English Version
This Site Is Available In English

تفکر آگاهانه

تفکر آگاهانه

انسان در هر جایگاهی که باشد، هر چقدر هم که بزرگ شده باشد، نیاز دارد گهگاهی بزرگ‌ترش را ببینید. من کسانی را که بدون چشمداشت، با سال‌ها تلاش بی‌وقفه، کمک کردند تا غبار اعتیاد و مصرف مواد مخدر از زندگی‌مان دور شود و نسیم عشق در خانه‌مان بپیچد را بزرگ‌تر خود می‌دانم و نیازمند دیدارشان هستم. رفته بودیم برای عرض ادب و رفع دلتنگی. سوالاتی در ذهن داشتم اما فکر این‌که ممکن است پاسخ‌ها طولانی شود و زمانی از ایشان گرفته‌ شود، ناامیدم می‌کرد؛ ولی دل را به دریا زده و در‌خواست مصاحبه کردم، در کمال ناباوری، با آن‌چنان استقبال گرمی مواجه شدم که گویی از روزها قبل این زمان را مشخص کرده بودند. با قلبی که پر شده‌ بود از حس زیبای دیدار با دیده‌بان علی اشکذری شروع به گفت‌‌و‌گو کردم.

مسافر علی، با آنتی‌ایکس شیره و تریاک، به راهنمایی مهندس دژاکام، به مدت ۱۷ ماه در کنگره‌۶۰ سفر کردند و اکنون ۲۲ سال از رهایی ایشان می‌گذرد. ایشان در این سال‌ها در بخش‌های مختلف کنگره۶۰ فعالیت کرده‌اند و در حال حاضر به عنوان دیده‌بان در کنگره۶۰ حضور دارند.

از شما سپاسگزارم که برای این گفت‌وگو فرصتی در اختیار من گذاشتید تا از سخنان گرانبهای شما آموزش ببینم.

گاهی دچار یک حس دلتنگی شدید یا یک حس ناامیدی؛ یک چیزی مثل دلشوره یا یک اضطراب که حوصله هیچ‌چیز را نداریم می‌شویم،(با اینکه اتفاق خاصی نیفتاده است) در آن زمان بهترین کاری که می‌شود انجام داد چیست؟

مسافر علی: ما دو تا راهکار در این قضیه داریم: یک راهکار به آن می‌گویند: فرار فکر ؛ یعنی فرار کنی از آن، بروی و سرت را گرم کنی، نمی‌دانم فلان کنی، به این می‌گوییم: فرار فکر که از این فکر، فرار کنی، ولی ولت نمی‌کند، دوباره می‌آید، سه‌باره می‌آید، مگر این‌که بنشینید قشنگ و آگاهانه نسبت به آن قضیه فکر کنید و بدانید که دارید فکر می‌کنید، آگاهانه وقتی می‌گویم؛ یعنی این‌که من بدانم دارم فکر می‌کنم، نه این‌که غرق در فکر بشوم و اصلاً هیچی نفهمم، به این می‌گوییم آگاهانه! شما می‌توانید در آن موضوعات آگاهانه فکر کنید.

همسفر فهیمه: نیاز است یک چیزهایی را مطالعه بکنیم یا فقط خود انسان باید فکر کند، مثلاً یک کتابی بخوانم یا یک راهنمایی،  مشورتی کنم؟ 

مسافر علی: یک سری مسائل هست که کسی نمی‌تواند به من راهکار بدهد و اصلاً قاعدتاً من نباید راهکار بدهم، راهکار دادن زیاد کار صحیحی نیست، من باید برای شما هدایتگر باشم، نه انتخابگر. موضوع شما را من دارم الآن هدایت می‌کنم، دو مدل هم به شما گفتم، هر کدام را خواستی خودت انتخاب می‌کنی،  این‌که بروم مطالعه کنم، نمی‌دانم فلان کنم، بیسار کنم، می‌بینید گزینه یکی بوده، این دفعه می‌شود پنج تا، ولی کل قضیه آگاهی است، آگاهانه به آن قضیه فکر کنید. یک موقع هست؛ مثلاً در رابطه با کسی این مشکل را داریم، با کسی مشکل داریم، عیب ندارد، بگذارش در صندلی فرضی و هی باهاش صحبت کن! دو دفعه بنشین جای او، از طرف او هم صحبت کن! اما این‌ها هیچ کدامش به پای آن تفکر آگاهانه نمی‌رسد.

 

در مورد لژیون سردار و کمک مالی برایمان بگویید، بعضی افراد می‌گویند: در وضعیت مالی مناسبی هستند اما نمی‌توانند خدمت مالی انجام دهند؟ 

مسافر علی: ببینید یک موقع است یکی با یکی مشکل دارد، می‌گوییم او را ببخش! می‌گوید: نمی‌توانم او را ببخشم! اصلاً نمی‌توانم ببخشمش! فرآیند بخشش را هم برایش توضیح می‌دهیم که شما وقتی این شخص را نمی‌بخشی مثل این است که یک‌دفعه یک زهری به شما داده و  خوردین! هر دفعه هم که یادت می‌آید، یک قُلُپ خودت به خودت زهر می‌دهی، این را هم برایش توضیح می‌دهیم؛ ولی باز هم می‌گوید: نمی‌توانم ببخشمش! می‌گوید من نمی‌توانم! این هنوز زمانش نرسیده است؛ یعنی هنوز به آن مرحله نرسیده، یا به‌طور‌کلی هنوز بزرگ نشده، باید صبر کنیم یک خورده‌ای سنش برود بالا، بزرگ‌تر بشود، بعد درست می‌شود.
برای کسانی که می‌گویند ما دوست داریم، اما نمی‌توانیم کمک مالی بکنیم، باید بگویم: همه کارهای خوب را دوست دارند، هیچ‌کس نیست که بدش بیاید، ولی آیا همه می‌توانند انجام بدهند؟ لازم است به آن مرحله برسد که بتواند انجام بدهد، شما می‌خواهی سفره را پهن کنی، بچه می‌خواهد قابلمه بزرگ را ببرد، می‌تواند ببرد؟ یک چیزهایی مثل یک نمکدان کوچکی که این هم تازه اگر جز جهیزیه نباشد که بشکند می‌دهیم دستش که ببرد.

 

دوست دارم نظر شما را در مورد گریه کردن بدانم؟ آیا گریه نشانه ضعف است؟

مسافر علی: گریه باید ببینیم در مورد چه هست؟! اگر در مورد سوگ باشد، واجب است گریه کنی. سوگ باید انجام بشود.سوگ وقتی می‌گویم؛ یعنی ترک، سوگ جدایی است دیگر، باید گریه کنی، باید خودت را رها کنی و گریه کنی، مردها اصولاً گریه نمی‌کنند؛ اما تلافی‌اش را سر دیگران در می‌آورند، ولی خانم‌ها نمی‌توانند تلافی در بیاورند، لااقل گریه کنند، مرد گریه نمی‌کند ولی بچه را می‌زند، گریه نمی‌کند، ولی می‌رود بیرون دعوا می‌کند، ولی خانم‌هانمی‌توانند دعوا کنند و گریه می‌کنند، نه این نشان از ضعف نیست! قشنگ بنشین، راحت یک شکم سیر گریه کن، چه اشکالی دارد، اصلاً این‌ها اشکالی ندارد. ما یک‌سری احساسات داریم، باید رها شود؛ نباید خودسانسوری کنیم، مخصوصاً مخصوصاً در مراحل سوگ، حتما باید دوره سوگ به‌راحتی و آزادانه طی شود وگرنه به شکل بیماری‌های لاعلاج بعداً می‌زند بالا.

در انتها دیده‌بان مسافر علی اشکذری فرمودند: در مصاحبه همیشه رو‌به‌روی هم بایستید تا ارتباط حسی و چشمی برقرار شود؛ چون شما خیلی از سوالاتتان را با حرکات بدن و صورت نمایش می‌دهید و این به بهتر شدن پرسش و پاسخ کمک می‌کند.

مصاحبه کننده: همسفر فهیمه رهجو راهنما همسفر فاطمه(لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .