English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_ شناخت درست، آغاز رهایی

گروه خانواده_ شناخت درست، آغاز رهایی

برای حل هر مسئله در زندگی، اولین و اساسی‌ترین گام، شناخت صحیح و دقیق صورت مسئله است. اگر صورت مسئله‌ای اشتباه ترسیم شود، نه‌تنها به پاسخ درست نخواهیم رسید؛ بلکه هر اقدامی می‌تواند شرایط را بدتر کند. درست مثل ریاضی که اگر صورت مسئله غلط نوشته شود، تمام عملیات محاسبه بی‌فایده است. در موضوع اعتیاد نیز سال‌ها چنین بوده است؛ زیرا صورت مسئله‌ اصلی به‌درستی شناخته نشده بود و همین امر موجب شد میلیون‌ها انسان در سراسر جهان سال‌ها درگیر تاریکی و بن‌بست باقی بمانند.

برای دهه‌های طولانی، برداشت‌های مختلفی از اعتیاد وجود داشت که هیچ‌ کدام به حقیقت نزدیک نبودند. برخی اعتیاد را صرفاً یک عادت ناپسند می‌دانستند که فرد با «اراده‌ قوی» می‌تواند آن را کنار بگذارد، برخی دیگر آن را یک جرم تلقی کرده و مصرف‌کننده را مجرم و گناهکار معرفی می‌کردند که باید مجازات شود. حتی در برخی دیدگاه‌ها، اعتیاد تنها یک بیماری روانی تلقی می‌شد که با چند دارو یا مشاوره‌ ساده درمان می‌شود.

این دیدگاه‌های ناقص و غلط، راه را برای درمان حقیقی بسته بودند. به همین دلیل روش‌هایی چون ترک ناگهانی، سقوط آزاد، شوک‌ درمانی، بستری‌های طولانی‌ مدت یا جایگزین کردن یک ماده به‌جای ماده‌ دیگر به کار گرفته شد؛ اما هیچ‌ یک نتیجه‌ ماندگار نداشت. در بهترین حالت، مصرف‌کننده برای مدتی کوتاه از مصرف فاصله می‌گرفت؛ اما پس از مدتی دوباره بازمی‌گشت، حتی با شدت بیشتر.

کنگره۶۰ با ترسیم «صورت مسئله‌ اعتیاد» انقلابی در این حوزه ایجاد کرد. آقای مهندس دژاکام بیان کردند که اعتیاد صرفاً یک مشکل اخلاقی یا روانی نیست؛ بلکه یک بیماری عمیق و پیچیده است که سه بخش اساسی وجود انسان یعنی جسم، روان و جهان‌بینی را تخریب می‌کند.

در جسم، مصرف مواد باعث می‌شود سیستم‌های تولید مواد شبه‌ افیونی در بدن از کار بیفتند. به‌همین دلیل بدن دیگر قادر به تولید طبیعی مواد مورد نیاز خود نیست و مصرف‌کننده برای ادامه‌ حیات مجبور به دریافت آن از بیرون می‌شود. در روان، به‌دنبال تخریب جسم، روان انسان دچار بی‌ثباتی می‌شود. اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، نوسانات شدید خلقی و احساس پوچی از جمله پیامدهای آن است. در جهان‌بینی، اعتیاد در نهایت نگاه فرد به زندگی را تخریب می‌کند. ارزش‌ها، باورها، امید و آرزوها همه در تاریکی فرو می‌روند و فرد به‌جای سازندگی، ویرانگری را تجربه می‌کند.

کنگره۶۰ به ما آموخت که برای درمان حقیقی باید این سه بخش به‌طور همزمان بازسازی شوند. بر اساس همین شناخت، روش DST بنیان‌گذاری شد. در این روش، جسم با استفاده از داروی OT و در یک بازه‌ 10 الی 11 ماهه به‌تدریج بازسازی می‌شود. روان به‌واسطه‌ تعادل گرفتن جسم آرام‌آرام به وضعیت طبیعی بازمی‌گردد. جهان‌بینی نیز از طریق آموزش‌ها، جلسات، مشارکت‌ها و خدمت اصلاح می‌شود.

این نگاه علمی و عملی، سبب شد درمانی که در هیچ‌ کجای دنیا امکان‌پذیر نبود، در کنگره۶۰ به نتیجه برسد. هزاران نفر از مصرف‌کنندگان مواد مخدر توانسته‌اند رها شوند و به زندگی سالم و مفید بازگردند. صورت مسئله‌ اعتیاد تنها مربوط به مصرف‌کنندگان نیست؛ بلکه یک درس بزرگ برای تمام انسان‌هاست؛ زیرا در هر بخشی از زندگی اگر ما بتوانیم صورت مسئله را درست بشناسیم، راه‌حل نیز خودبه‌خود نمایان خواهد شد؛ همان‌طور که آقای مهندس دژاکام می‌فرمایند: «اگر صورت مسئله‌ اعتیاد را بدانیم، حل آن مثل آب خوردن است.» این جمله نه‌تنها در حوزه‌ اعتیاد بلکه در تمام مشکلات زندگی کاربرد دارد.

امروز دیگر می‌دانیم که اعتیاد یک معمای لاینحل نیست. با ترسیم درست صورت مسئله، راه درمان روشن و قابل‌دسترس شده است. کنگره۶۰ با تلفیق علم، تجربه و عشق، این مسیر را به روی مصرف‌کنندگان و خانواده‌هایشان گشوده است. اگر تا دیروز امیدی برای بازگشت عزیزان به زندگی نبود، امروز هزاران خانواده شاهد معجزه‌ی درمان و رهایی هستند. صورت مسئله‌ اعتیاد به ما می‌آموزد که هیچ مشکلی غیرقابل‌حل نیست، به شرط آنکه ابتدا جرئت دیدن حقیقت و شناخت درست مسئله را داشته باشیم.

منبع: کتاب ۱۴ مقاله
نویسنده: مرزبان همسفر مهدیه
ویرایش و ارسال: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میلاجرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .