در انسان، احساسی گرم یا سرد پدید میآورد که تابع زمان، مکان و شرایط است.
با نگاهی ژرفتر درمییابیم که عشق سه ضلع دارد؛ همانگونه که در کتاب «چهارده وادی» نیز آمده است: «سایه»، «جاذبه» و «حس». عشق مایهی پویایی و اساس هستی است و بدون آن، جهان بیمعنا خواهد بود.
با بررسی عشق در همهی مراتب و جلوههایش، به این نتیجه میرسیم که ابراز عشق بدون «شناخت» و «آگاهی» ممکن نیست. اگر انسان به شناخت و آگاهی لازم دست یابد، از «صراط مستقیم» – یعنی روش درست و متعادل زیستن – منحرف نمیشود.
انسانِ بیآگاهی، پیش از هر چیز به خود آسیب میزند، و اگر نتواند به خود آسیب نزند، هرگز قادر نخواهد بود به دیگران آسیب برساند. تفاوت انسانها نه در نژاد و ظاهر، بلکه در میزان شناخت، آگاهی و دانایی آنهاست. بنابراین، پایه و اساس عشقورزی، آگاهی و شناخت است.
وقتی انسان به مرحلهی «عاشق و معشوق» میرسد، همهی انسانها را دوست میدارد و میل دارد به همه یاری رساند. در این مرتبه، نشانههای «قدرت مطلق» را در خود و دیگران میبیند و درمییابد که همه از یک سرچشمهاند.
عشق در انسان و همهی موجودات به شکلهای گوناگون در جریان است و به دلایل مختلف، آنها را به هم نزدیک میکند. موجودات طبق قانون «سایه، جاذبه و حس» با یکدیگر پیوند مییابند و در یک مدار مشترک حرکت میکنند.
امواج عشق، همچون نور خورشید، همواره بر همهی موجودات میتابد و هرکس به اندازهی ظرفیت خود از آن بهرهمند میشود. عشق و محبت چنان عظیماند که انسانها در طول هزاران سال آمدهاند، رنجها و دشواریها را تحمل کردهاند تا تنها ذرهای از این عشق را به یکدیگر منتقل کنند.
در کنگره ۶۰ نیز، مسافران و راهنمایان با خدمت بیچشمداشت فعالیت میکنند؛ این خدمت همان «عشق بلاعوض» است که از والاترین مراتب عشق به شمار میآید.
در نهایت، تنها چیزی که از انسان در این دنیا باقی میماند، عشق و محبت است؛ میراثی جاودان که فراتر از مرزهای زمان و مکان میرود.
تدوین: همسفر عباس از لژیون سوم با راهنمایی مهراد
ویرایش و بارگزاری: همسفر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
220