English Version
This Site Is Available In English

مصاحبه صمیمی با آقای هادی ثالثیان راهنمای محترم لژیون 14 با موضوع لژیون سردار

مصاحبه صمیمی با آقای هادی ثالثیان راهنمای محترم لژیون 14 با موضوع لژیون سردار

لژیون سردار در کنگره ۶۰ جایگاهی ویژه و ارزشمند دارد که تمرکز اصلی آن بر خدمت مالی است. فلسفه وجودی این لژیون بر پایه بخشش و قدردانی شکل گرفته است؛ جایی که رهجو پس از دریافت درمان رایگان، می‌تواند با مشارکت مالی، دین خود را به کنگره ادا کند و مسیر رهایی دیگران را هموار سازد. این هفته، آقای هادی ثالثیان، راهنمای فعال لژیون چهاردهم و از خدمتگزاران پیش‌رو در لژیون سردار، در جلسه حضور داشتند. به همین مناسبت گفت‌وگویی صمیمی با ایشان انجام دادیم تا بیشتر با دیدگاه‌ها و تجربیات ایشان درباره جایگاه لژیون سردار، فلسفه خدمت مالی و تأثیر آن در زندگی رهجویان آشنا شویم.

سلام هادی آقا، خیلی لطف کردید که برای مصاحبه وقت گذاشتید لطفاً به‌رسم کنگره اعلام سفر کنید.

سلام دوستان هادی هستم یک مسافر؛ با ۱۷ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی من متادون بود، مدت سفر اول ۱۰ ماه و ۱۴ روز با روش DST و داروی اوتی، راهنمای من آقای جواد فلاح بودند، رشته ورزشی‌ام در کنگره کشتی است. مدت رهایی‌ام از بند مواد چهار سال و یازده ماه و چند روز است.

هادی آقا به‌عنوان اولین سؤال می‌خواهم بپرسم جایگاه و فلسفه لژیون سردار در کنگره ۶۰ چیست و چرا باید این خدمت مالی را انجام بدهیم؟
خیلی ممنون بابت مصاحبه و خداقوت خدمت شما و تمام خدمتگزاران واحد سایت نمایندگی بنیان.در مورد لژیون سردار مطالبی که دیده‌بان محترم آقای زرکش همیشه در جلسات توضیح می‌دهند و از همه مهم‌تر آموزه‌های آقای مهندس که استاد ما هستند بهترین آموزش‌هاست. اما تجربه‌ای که خودم از لژیون سردار و خدمت مالی دارم این است که همه چیز برمی‌گردد به میزان دانایی و آموزشی که رهجو در مسیرش کسب می‌کند. یعنی باید میزان دانایی به حدی برسد که خدمت مالی صورت بگیرد و در واقع به دانایی مؤثر تبدیل شود.من به‌عنوان یک رهجو وارد سیستم می‌شوم و درمان می‌شوم؛ درمانی که صددرصد رایگان است. نه در ابتدای امر کسی پولی می‌گیرد، نه در طول درمان پولی گرفته می‌شود. غیر از هزینه دارو که بیرون از کنگره پرداخت می‌شود هیچ هزینه دیگری از رهجو دریافت نمی‌شود.اما اتفاقی که در طول سفر اول می‌افتد این است که رهجو کم‌کم با لژیون سردار و جایگاه خدمت مالی در واقع با بخششی که همیشه در کنگره از آن صحبت می‌شود آشنا می‌شود. نوشتن سی‌دی‌های آقای مهندس، کم‌کردن دارو، کم‌کردن پله‌ها و تیپر کردن دارو؛ همه این‌ها بخشش است. رهجو دارد یاد می‌گیرد ببخشد. پس خدمت مالی در لژیون سردار هم باید اتفاق بیفتد. چون منِ رهجو آمده‌ام و به‌صورت کاملاً رایگان درمان شده‌ام؛ خانواده‌ام هم آمده‌اند و از این حال خوش بهره‌مند شده‌اند، حالا بعد از من یک عده دیگری به کنگره ۶۰ خواهند آمد. همان چیزی که آقای مهندس همیشه می‌گویند: "دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما باید بکاریم تا آیندگان بخورند." به نظر من ضلع مالی در کنگره خیلی مهم است. خدمت مالی اگر برای یک رهجو اتفاق بیفتد، در بازی زندگی‌اش هم نقش کلیدی دارد. آموزش مالی در کنگره یعنی این‌که بیرون از کنگره هم حتماً عملکرد بهتری خواهد داشت. بخشش در زندگی‌اش جایگاه پیدا می‌کند و می‌تواند در جاهای دیگر هم ببخشد. این به دانایی مؤثر برمی‌گردد.

در کنگره خیلی‌ها خدمت می‌کنند؛ مرزبان داریم، راهنما داریم، خدمتگزارن اوتی هستند و ما در سایت هستیم. به نظرتان کسی که خدمت می‌کند، دیگر نباید خدمت مالی داشته باشد؟ یا نه این‌ها دو موضوع جدا هستند؟
ببینید سؤال شما در واقع سؤال خیلی از بچه‌هاست. مثلاً می‌گویند: آقا من دارم خدمت یدی انجام می‌دهم؛ حالا در مرزبانی، راهنمایی، سایت، اوتی یا هر جای دیگری در کنگره یا کلینیک. پس آیا لازم است خدمت مالی هم داشته باشم؟ جواب روشن است. همان‌طور که آقای مهندس همیشه می‌گویند، کنگره بر سه ضلع مثلث استوار است: نیروی انسانی، علم کنگره و نیروی مالی.نیروی انسانی همان خدمتگزاران هستند. علم کنگره همان مطالبی است که هر روز توسط آقای مهندس و استادان وارد سیستم می‌شود و ضلع سوم، نیروی مالی است. این سه باید با هم تعادل داشته باشند. پس اگر کسی خدمت یدی می‌کند، باز هم باید خدمت مالی داشته باشد. چون آن مثلث باید کامل شود. همان‌طور که در جواب قبلی گفتم همه چیز به دانایی و آموزش برمی‌گردد. اگر ما بفهمیم که نیاز ما در دل نیاز دیگران است، آن وقت هم خدمت یدی می‌کنیم هم خدمت مالی و هم در گسترش علم کنگره سهیم می‌شویم. این سه ضلع باید در کنار هم باشند تا سیستم درست کار کند.
به‌عنوان آخرین سؤال شما چه توصیه‌ای برای کسانی که در سفر دوم هستند و شاید از کنگره فاصله گرفته‌اند و غرق زندگی روزمره شده‌اند دارید؟
به نظر من کسی که وارد کنگره می‌شود و به درمان می‌رسد و رهایی می‌گیرد، اگر آن درمان همان درمانی باشد که آقای مهندس می‌گویند «درمان قطعی» دیگر حتی اگر شب در انبار مواد هم بخوابد وسوسه نمی‌شود. وقتی این اتفاق بیفتد حتماً جهان‌بینی فرد تغییر کرده است. به‌ندرت پیش می‌آید رهجویی در کنگره به این شکل درمان بشود و بعد برود و دیگر برنگردد؛ اما اگر اندکی از حقه فراموشی فاصله بگیریم، یعنی یک نگاه عمیق‌تر به تخریب‌های دوران اعتیاد داشته باشیم و به سیستمی که در کنگره باعث درمان ما شد فکر کنیم همان مسئله اعتیادی است که هیچ‌جا راه‌حلی برایش پیدا نشد، اما آقای مهندس صورت‌مسئله آن را یافتند و حل کردند. پس اگر سفر اولی خوبی داشته باشیم و به دانایی رسیده باشیم، آن وقت نمی‌توانیم از کنگره دور بمانیم.حتی اگر در سفر دوم شرایط کاری کسی طوری باشد که نتواند به کنگره بیاید، باز هم خدمت مالی انجام می‌دهد. نمونه‌اش کسانی هستند که مثلاً راننده ماشین سنگین‌اند، مدام در مسیر کشورهای خارجی‌اند، اما خدمت مالی‌شان را انجام می‌دهند، سی‌دی‌ها را گوش می‌کنند و حالشان خوب است. همه این‌ها به کیفیت سفر اول برمی‌گردد. اگر سفر اول خوب انجام شود و درمان کامل باشد، ادامه مسیر هم درست خواهد بود؛ چه با حضور فیزیکی، چه با خدمت مالی.

خیلی ممنون هادی آقا. اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید.
تشکر می‌کنم از آقای مهندس و از تمام خدمتگزارانی که در حوزه درمان اعتیاد در کنگره زحمت می‌کشند و باعث می‌شوند حال یک فرد و یک خانواده خوب بشود. درمان قطعی اتفاق می‌افتد و این بزرگ‌ترین نعمت است.
ممنون از شما هم که این فرصت را دادید.

مرزبان خبری: مسافر وحید
مصاحبه، ویرایش و ارسال: مسافر نوید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .