English Version
This Site Is Available In English

تمام انسان‌ها درگیر عشق هستند

تمام انسان‌ها درگیر عشق هستند

شاید بیشترین لغت و چیزی که در بین انسان‌ها و هستی راجع به آن صحبت شده عشق است. حتی تمام فیلم‌ها، داستان‌ها بر همین موضوع استوار است و در فرهنگ ایران هم تمام عرفا و شعرا از عشق سخن گفته‌اند. تمام انسان‌ها درگیر عشق هستند و با آن زندگی می‌کنند و می‌توان گفت: عشق مایه‌ حیات است.

اگر بخواهیم تعریف عشق را بیان کنیم واقعا ًنمی‌توانیم، عشق همانند انسانی است که در سرمای شدید قرار گرفته و یک منبع گرمایی وجود دارد که می‌تواند به انسان حیات بدهد و این چنین حسی است که نقش بسیار سازنده‌ای در زندگی انسان دارد.

در وادی چهاردهم راجع‌به عشق صحبت شد و مهندس آن را تجزیه کردند و گفتند: عشق بر سه پایه استوار است سایه، جاذبه و حس که عشق عام و خاص داریم. سایه باید چیزی وجود داشته باشد تا ما عاشق آن باشیم ما نمی‌توانیم بگوییم کسی را دوست داریم؛ اما نمی‌دانیم آن شخص کیست.

چیزی که وجود داشته باشد حس و جاذبه هم دارد در حالی که انسان‌ها امروزه فقط به سایه می‌پردازند مانند عمل‌های فراوان جراحی که روی صورت و بدن انجام می‌دهند و به حس و جاذبه توجهی نمی‌کنند در صورتی که این دو قضیه بسیار مهم است.

انسانی که سرشار از کینه، نفرت، حسادت و بدخواهی باشد مسائل منفی را جذب و دریافت می‌کند. موجودی که جاذبه‌اش مسائل منفی باشد دریافت او هم مسائل منفی می‌شود و دیگر موضوعات مثبت را نمی‌بیند به‌ طور مثال شخص به سلامتی بدن و اندام‌ها که می‌تواند به‌ راحتی راه برود و تمام کارهای شخصی خود را انجام دهد توجه نمی‌کند. مثالی را آقای مهندس می‌فرمایند: که روزی پیامبر و یارانش از کنار سگی که مرده بود و بوی تعفن می‌داد رد می‌شدند تمام یارانش جلوی صورت خود را می‌گیرند و می‌گویند چه بوی بدی می‌دهد؛ اما پیامبر می‌گوید: چه دندان‌های سفیدی دارد و این یعنی با وجود مسائل منفی فراوان به نکات مثبت توجه کردند و جاذبه مثبت داشتند.

حس و جاذبه نقش بسیار مهمی دارد؛ اما باید به سایه هم اهمیت دهیم، لباس تمیز بپوشیم، حمام برویم، ورزش کنیم، تناسب اندام داشته باشیم، بوی خوش بدهیم و در کنار اهمیت دادن به سایه جاذبه و حس را تقویت کنیم.

اگر بخواهیم عشق را درک کنیم و بفهمیم باید سایه، جاذبه و حس را به مرحله‌ پالایش برسانیم آن زمان است که مفهوم عشق را درک می‌کنیم. زمانی‌که عشق باشد در فردوس قرار می‌گیریم. تمام هستی و جهان آفرینش بر مبنای جاذبه و عشق بنا شده است.

ما خداوند را نمی‌بینیم؛ اما آفریده‌ها و نشانه‌های او را می‌بینیم و حس می‌کنیم. خداوند همان قدرتی است که هستی و موجودات را آفرید. عشق آن قدر بزرگ است که ما هزاران سال به دنبال هم می‌آییم و تمامی دشواری‌ها و سختی‌ها را متحمل می‌شویم تا ذره‌ای از عشق و محبت را به دیگران برسانیم. مثل این کار در کنگره انجام می‌شود تمام خدمتگزارانی که می‌خواهند ذره‌ای از عشق و محبت را به دیگران ببخشند و بلاعوض بدون هیچ چشم‌داشتی این کار را انجام می‌دهند.

هدف ما در کنگره خواسته‌ها و امیال شخصی خودمان نیست بلکه خدمت و کمک به دیگران است. باید به گونه‌ای باشیم که اگر به کسی محبت می‌کنیم از هیچ کس و حتی خدا انتظاری نداشته باشیم. خوشا به حال آنان که می‌دهند و دنبال باز پس گرفتن نیستند. در این جهان همه چیز در حال تغییر است و تنها چیزی که جاودان می‌ماند محبت، عشق و دوست داشتن است.

همه چیز امانت به ما داده شده است. اگر انسانی در صراط مستقیم حرکت کند یعنی راست بگوید، بدخواه دیگران نباشد، غیبت نکند خداوند هر لحظه قدم‌هایش را به گلستان تبدیل می‌کند و او در آسایش و آرامش قرار می‌گیرد و در همین جهان زمینی بهشت را مشاهده می‌کند. آن زمان است که تاریکی و سیاهی برایش بی‌معنی می‌شود در فشار و سختی قرار نمی‌گیرد همه چیز برای او الهی می‌گردد و شاکر آفریننده عشق و محبت می‌شود. وقتی که عشق را درک کند بزرگ‌ترین سرمایه او عشق است و هر چه ببخشد زیادتر می‌گردد، باید حس و جاذبه پالایش شود و ظاهر و باطن ما یکی شود تا به عشق برسیم.

رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کاشمر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .