جلسه ششم از دوره سیودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لویی پاستور به استادی همسفر معصومه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «صورتمسئله اعتیاد» روز سهشنبه 8 مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکرم که امروز این صندلی نصیب من شد تا از شما عزیزان آموزش بگیرم. از ایجنت محترم خانم هدی عزیز، مرزبانان گرامی خانم ماندانا و خانم مرضیه متشکرم، از راهنمایان عزیزم خانم الهام و خانم ندا تشکر میکنم و همچنین از نگهبان و دبیر محترم ممنونم که اجازه دادند تا در این جایگاه آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز صورتمسئله اعتیاد است.
از آنجاییکه اعتیاد یک علم است آقای مهندس اولین خشت کنگره60 را بهصورت کاملاً علمی تحت مقالهای با عنوان «صورتمسئله اعتیاد» در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان ارائه دادند. «علمی که تجربه شده باشد، سندی بدون نقص است.» آقای مهندس هم این روش درمان را با الهام گرفتن از ماه رمضان خودشان تجربه کردند. اعتیاد یکی از تاریکترین نقطههاست که مسافرین با مصرف مواد و ما همسفرها با زندگی در کنارشان آن را تجربه کردهایم.
زمانی که اولین جرقه اعتیاد مسافرم در زندگیمان زده شد من خیلی بهمریخته و اذیت شدم. اولش دعوا، مشاجره و توهین پیش آمد، خیلی سعی کردم با نصیحت مسئله را حل کنم؛ ولی متأسفانه نتوانستم. همانطور که آقای مهندس گفتند: هر نامزدیای به ازدواج ختم میشود، مصرفکنندگان تفریحی مواد هم به مصرفکنندگان دائمی تبدیل میشوند. مسافر من هم از این قانون مستثنا نبود و تبدیل به یک مصرفکننده کامل شد. آنجا بود که زندگی ما کاملاً از روال طبیعی خارج شد و استرس، افسردگی، شکست، ناامیدی و گوشهگیری بر کل خانواده حکمفرما شد.
بعد از چندین سال مصرف مواد خودش کمکم خسته شد، تمام زندگیش شده بود کارکردن یا مصرف مواد و آنجا بود که تصمیم گرفت از طریق سقوط آزادهای پیدرپی اعتیادش را ترک کند؛ ولی متأسفانه برگشت میخورد. یک بار URD را تجربه کرد؛ ولی همانطور که میدانید URD آثار مخربی روی جسم میگذارد. من هر دفعه میگفتم خودت اراده نداری مگر مصرف مواد چه چیزی است که نمیتوانی آن را کنار بگذاری؟ متأسفانه آن موقع هر چقدر در گوگل جستوجو میکردم کلمه کنگره60 را پیدا نمیکردم. شاید هم اذن ورودمان هنوز صادر نشده بود که ما هم پا به کنگره بگذاریم برای همین هم NGO دیگری بنام NA را در گوگل پیدا کردم و جای بدی هم نبود، مسافرم آنجا خیلی از ضدارزشهایش را پیدا کرد و سعی میکرد آنها را درست کند؛ ولی متأسفانه از آنجایی که درمانی اتفاق نمیافتاد بعد از چند وقت فهمیدم که دوباره برگشت خورده است و آنجا بود که به عمق تاریکیها رفتم و میگفتم واقعاً دیگر هیچ راهی نیست که ما از دست این دیو 2 سر رها بشویم و کاملاً در اوج ناامیدی بودیم تا اینکه از طریق یکی از دوستانم با کنگره۶۰ آشنا شدیم.
ابتدا فکر کردم در این روش هم مثل تمام روشهای دیگر چند صباحی مسافرم ترک میکند و دوباره برگشت میخورد؛ ولی باز هم در ناامیدی بسی امید است. وقتی که من بهعنوان همسفر پا در کنگره گذاشتم، توسط راهنمای تازه واردین خانم نیلوفر خیلی قشنگ مشاوره شدم و رشته وصل من با کنگره آغاز شد. از آنجایی که این روش کاملاً الگویی است، الگوها را میبینیم و مشارکتهایی که دوستان داشتند خیلی مهم است. من مشارکتها را گوش میدادم و کمکم نور امید در قلبم بیشتر نمایان میشد و میگفتم ما اینجا قطعاً به رهایی میرسیم؛ چون قبلاً صورتمسئله اعتیاد کامل برای من باز نشده بود، همیشه جبهه میگرفتم. وقتی برای اولین بار «کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» را خواندم حالم خیلی بد بود و تازه آنجا فهمیدم در کنار رنج و سختی که مسافرم متحمل میشد من هم باری روی دوشش بودم، غر میزدم که اراده نداری و…
آقای مهندس در کتاب «عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر» خیلی قشنگ صورتمسئله اعتیاد را برای ما شکافتهاند و گفتهاند: همانطوری که ذرهذره مواد سیستم ضد درد و شبه افیونی بدن را از بین میبرد، همانطور هم باید ذرهذره اینها برگردند تا جسم به تعادل برسد. توسط روش DST و با شربت OT حالا صورتمسئله اعتیاد به ما چه میگوید؟ برای درمان، 3 ضلع مثلث لازم است تا به تعادل برسد جسم، روان و جهانبینی. جسم مسافر در اثر مصرف مواد کاملاً تخریب شده است و در کنار آن روانش که همان خلق و خوست تغییر کرده و جهانبینیاش که نگرش فرد نسبت به خودش و دنیای اطرافش است؛ یعنی تفکرش کاملاً افیونی شده، نسبت به همه چیز نگرش منفی دارد و همه چیز از تعادل خارج شده است. مسافر با مصرف شربت OT همانطور که ذرهذره جسم خودش را به تعادل میرساند، در کنارش روان هم به تعادل میرسد و برای جهانبینی هم با آموزشی که توسط سیدیهای آقای مهندس و استاد امین که بسیار آموزنده هستند میبیند به تعادل میرسد. اگر کاملاً فرمانبردار باشیم قطعاً به رهایی میرسیم و درمان میشویم.
در آخر خداوند را شاکرم که مسیر کنگره را سر راه من و مسافرم قرار داد تا به آرامش برسیم و همینطور از آقای مهندس و خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان سپاسگزارم.
.jpg)
دریافت نشان پیمان وادی هشتم همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر خندان
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر ماندانا و مسافر علیرضا
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
تایپیست: همسفر طلا و همسفر پروین رهجویان راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
114