جلسه یازدهم از دوره دوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی کارون اهواز با استادی مسافر آرش، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر علی با دستور جلسه « صورت مسئله اعتیاد » در روز سه شنبه هشتم مهر ماه ۱۴۰۴ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.
سلام دوستان، آرش هستم، مسافر.
دستور جلسه امروز: صورت مسئله اعتیاد است. در ابتدا میخواهم تشکر کنم از آقا اکبر، اجنت محترم شعبه، که اجازه دادند من در این جایگاه قرار بگیرم. همچنین از همهی راهنمایانی که اینجا خدمت میکنند، مخصوصاً راهنمای عزیز خودم، آقا محمدباقر، بابت اعتمادی که به من داشتند و مرا به عنوان استاد جلسه انتخاب کردند، بسیار سپاسگزارم.
اما دربارهی دستور جلسه، اعتیاد در لغت به معنای عادت کردن به انجام کاری است. حالا این کار میتواند هر چیزی باشد؛ بعضیها حتی به حالتهای روحی خود معتاد میشوند، مثل خندیدن، شاد بودن یا غمگین بودن. اما اعتیاد بیشتر در معنای «مصرف مواد مخدر» بهکار میرود. یعنی کسی که بهطور منظم و در ساعتهای مشخص، مواد مختلفی را مصرف میکند. این مواد همه وابستگی میآورند، انسان را آلوده و گرفتار میکنند و مشکلات زیادی در زندگی بهوجود میآورند.
باید بدانیم که «صورت مسئله» چیست. چون اگر صورت مسئله را ندانیم، درمانی هم برای آن پیدا نخواهیم کرد. برای مثال، اگر به یک دانشآموز سؤال بدهند و او صورت مسئله را نفهمد، هرگز نمیتواند پاسخ درست بدهد. وظیفهی معلم این است که مسئله را توضیح دهد و دانشآموز را راهنمایی کند تا او راه را پیدا کند.
ما هم در این مکتب، در کنگره ۶۰، شاگرد هستیم. من در جاهای زیادی تلاش کردم تا اعتیاد را از خودم دور کنم، اما هر بار به درِ بسته خوردم. وقتی با کنگره ۶۰ آشنا شدم، باز هم فکر میکردم اینجا هم مثل جاهای قبلی است و فقط به اصرار یکی از بستگان که دوستم داشت، آمدم. اما وقتی وارد شدم، دیدم اینجا متفاوت است.
من آدمی هستم که چیزی را بهراحتی نمیپذیرم، بلکه تحلیل و بررسی میکنم. در زندگی و کار بسیار منظم بودم، اما گرفتار اعتیاد هم بودم. حتی تلاش میکردم در جمع همکاران یا دانشآموزان، با فشار زیادی به خودم، مصرف مواد را پنهان کنم. این بیماری همیشه همراهم بود و مرا تخریب میکرد. بزرگترین ضعف من همین پنهانکاری بود.
اما وقتی به کنگره آمدم، یاد گرفتم باید بپذیرم که ضعیف و بیمارم. دستم را بالا بردم و اعلام کردم که مشکل دارم و کمک میخواهم. دوستان و برادرانی که تجربه داشتند، دست مرا گرفتند و راهنما انتخاب کردم. به کمک آنها توانستم بهتدریج درمان شوم و حتی داروی OT را هم کنار بگذارم؛ چیزی که فکر میکردم هرگز نتوانم.
اینجا یک مکان علمی است. مهندس دژاکام با آزمایشهای فراوان به روش DST رسیدند. خیلیها میگویند اعتیاد بیماری جسمی است و بعضیها میگویند بیماری روانی است؛ اما مهندس ثابت کردند که ابتدا باید جسم به تعادل برسد، چون جسم، روان و جهانبینی بههم پیوستهاند.
برای مثال، وقتی سرما میخوریم و بدن ضعیف میشود، دکتر اول داروی تقویتی میدهد تا بدن ریکاوری شود. سیستم دفاعی بدن، یعنی گلبولهای سفید، وقتی قوی شوند، بیماری را کنار میزنند. مهندس میگویند همهی بیماریها مثل سرطان در بدن وجود دارند، اما وقتی بدن ضعیف شود، آنها مسلط میشوند و بیماری بروز میکند.
به همین شکل، اعتیاد هم نیازمند درمانی علمی است. مهندس با آزمایش روی موشهای آزمایشگاهی که با انواع مواد آلوده شده بودند (مثل مورفین، هروئین و…)، توانستند آنها را با روش DST درمان کنند. نتیجه این شد که اول باید جسم درمان شود و تقویت گردد، بعد روان و جهانبینی بهدرستی کار خواهند کرد.
این روش علمی و دقیق است. مهندس سی سال پیش این مسائل را مطرح کردند و به سیستم X اشاره کردند؛ موضوعی که در علم پزشکی مطرح نشده بود. پزشکان فقط دارو میدهند و میگویند شاید خوب شوید، اما در روش DST مهندس گفتهاند: «ده ماه سفر کن، بعد از ده ماه درمان میشوی.»
این درمان ربطی به سن، رنگ پوست، قومیت یا قبیله ندارد. هر مسافری که وارد کنگره شود، بدون پرسش از گذشته، درمان میشود. این روش جهانشمول است؛ روشی که انسان را به رشد و تکامل میرساند.
من در مسیر زندگیم دچار لغزش شدم، اما خدا را شکر میکنم که با کنگره ۶۰ و اساتید بزرگی مثل راهنمایم، آقا محمدباقر، آشنا شدم. به کمک ایشان توانستم این مسئله را کنار بگذارم و امروز برای خودم، خانوادهام و جامعهام مفید باشم.
ممنون که به صحبتهایم گوش دادید.

گروه سایت نمایندگی کارون
- تعداد بازدید از این مطلب :
88