English Version
This Site Is Available In English

خوابی که تلنگر بیداری شد

خوابی که تلنگر بیداری شد

پیام از استاد رعد
شکوفه‌ها در بهار و ریشه‌ها در پاییز محکم می‌شوند؛ سخت‌ترین زمان را تحمل نمایید؛ حکمت وزیدن باد رقصاندن شاخه‌ها نیست، امتحان ریشه‌هاست.

گروه سایت همسفران نمایندگی اروند آبادان با همسفر مرضیه مصاحبه‌ای پر از حس و حال خوب انجام داده است تا ایشان از تجربه و حال خویش سخن بگوید.

شما را به خواندن این مصاحبه زیبا دعوت می‌کنم.

لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید؟
سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر.

چه مدت است که در کنگره حضور دارید؟
۳سال و ۴ماه.

این صبر و نقطه‌ تحمل از کجا منشأ می‌گیرد؟
از آموزش‌های کنگره؛ قبل از آشنایی با کنگره به دلیل مصرف مسافرم و تخریب‌های خودم اصلاً آرامش نداشتم و تحملم بسیار پایین بود؛ طوری که هیچ حرفی را، چه درست چه غلط، نمی‌توانستم بپذیرم اما بعد از چند ماه حضور در کنگره و آموزش گرفتن، خدا را شکر تحملم نسبت به بسیاری از مسائل بالا رفته است.

آیا تا به حال خودتان را با همسفری قیاس کرده‌اید؟
هرگز، چون یاد گرفته‌ام هر شخصی بنا به آموزش‌هایی که دریافت می‌کند و براساس خواسته‌ای که دارد تلاش می‌کند و جایگاه خودش را پیدا می‌کند؛ مهم این است که خواسته قوی باشد.

حال خوب در کنگره چگونه به دست می‌آید؟
با داشتن حس‌های خوب؛ وقتی حس‌ها خوب باشند، حال و هوا به طور خودکار خوب می‌شود، خدا را شاکرم که در کنگره آبادان از حس‌های خوب همسفرها و آغوش گرمشان آرامش می‌گیرم.

همسفر مرضیه عزیز، چه شد که بعد از فوت برادرتان دوباره به کنگره بازگشتید؟
یک شب خواب برادرم را دیدم که زیر درختی نشسته بود و با خودکارهای رنگی سی‌دی می‌نوشت، با ناراحتی به من گفت: «چه شد؟ تو که می‌گفتی کنگره‌ای هستی، پس چرا جا زدی؟ چرا به شعبه نمی‌آیی؟» چون برادرم با کنگره زندگی می‌کرد و می‌گفت تنها جایی است که حالم خوب است؛ من هم احساس می‌کردم مانند آبی هستم که یک جا ساکن شده و در حال تبدیل‌ شدن به باتلاق هستم؛ به همین دلیل به کنگره برگشتم و توانستم خودم را دوباره پیدا کنم.

آیا آموزش‌های کنگره در تحمل فراق برادرتان به شما کمک کرده است؟
صددرصد؛ خانواده‌ام به دلیل اینکه کنگره‌ای نیستند به من می‌گویند: «تو خیلی خونسردی، تو سنگ‌دلی!» در حالی که من با برادرم فقط خواهر و برادر نبودیم؛ رفیق و سنگ‌ صبور هم بودیم و جدا از همه چیز، همسفرش بودم؛ خانواده فکر می‌کردند، من یا خودکشی کنم یا دیوانه شوم، نمی‌گویم آسان است اما این آرامش و صبوری را مدیون کنگره و آموزش‌هایش هستم؛ چون از درون ناخوش بودم اما یاد گرفتم خودم را سر پا نگه دارم و حال دلم را حتی برای لحظه‌ای، خوب کنم.

مصاحبه‌کننده و طراح سوال: همسفر فروغ رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
عکاس: همسفر فرحناز مرزبان خبری
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .