صورت مسئله اعتیاد

یازدهمین جلسه از دور دوم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ویژه مسافران نمایندگی رزن با دستور جلسه:(صورت مسئله اعتیاد ) با استادی ایجنت محترم نمایندگی مسافر مجید و نگهبانی مرزبان محترم مسافر سعید و دبیری مسافر حمید در روز یک‌شنبه مورخ ۷ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود،
خلاصه سخنان استاد:

صورت مسئله اعتیاد: کلیدی برای درک و درمان اعتیاد در کنگره ۶۰.

خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر اذن و اجازه این را دادند که در این جایگاه قرار بگیرم و بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم،در مورد دستور جلسه چیزی که من میخواستم صحبت کنم این است که صورت مسئله اعتیاد قبل از اینکه آقای مهندس به درمان برسند مشخص نبود تا زمانی که آقای مهندس آمدند و این روش را ابداع کردند، همه ی ما دیدیم که آقای مهندس پایشان را میکشند،این مشکل به خاطر یکی از ترک های ناموفق ایشان است که انجام داده اند،آقای مهندس چندین ترک را تجربه کرده اند، ترک دارویی با دکتر و سقوط آزاد و خیلی از روش های دیگر...،
آقای مهندس یک جایی میان امتحان کنن، یعنی خود آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه می‌گویند که من در حال امتحان کردن بودم و میخواستم ببینم در روزچقدر مصرف میکنم، چون ماه رمضان هم بود میخواستم روزه بگیرم ،آمدم نظمش دادم و یواش یواش صورت مسئله اعتیاد روشن شد ،چرا حالا این مسئله اینقدر مهم است که به عنوان دستور جلسه گذاشته میشود؟
اگر مسئله ای صورتش مشخص نباشد نمیشود به آن جواب مشخصی داد و هر جوابی بدهی اشتباه است، چیزی که خودم تجربه کردم اگر در آزمون یا امتحان بتوانیم صورت مسئله را درست بفهمیم و بفهمیم که از ما چه چیزی میخواهد ،۹۰ درصد میتوانیم جواب بدهیم،قبل از اینکه کنگره ۶۰ تشکیل بشود صورت مسئله مشخص نبود و هیچ کس نمی دانست که اصلا چه چیزی را باید درست کرد ویا روی چه قسمتی متمرکز شد واصلا چه چیزی قرار است ترمیم بشود وچه چیزی میخواهد درست بشود و با چی و چجوری باید درست بشود و اصلا کجا را میخواهیم درست کنیم از کجا میخواهیم حرکت کنیم، به کجا میخوایم برسیم؟
همه میگفتند اراده داشته باشی دیگه نمیکشی و میزاری کنار، مرد باش اراده داشته باش چیه آقا؟ نمیشه مگه مثلا شما سرما میخوری با مردانگی درمانش میکنی؟ یا مثلا شخصی که زخم معده میگیرد ،می تواند با مردانگی و اراده بیماری را ترک کند؟ نه نمیشود، بیماری اعتیاد یک نوع مریضی است و باید درست بشود، بیماری یعنی چی ؟یعنی یک سری از سیستم های جسمی ما از کار افتاده و از تعادل خارج شده و آن تعادلی که باید داشته باشد را ندارد،

حالا آقای مهندس صورت مسئله را مشخص کرده اند و گفته اند اعتیاد جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد مخدر درونی است ، یعنی درون ما سه تا شریان  اصلی انکفالین و سروتونین و دینرفین در حال ترشح مواد شبه افیونی هستند واین سه شریان اصلی یک سری شریانهای فرعی دوباره جدا میشوند که معادل همان حشیش معادل هروئین معادل مورفین معادل تمام چیزهایی که در دنیای بیرون داریم هستند،
حالا آقای مهندس میگویند اگر دوپامین ترشح نشود حال نداری از خواب بیدار بشوی واگر انکفالین ترشح نشود ،از درد  نمی توانیم یک جا بنشینیم ویا سروتونین ترشح نشود ما نمیتوانیم بخندیم باید این غده ترشح بشود،
هر کدام از ما طی چندین سال مصرف  سیستم شبه افیون بدنمان را از تعادل خارج کردیم حالا به هر دلیلی ،هر کسی خواسته ای داشته، مثلا با مصرف مواد رابطه زناشویی بهتری داشته باشیم یا میخواستیم قوای جسمانی خوبی داشته باشیم و یاهر کاری وحالا به هر دلیلی  از تعادل خارج کردیم ،اما حالا که میایم نکشیم چه اتفاقی می افتد؟ اشک خود به خود میاد ،آقای حکیمی هم گفتند آبریزش بینی میاد و ما نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم، و خیلی چیزهای دیگر که نشان از بی تعادلی جسممان دارد ،
آقای مهندس  صورت مسئله را مشخص کردند و گفتندباید این خرابی ها را درست کنیم و ما فهمیدیم این خانه  و جسم ما تبدیل به یک خرابه ای شده و فهمیدیم سیم کشی خرابه یعنی چی یعنی همان سیستم عصبی بدن خراب است،فهمیدیم دیوارهایش  پوسیده و دارد خراب میشود، فهمیدیم  سقفش خراب است و لوله هایش خراب است و فهمیدیم خیلی تخریبها ایجاد شده ،
ولی اینها را حالا با چی باید درست کنیم؟باید با ماده خود این سیستم افیونی این سیستم را درست  و احیا کنیم که معادل همان است و تو نمیتوانی به جای مثلا سیمان بیایی خاک بزنی  چون استحکامی که باید را ندارد و یا مثلا بیایی به جای سیم کشی سیم برق مثلا ،لوله بکشی و این برق را انتقال نمیدهد و شما باید یک چیزی را استفاده کنید که معادل همان باشد تنها چیزی که طبق  تحقیقاتی که انجام شده نزدیک ترین ماده است به مواد شبه افیونی درون بدن ((تریاک)) است ،که در کنگره با شربت تریاک درمان میکنیم ،چرا با شربت تریاک و چرا با تریاک نه ؟چرا میگوییم مثلا خود تریاک را نخوریم؟ چون شربت تریاک در لابراتوار دارو سازی درست میشود و با آب مقطر و الکل که مخلوط میشود آلکالوئیدهایش کامل جدا میشود و وقتی وارد بدن میشود این کامل جذب بدن میشود که میتواند سیستمهای بدن را ترمیم کند،حالا طبق زمان خاصی این را به بدن میدهیم، طبق ۱۰ الی ۱۱ ماه میایم جسم را درمان می کنیم. 

شما فرض کنید یک نفر به من می گوید مجید میخواهیم در رزن یک کاری برای ما بکنی ، نه آدرسی میدهد و نه میگوید چکار کنم و هیچ مختصاتی به من ارائه نمی دهد،خب من چه کاری باید انجام بدهم؟ چه چیزی را درست کنم؟ با چی درست کنم؟ وقتی  نمیدونم اصلا باید چیکار کنم؟ صورت مسئله اعتیاد این را می گوید که اول ما باید بفهمیم چه چیزی را باید درست کنیم ، کجا را درست کنیم ؟به قول آقای مهندس من میخواهم به تهران بروم،اگر ندانم کجا هستم چه جوری میخواهم به تهران بروم؟
پس اول باید بدانم کجاهستم تا بروم سمت شرق یا بروم سمت غرب یا جنوب ؟ کدام طرف بروم به تهران برسم؟ اولین مسئله این است که بدانم کجاهستم ودر کجا قرار دارم ،در کدام قسمت هستم که مسیر تهران را طی کنم و به تهران یا هر جایی که میخواهم برسم ،
صورت مسئله هم به خاطر همین در کنگره ۶۰خیلی مهم است ،من همیشه میگویم هر شخصی  خودش یه کتاب است،کتابی که هیچ کس نخوانده و علمی دارد که هیچ کس ندارد، چون زندگیی که من انجام داده ام هیچ کس انجام نداده و تجربه ای که من در زندگی کسب کرده ام  را هیچ کس کسب نکرده ،
پس هر انسانی یه کتاب است و شما باید بیایید و چکیده ی کتابتان را مشارکت کنید، چرا میگوییم از تجربیات خودتان سخن بگویید ؟ماباید سعی کنیم در مشارکت هایمان هم  از آن دفتر و کتاب زندگی خودمان و از تجربیات خودمان بگوییم و به انضمام علم کنگره ای که حالا در این مسیر یاد گرفتیم،
یک مسئله دیگر هم که خیلی من اینجا میخواهم بگویم که همه کسانی که در نمایندگی رزن هستن متوجه بشوند ،مرزبان ها و  راهنماها و راهنمای تازه واردین یا مسئولین هر نمایندگی مسئول نظم آن نمایندگی هم هستند، حالا من یه مثال میخواهم بزنم اگر ما قوانین راهنمایی رانندگی را رعایت نکنیم چه میشود؟ خودم ضرر میکنم ،چرا که چراغ قرمز را  رد میشوم و یک کامیون می آید و من و ماشینم را له می‌کند و یا مثلا میگوید اینجا ۱۱۰ تا بیشتر نرو من ۱۸۰ تا میروم خب در  پیچ نمیتوانم بپیچم و میروم ته دره و خودم از بین میرم،
حالا یه پلیس وایستاده و تو داری ۱۸۰ تا میری جلوی تو را می‌گیرد و جریمه می کند، شاید تو به آن مامور فحش هم بدهی و اعصابت هم خورد بشود ،ولی از جاده نرفتی بیرون داغون بشی ،اگر همین سرعت را میرفتی جلوتر در همان پیچ امکان چپ کردن و یا تصادف و اتفاقات ناگوار برای تو بود ولی با یک جریمه حل شد ،بعضی مواقع کنگره هم همین شکلی است اگر مرزبان چیزی میگوید، اگر راهنما چیزی میگوید مال خودش نیست با کسی دشمنی ندارد و دقیقا مثل همان پلیس راهنمایی رانندگی میخواهد شما از آن مسیر خارج نشوید،ما هم میخواهیم این بستری که فراهم شده به درستی بماند و هیچ اتفاق خاصی نیفتد، پس اگر چیزی گفته میشود به عنوان آموزش بهش نگاه کنیم و از کنارش به سادگی رد نشویم و از آن قضیه آموزش بگیریم بدانیم که آقا این شخصی این حرف را به من میزند برای این است که به قولی همان رانندگی یادمان بیفتد و از این پیچه من پرت نشوم بیرون، انشالله که من همیشه آرزوم و دعام اینه انشالله که انسان مفیدی برای خودم خانواده خودم و جامعه باشم. 

حضور مسافران نمایندگی در استخر

تایپ مسافر حسین

عکاس مسافر ابوالفضل

بارگزاری مسافر مجید