English Version
This Site Is Available In English

کسی که در کنگره درمان می شود ،فقط در صراط مستقیم حرکت می‌کند

کسی که در کنگره درمان می شود ،فقط در صراط مستقیم حرکت می‌کند

هفتمین جلسه از دوره شصت و نهم کارگاه‌های آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابن‌سینا با استادی راهنمای محترم آقای محمد حیرانی ، نگهبانی مسافر امیر حسین و دبیری  مسافرصادق و با دستورجلسه «  صورت مسئله اعتیاد » چهارشنبه9مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به‌ کار کرد.

 

سلام دوستان. محمد هستم، مسافر کنگره. از خدای خودم تشکر می‌کنم که این جایگاه را تجربه کردم. من همیشه این جمله را تکرار می‌کنم که باید حال خودم خوب باشد؛ باید اینجا استاد باشم، استاد زندگی خودم باشم. باید آموزشی ببینیم که بدانیم انرژی هیچ‌وقت از بین نمی‌رود، بلکه از صورتی به صورت دیگر بازمی‌گردد.

از گروه مرزبانی، از آقای جمشید عزیز، از نگهبان محترم و دبیر عزیز و از تک‌تک شما تشکر می‌کنم. تک‌تک شما باعث می‌شوید که من انرژی بگیرم ، در کنگره با این آموزش ها هر کسی می‌تواند استاد شود و رها شود. همه ما استعدادهایی داریم.

اما در مورد دستور جلسه که «صورت مسئله اعتیاد» است... بسیاری از اوقات، این مسئله برای من زنده می‌شود. خوشا به حال کسانی که می‌آیند و برایشان این اتفاق می‌افتد. تمام دنیا را گشته‌اند، تمام آمپول‌های دنیا را زده‌اند، انبوهی از قرص‌ها را مصرف کرده‌اند، به تمام عطاری‌های دنیا سرزده‌اند، «ابوالفضل درمانی» رفته‌اند، سقوط آزاد کرده‌اند، اما نتیجه‌ای نگرفته‌اند. به آنها می‌گفتند مواد را «پرت» بده! اما اینجا با همین «شربت زیبا» انسان را درمان می‌کنند. اگر انسان این را درک کند، آن رهایی، در ابتدا مانند یک رودخانه است، اما وقتی به پایان می‌نگری، می‌بینی که یک اقیانوس است.

نمی‌خواهم حرف خودم را دوباره تکرار کنم، اما هر بار که تکرارش می‌کنم، لذت می‌برم. چون وقتی که من اینجا پایدار شدم، آن جرقه برایم زده شد. آن جرقه... از خودم سؤال کردم. روزی که تازه آمده بودم و به عنوان تازه‌ وارد از راهنمای تازه واردینم سؤال کردم، گفتم: «آقا، اینجا با چه چیزی ترک می‌کنیم؟» گفت: «چه چیزی مصرف می‌کنی؟» گفتم: «شیره.» گفت: «با همان شیره خودت.» حتی خواستم بروم... وقتی با او [صحبت می‌کردم]، به او قسم دادم. گفت: «چرا قسم می‌خوری؟» گفتم: «آقا،باورم نمیشود، هرجا رفتم ،گفتند به تو دارو می‌دهیم، اما هیچ کجا نتیجه نگرفتم. من راننده کامیونم، به شیراز رفتم، به اصفهان رفتم، به انتهای دنیا رفتم ،همه می گویند مواد را دور بریز ،اما اینجا می‌گویند: «از مواد خودت برای درمانت استفاده میکنیم، چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد؟؟

خانواده جناب مهندس در این راه چه مصیبت‌ها که نکشیدند! الان آقایان قدیمی  و دیگران، بچه‌های قدیمی، همه می‌دانند این‌ها چقدر تحقیر شدند، چقدر سرزنش شدند، چقدر حتی فامیل‌های خودشان به آنها سرکوفت زدند ،.. [آقای مهندس] دانشمند بزرگی است، تمام دنیا مانده‌اند و برایش کف می‌زنند، از آمریکا، از روسیه، از هرجایی که تصور کنید. الان در سی‌دی‌ها می‌نویسند، در مقاله‌هایی که می‌روند و گوش می‌کنیم، افتخار می‌کنیم که چنین دانشمند بزرگی استاد ماست... چه رنج‌ها که برای این «صورت مسئله» نکشیدند. نوشته‌های ایشان در کتاب «۶۰ درجه» است (ترک اول و دوم). این دانشمند بزرگ چه کار عظیمی انجام داده.. این‌ها برای من جرقه ای شد  . وقتی برای بار دوم [مطالب] کتاب را مرور می‌کردم، گریه کردم و گفتم: اینجا جایی است که من درمان می شوم. این راه را بلد است، این راهکار را بلد است. آخرین جایگاه، کنگره ۶۰ بود که الان الحمدلله نتیجه داد

کسی که در کنگره درمان می شود ،فقط در صراط مستقیم حرکت می‌کند. نوری که این بچه‌ها دارند، هیچ عالمی آن نور را ندارد، هیچ‌کس ندارد. آقای مهندسآقای مهندس اعتیاد را قبلا به دو صورت تقسیم کرده ،صور «پنهان و آشکار». آبریزش بینی]، عرق کردن، تشنج دست و پا، یعنی بی‌خوابی... بزاق گلو... خاطره بدی که از آن بزاق گلو دارم، حالت استفراغ به من داد. این‌ها مربوط به صور ظاهری است، این‌ها «آشکار» است. می‌رسند. اما آن چه در صور«پنهان» است  بسیار مهم است ، مثل وقتی که معتاد حالت خودکشی دارد، آدم گوشه‌نشین می‌شود، همیشه افسرده است، همیشه ناامید است. کنگره ۶۰ آن را درست می‌کند.
چون آن صور آشکار بسیار شدید استصور پنهان از دید پنهان می شود. اما[کنگره] کار خود را انجام می‌دهد، انسان می‌سازد. از اول،هم بهتر می سازد. اینجا اگرفرد در صراط  مستقیم بیاید،و درمان شود از روزی که مصرف‌کننده نبوده هم حال و روزش بهتر می شود، ، اگر بخواهد.

با تمام وجود نگاه کن... وقتی وارد اینجا می‌شوی، مرزبانان می‌آیند، صندلی‌ها را می‌چینند. در فصل گرما، کولر را روشن می‌کنند، در فصل سرما، بخاری را روشن می‌کنند. برق، گاز، همه‌چیز را سرکشی می‌کنند. یک زمانی است که باید به انسانیت خودت فکر کنی، گذشت داشته باشی. اگر بتوانیم کمی بخشش داشته باشیم... بخشش یکی از فرآیندهای درمان است. اگر این بخشش را داشته باشی، مخصوصاً در کنگره ۶۰، آنگاه به اقیانوس وصل می شوی

 

 

تنظیم و تایپ: مسافر احسان لژیون بیست و یکم

عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر اسماعیل لژیون بیست و یکم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .