امروز برداشتی که از زندگی دارم بسیار متفاوت است

دهمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار نمایندگی آبادان با استادی پهلوان همسفر فروغ و نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری موقت همسفر الهام با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» در روز یکشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۰۶ در ساعت ۱۴:۳۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

وقتی به صورت‌ مسئله اعتیاد یا خود اعتیاد فکر می‌کنم، اولین فکری که از ذهنم عبور می‌کند، این است که اگر مسیر زندگی مسافر من یا خود من به کنگره باز نمی‌شد، در این لحظه چه حس و حالی را تجربه می‌کردیم و در چه اوضاع و احوالی قرار داشتیم؛ راستش بسیاری از راه‌ها را رفته بودند و نه‌ تنها مشکلشان حل نشده بود بلکه مشکلی هم به مشکلاتشان اضافه شده بود.

وقتی صورت‌ مسئله اعتیاد را در ذهنم مرور می‌کنم، می‌بینم قسمت اولش در مورد خود صورت‌ مسئله است؛ درسی که از صورت‌ مسئله دارم این است که باید متوجه آن بشوم، درکش کنم تا بتوانم راه‌ حلی پیدا کنم و در طی مسیر به جوابی برسم؛ آقای مهندس توانستند ماهیت اعتیاد را به‌ طور کامل درک کنند و راه‌ حلی پیدا کردند که درمان قطعی و نهایی آن به درمان مصرف‌کننده مواد مخدر منتهی می‌شود.

امروز مسافر من همین که می‌تواند از زندگی‌اش لذت ببرد؛ خوابش، خوردنش، در کنار خانواده بودنش و در واقع بزرگ‌ترین معجزه حیات یعنی زندگی را تجربه کند، برای من اتفاقی بزرگ است.

آقای مهندس نه‌ تنها صورت‌ مسئله اعتیاد را باز کردند بلکه صورت‌ مسئله اضافه وزن و درمان بسیاری از بیماری‌های لاعلاج را نیز مشخص کردند؛ ایشان این حال خوش را تنها برای خودشان و خانواده‌شان نخواستند بلکه آن را به همه بخشیدند و منتقل کردند؛ زمان، مال، وقت، دانش و اطلاعات با ارزششان، همه و همه را بخشیدند؛ امروز برای من صورت‌ مسئله بخشش معنا پیدا کرده است؛ در واقع با آموزش‌های کنگره و لژیون سردار، امروز می‌توانم صورت‌ مسئله بخشش را درک کنم.

اگر آقای مهندس از همه این‌ها گذشتند و به راه‌ حلی رسیدند که در نهایت منبع نور بود، یعنی از تاریکی به روشنایی رسیدند، من هم امیدوارم بتوانم روزی صورت‌ مسئله‌های زندگی خودم را باز کنم؛ صورت‌ مسئله‌هایی که شاید حتی خودم هم از وجودشان آگاه نباشم.

همین که فرصت دارم در کنگره باشم و در لژیون سردار آموزش ببینم، به من امید می‌دهد که روزی این صورت‌ مسئله‌ها هم باز شوند و راه‌ گشای من در بسیاری از مسیرها باشند؛ انرژی زیادی را از من آزاد کنند و در نهایت به آن حال خوش و آرامش نزدیک‌تر شوم.

راه‌های بسیاری را در زندگی به دنبال حال خوش رفتم اما آن‌ها ناپایدار بودند یا ماندگار نمی‌شدند؛ از صمیم قلب می‌گویم؛ تنها در کنگره و لژیون سردار بود که حال خوش را تجربه کردم و در بیرون از اینجا هیچ‌ وقت نمی‌توانم این حال خوش را مقایسه کنم.

امروز برداشتی که از زندگی دارم بسیار متفاوت است؛ برداشتی سخت نیست؛ همین که حالم خوب باشد، همین که بتوانم در کنار خانواده تعامل دوستانه‌ای داشته باشم و لحظاتی را در آرامش سپری کنیم، همین که با وجود مشکلات درون خودم، تغییراتی را ببینم و احساس کنم چیزی عوض شده، این فروغ دیگر مثل چند ماه یا چند سال قبل نیست؛ این بزرگترین معجزه‌ای است که می‌تواند در این مکان برای من اتفاق بیفتد.

برای زندگی دوباره‌ای که به مسافرم، من و خانواده‌هایمان داده شد تا پایان عمر مدیون آقای مهندس، آموزش‌های ناب ایشان، خانواده محترمشان و تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ می‌مانم.

تایپیست: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر فرحناز
ویرایش: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان