English Version
This Site Is Available In English

کنگره۶۰ برای من، چراغی در انتهای تونلی تاریک بود

کنگره۶۰ برای من، چراغی در انتهای تونلی تاریک بود

وقتی پای اعتیاد به زندگی‌ ما باز شد، نه تنها مسافر من؛ بلکه خود من هم در گرداب سرد و تاریکی غرق شده بودم. هر روز ترس و نگرانی بزرگ‌تر و دل من تکه‌تکه می‌شد. سخت‌ترین لحظه‌ها وقتی بود که راهی برای نجات نمی‌دیدم؛ اما کنگره۶۰ برای من، چراغی در انتهای تونلی تاریک بود، جایی که نه تنها مسافر من؛ بلکه من هم یاد گرفتم چگونه درمان شوم و راه تازه‌ای بیابم.

همسفر بودن یعنی پذیرفتن مسئولیتی فراتر از خود، یعنی تلاش برای عشق ورزیدن در میان سختی‌ها و ایمان داشتن به قدرت بازسازی شدن. روزهای اول نمی‌دانستم چطور باید حمایت کنم؛ اما با هر جلسه، هر آموزش، هر گفتگو، ترس‌هایم تبدیل به قدم‌های امید شد. فهمیدم اعتیاد فقط مشکل مسافر نیست، مسئله ما خانواده است؛ که اگر ندانیم چگونه در کنار هم حرکت کنیم، راه به جایی نمی‌بریم.

با کنگره آموختم که اعتیاد یک بیماری است که جسم و روان مسافر را می‌بلعد و جهان‌بینی‌ او را تاریک می‌کند؛ اما این فقط داستان مسافر نیست؛ بلکه داستان من هم هست؛ که باید تغییر کنم تا بتوانم پشتیبان درست و صحیح باشم. درک این موضوع برای من سکوی پرتابی شد تا رشد کنم و یاد بگیرم، عشق به زبان ساده صبر و دانش داشتن است.

در کنار مسافر، ماه‌ها و شاید سال‌ها پر از دلشکستگی گذشت؛ اما به همان اندازه سرشار از امید و آموزش بود. یاد گرفتم هر سختی که گذشت نشانه‌ تلاش ما برای رهایی بود و هر بار که یک قدم به عقب برداشتم، ده قدم به پیش رفتم؛ چون در کنگره یاد دادند که درمان یک مسیر است و یک توقف ناگهانی نیست.

امروز، صورت‌مسئله اعتیاد برای من فقط معمای جسم مصرف‌کننده نیست، این صورت‌مسئله دروازه‌ای به سوی شناخت خودم است. دردی که در دل داشتم، دردی‌ است که به من آموزش داد چگونه همراهی کنم، چگونه عشق بورزم و چگونه با ایمان، پشتیبانی‌ قوی باشم. این پروسه پیچیده و سخت؛ اما زیبا، هر روز من را قوی‌تر و آرام‌تر می‌کند.

اکنون ایمان دارم که خود من هم رهایی‌ یافته‌ام؛ اگر چه هنوز در مسیر هستم؛ اما دیگر اسیر ترس و ناامیدی نیستم. این مسیر من را به شناخت، آگاهی و دنیایی از فرصت‌ها رسانده است. هر روز که می‌گذرد، بیش‌تر باور می‌کنم که وقتی همسفر و مسافر یکی شوند در صبر و تلاش، معجزه‌ای به نام زندگی دوباره رخ خواهد داد.

برای کنگره، برای راهنمایان خودم و برای همسفرانی که دست در دست هم این راه طولانی؛ اما نورانی را طی می‌کنیم، شکرگزار خداوند هستم و مهم‌تر از همه برای قلبی که هرگز تسلیم نشد و ایمان خود را در تاریکی‌های اعتیاد گم نکرد. صورت‌مسئله اعتیاد برای من آغاز راهی بود که عشق و امید را به من هدیه داد و حالا، من بیدار، امیدوار و آماده هستم تا هر روز زیباتر زندگی کنم.

نویسنده: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .