English Version
This Site Is Available In English

نباید به لژیون سردار نگاهی سطحی و گذرا داشت

نباید به لژیون سردار نگاهی سطحی و گذرا داشت

جلسه دهم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار نمایندگی دلیجان، با استادی راهنما مسافر محمدبهروز، نگهبانی مسافر محمد، دبیری مسافر عباس و خزانه‌داری مسافر میلاد، چهارشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۴، با دستور جلسه "صورت مسأله اعتیاد " ساعت ۱۵:۴۵آغاز به‌ کار کرد.

سخنان استاد:

خداوند متعال را سپاسگزارم که این توفیق را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم. سپاسگزاری خود را نیز از راهنمای گرامی‌ام، آقای حسین شعبانی، و همچنین کلیه راهنمایانی که سهمی بسزا در درمان و مسیر رهایی اینجانب داشتند، اعلام می‌دارم.

خداوند را شاکریم که این لطف و عنایت را به دلیجان داشت و نمایندگی‌ای به ما عطا کرد تا بتوانیم روزبه‌روز در کنار یکدیگر آموزش ببینیم و به بهبود حال جامعه انسانی در شهر خودمان کمک کنیم.

در رابطه با «صورت مسئله اعتیاد» که موضوع دستور جلسه امروز است، همان‌طور که مستحضرید، طی هزاران سال، بشر به‌نوعی با معضل اعتیاد درگیر بوده است. از آنجا که صورت مسئله به درستی کشف نشده بود، درک جامعی از ماهیت اعتیاد وجود نداشت و درنتیجه، اقدام مؤثری برای درمان آن صورت نمی‌گرفت. هرگاه فردی برای حل این کلاف سردرگم اقدام می‌کرد، متأسفانه به جای گشودن گره، بر پیچیدگی آن می‌افزود و باعث تشدید مشکلات در حوزه درمان اعتیاد و معضلات مصرف‌کنندگان مواد می‌شد.

همه این مشکلات، ریشه در این داشت که «صورت مسئله اعتیاد» به درستی درک نشده بود. با درایت و هوشمندی آقای مهندس دژاکام، این مسئله حل شد. ایشان از یک سو، خود از زخم‌خوردگان این معضل بودند و سال‌ها با آن دست‌و‌پنجه نرم کرده بودند. از سوی دیگر، به‌واسطه تخصص دانشگاهی در رشته مهندسی و داشتن نگاهی تحلیل‌گرانه و موشکافانه، و همچنین بهره‌مندی از الطاف الهی و رهنمودهای اساتید بزرگی چون استاد سردار، استاد رعد و دیگر بزرگان که در بُعد روحی و معنوی زندگی ایشان تأثیرگذار بودند، توانستند گره کور اعتیاد را با کشف و فهم «صورت مسئله اعتیاد» بگشایند.

از این مسئله می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که تا زمانی که اصل و ماهیت یک موضوع را درنیابیم، و کیفیت و چگونگی انجام کاری را نفهمیم، به‌کارگیری صرف کمیت‌ها و معیارهای جزئی، نمی‌تواند نقش مؤثری در حل آن معما داشته باشد.

هنگامی که «لژیون سردار» تشکیل شد، نگاه بیرونی‌ها یا فرد تازه واردی که با آن آشنا می‌شود، اغلب معطوف به نقل‌وانتقالات مالی است. این تصور پیش می‌آید که فعالیت لژیون صرفاً حول محور کمک‌های مالی از سوی اعضا یا حامیان می‌چرخد. درحالی که این نگاه، سطحی و نادرست است. این، یک بهانه است؛ بهانه‌ای هوشمندانه، دقیقاً مشابه نقش شربت O.T در درمان اعتیاد.

همان‌طور که با درک صورت مسئله اعتیاد و استفاده از شربت O.T توانستیم به درمان بیماری اعتیاد نائل شویم – با این آگاهی که سهم این درمان جسمانی تنها ۵ درصد از کل فرآیند درمان است و ۹۵ درصد باقیمانده، به آموزش‌ها، جهان‌بینی و تحول روانی فرد وابسته است – حضور در لژیون سردار و مشارکت مالی نیز دقیقاً چنین نقشی دارد. این مبالغ، «بهانه‌ای» است برای آنکه بتوانیم در این لژیون حاضر شویم، آموزش‌های ضروری را دریافت کنیم و در مسیر رشد و شکوفایی خود گام برداریم.

در کنگره ۶۰، زندگی ما سرشار از مصادیق کنگره‌ای شده است. هنگامی که فردی به درمان و رهایی می‌رسد، سه «فالوآپ» یا همراهی برای ارتقاء به مرحله بالاتر را پشت سر می‌گذارد. به همین ترتیب، هر جلسه لژیون سردار، یک «فالوآپ» برای موقعیت مالی ما محسوب می‌شود.

سال مالی ما در کنگره ۶۰ با «گل‌ریزان» آغاز می‌شود. چرا؟ زیرا می‌آموزیم که برنامه‌های مالیمان را از نقطه صفر آغاز کنیم و هر ساله با بهره‌گیری از آموزش‌های کنگره، برای امور مالی خود برنامه‌ریزی کنیم، قناعت و پس‌انداز را تمرین کنیم و از اسراف بپرهیزیم. در واقع، فالوآپ کنگره ۶۰ در زمینه مالی، حضور در «لژیون سردار» است. فردی که در این لژیون حاضر می‌شود، لحظه‌به‌لحظه میزان تعهد و شرایط مالیش را واکاوی می‌کند و می‌آموزد که چگونه این آموزش‌ها را در عمل برای «بخشش» به کار بندد.

حال، این پرسش مطرح می‌شود که چرا باید ببخشیم؟

پاسخ این است که صورت‌مسئله پیشرفت و رشد مالی،از دیدگاه همه بزرگان جهان، اعم از اساتید دینی و روشنفکران، همواره از مجرای «بخشش» تعریف شده است. به بیان ساده، باور داریم که ظرفیت وجودی ما باید به گونه‌ای باشد که هر فرد به اندازه ظرفش دریافت کند. هنگامی که من می‌بخشم، و آن‌هم بخششی فراتر از حد ظاهر توانایی‌مالی‌ام، در حقیقت دارم ظرف وجودی خودم را گسترش می‌دهم.

به عنوان مثال، اگر حداکثر توانایی مالی من در لحظه، ۱۰۰ هزار تومان است، اما با تفکر و اندیشه‌ای والاتر، ظرفیت بخشش خود را به ۱۵۰ هزار تومان ارتقاء می‌دهم، در واقع ظرف دریافت من از هستی بازتر شده است. به تعبیری، هر که بخشش‌اش بیشتر باشد، روزی‌اش نیز فراوان‌تر خواهد شد. حضور در لژیون سردار، ارتباطی تنگاتنگ با درک همین «صورت‌مسئله بخشش» دارد.

ما می‌آموزیم که می‌بخشیم تا ظرفیتمان وسعت یابد، تا حال‌مان بهتر شود و دریافتمان فزونی گیرد. در ازای این بخشش، چه اتفاقی می‌افتد؟ ما مسئولیت‌پذیری را می‌آموزیم. مسئولیت در قبال خانواده، در قبال افراد نیازمند و مستحق جامعه، و در قبال کنگره ۶۰، به عنوان نهادی که در راستای «بهبود کیفیت انسان» گام برمی‌دارد. شعار کنگره ۶۰، «جمعیت احیای انسانی» است. ما خواهان بهبود شرایط زندگی انسان‌ها هستیم و این مهم، بدون گذر از ضدارزش‌ها و ایثار و بخشش محقق نمی‌شود. کنگره ۶۰، بهترین بستر برای «بخشش» و «کمک» به همنوعان است تا آنها نیز بیایند و آموزش ببینند.

و در پایان، آنچه فرد از همه این فعالیت‌ها عایدش می‌شود، «حال خوش» و «آرامش» است. چرا که محال است کسی چراغی برای خانه دیگران روشن کند و خود در تاریکی بماند. امیدوارم صحبت‌هایم مفید واقع شده باشد.

عکس: مسافر محمد- لژیون یکم 

تایپ و ارسال خبر: همسفر مسعود- لژیون دوم 

نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .