English Version
This Site Is Available In English

کنگره ۶۰؛ جایی برای درک اعتیاد، نه ترک آن

کنگره ۶۰؛ جایی برای درک اعتیاد، نه ترک آن

هفتمین جلسه از دور بیست و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژهٔ مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی راهنمای محترم مسافر بهزاد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه «صورت‌مسئله اعتیاد» روز سه‌شنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز شد.

سخنان استاد:

دستور جلسه این هفته در مورد صورت‌ مسئله اعتیاد است. مهم‌ترین چیزی که جناب مهندس توانستند مطرح کنند و به درمان اعتیاد کمک بزرگی نمایند، پیدا کردن صورت‌مسئله اعتیاد بود؛ موضوعی که تا به امروز مجهول باقی مانده بود. مشکل از جایی بود که همه تلاش می‌کردند کاری کنند یک مصرف‌کننده دیگر مصرف نکند، اما هیچ‌کس به این فکر نمی‌کرد که مصرف‌کردن، نوعی نیاز برای اوست. حتی وقتی کسی موفق می‌شد به هر روشی مواد خود را کنار بگذارد، اگر به او نگاه می‌کردیم، آن حالت خوش را در چهره و رفتار او نمی‌دیدیم. این نشان می‌داد که او هنوز درمان نشده و به تعادل نرسیده است.

یک تعمیرکار برای درست تعمیرکردن یک ماشین، قبل از هر چیز باید تمام قطعات و اجزای آن را بشناسد. آن‌گاه است که با شناخت کامل از ماشین و کارکردش می‌تواند عیب دقیق آن را پیدا کند. ما نیز اگر شناخت درستی از جسم و تخریب‌هایی که در آن به وجود آورده‌ایم نداشته باشیم، به هیچ عنوان نمی‌توانیم ایرادات را برطرف کنیم. جناب مهندس، به دلیل تجربه مستقیم اعتیاد و با تحقیقات کامل و آزمون و خطا، توانستند صورت‌مسئله اعتیاد را شناسایی کنند و آن را از حالت مجهول بیرون بیاورند.

اعتیاد یک نوع پیوند انسان با مواد مخدر است که محصول آن همان اعتیاد می‌شود و انسان درگیر آن خواهد شد. وقتی نگاه دقیق‌تری می‌کنیم، می‌بینیم افراد زیادی در ارگان‌های مختلف برای درمان اعتیاد راه‌حل‌هایی ارائه داده‌اند و با حسن نیت زحمات بسیاری کشیده‌اند، اما تمام آن روش‌ها اشتباه بوده است. یکی از این روش‌های غلط، که هنوز هم متأسفانه مورد استفاده قرار می‌گیرد، «سم‌زدایی» است. در این روش، بحث زمان کاملاً حذف می‌شود و می‌خواهند با بیرون‌کردن سم از بدن، فرد را درمان کنند؛ در حالی که مواد مخدر برای بدن وابسته، یک نیاز است و البته سم نیست. جناب مهندس این روش و بسیاری از روش‌های دیگر را صراحتاً رد کرده‌اند. ایشان در عین حال تأکید داشتند که افراد در دیگر سیستم‌ها شاید حتی بیشتر از بچه‌های ما در کنگره زحمت می‌کشند، اما نتیجه به هیچ‌وجه همان چیزی نیست که یک مصرف‌کننده به آن نیاز دارد.

وقتی به سیستم‌های دیگر نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که برای نگه‌داشتن پاکی خود، مجبورند به خود فشار زیادی وارد کنند؛ چرا که شعار آنها این است، توپ بازی، زمین بازی و یار بازی را ترک کن. اما آیا می‌شود انسان به سادگی از خانه، زندگی و کسانی که با آنها مصرف کرده است بگذرد؟ آنها اعتقاد دارند اعتیاد یک بیماری پیش‌رونده، لاعلاج، مزمن و غیرقابل درمان است. ولی در کنگره به ما یاد دادند که اعتیاد نه‌تنها پیش‌رونده نیست، بلکه پس‌رونده است. چون با پروتکل درمان اعتیاد و قرارگرفتن در مسیر درست، می‌توانیم یک مصرف‌کننده را از مواد مصرفی به دارو بیاوریم و پس از ده تا یازده ماه به سه‌دهم، تک‌وعده و سپس قطع کامل برسانیم. این، نشان‌دهنده پس‌روندگی اعتیاد در کنگره است. بنابراین، این‌که می‌گویند لاعلاج است، کاملاً اشتباه بوده و نمونه‌ها و سندهای بی‌نقص آن را می‌توان در کنگره دید؛ افرادی که همگی به حال خوش رسیده‌اند.

همچنین این‌که می‌گویند اعتیاد مرموز است، غلط است. چون صورت‌مسئله آن توسط جناب مهندس کشف شد. ایشان فرمودند: اعتیاد، جایگزینی مواد بیرونی به جای مواد درونی است، آن هم به صورت ذره‌ذره. با این کار، قدرت مواد درونی بدن ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. در کنگره به ما می‌گویند اگر سیستم درونی بدن راه‌اندازی شود، دیگر هیچ نیازی به مواد مخدر وجود ندارد.

ما در کنگره اعتیاد را ترک نمی‌کنیم، بلکه آن را درک می‌کنیم؛ شناخت و آگاهی کامل از آن و تخریب‌هایش به دست می‌آوریم. ما با مثلث درمان  جسم، روان و جهان‌بینی  آشنا می‌شویم و می‌آموزیم که صرفاً با شربت OT نمی‌توان به درمان رسید؛ بلکه باید جهان‌بینی خود را نیز بالا ببریم. آن زمان است که می‌توانیم به تعادل و آرامش دست یابیم. لازمه رسیدن به آرامش و تعادل در کنگره، یادگیری، آموزش دیدن و رعایت قوانین و حرمت‌هاست. وقتی بدانم چه وظیفه‌ای دارم و چه باید بکنم، آن‌گاه می‌توانم به خود و درمانم کمک کنم.

در کنگره، راهنما حکم انگشت اشاره را دارد؛ فقط مسیر را نشان می‌دهد. اگر خودم نخواهم درمان شوم، هیچ‌کس نمی‌تواند مرا مجبور کند. من هستم که باید با حرکت درست و اصولی، پله‌های رفته را یکی‌یکی بازگردم.

یکی از نکات مهمی که در کنگره بر آن تأکید فراوان می‌شود، نظم و انضباط است که از ارکان اصلی کنگره به‌ شمار می‌رود. من باید ابتدا این اصل مهم را بیاموزم و با اندیشه و تفکر درست، تمام آموزش‌ها و قوانین را از مرحله اندیشه و گفتار به مرحله عمل؛ یعنی کردار  درآورم.

ما در کنگره یاد می‌گیریم که از ضد ارزش‌ها دوری کنیم و راه انسان‌بودن و درست زندگی‌کردن را بیاموزیم. همه ما در کنگره به دنبال حال خوب هستیم و برای رسیدن به این حال خوب موظف به رعایت قوانین و حرمت‌ها هستیم. همچنین می‌توانیم با مشارکت در لژیون سردار ـکه قلب تپنده کنگره است  این حال خوب را عمیق‌تر کنیم و به آرامش درونی برسیم.

مرزبان کشیک: مسافر مصطفی
ویراستار: مسافر جمال (لژیون ششم)
تایپ: مسافر ناصر (لژیون اول)
عکس و ارسال خبر: مسافر سعید (لژیون دوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .