چهاردهمین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی پهلوان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر سعادت و دبیری مسافر رامین با دستور جلسه « صورت مسئله اعتیاد » در روز سهشنبه 8 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارنمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، خدا را شکر میکنم که بار دیگر توفیق حضور در این جایگاه خدمت نصیبم شد. از ایجنت شعبه، مرزبانان و نگهبان لژیون سردار بابت این خدمت قدردانی میکنم. آقای مهندس میفرماید: که پرونده اعتیاد و صورت مسئله اعتیاد ۲۸ سال پیش بسته شد. یعنی یک مسئله غیر قابل حل توسط کنگره60 به خوبی حل گردید. چون صورت مسئله اعتیاد مشخص شد. مانند جمع و ضرب و منها دو عدد ۲و۱ که نتیجه مشخص است. چون DST مشخص شد. ما یک ترک داریم و یک درمان داریم. من کاری به ترک ندارم،
در مورد درمان که از مصرف مواد مخدر تا قطع آن است. تعادل از درمان مهمتر است. در کنگره تمام سفر دومیها خدمت میکنند تا به تعادل لازم برسند.
با خدمت کردن تمام آن ناخالصیها را هرس میکند. با نگهبان نظم و مهماندار بودن با ادب بودن را یاد میگیرم و دقیقاً مدیریت کردن خودم را یاد گرفتم. اول نوشتار میگوید: بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده و مهربان. چون خداوند میتواند ببخشد. چون مهربان است میتواند ببخشد. اولین صفتی که خداوند میتواند در این جمله به من بدهد صفت بخشندگی است. طبیعت چون بخشنده است میتواند ببخشد. آب مایه حیات و زندگی بخش است، خورشید آیا وقتی به زمین نور میدهد مزد دست میخواهد؟ اين یک عشق کلی است. یک فرمان است فرمان برایش صادر شده است ذاتش این است. حالا تمام این صفات داخل من مهدی هم وجود دارد. با تصفیه و پالایش باید آن را پیدا کنم.
با کفه خالی و دست خالی نمیشود سفر دوم رفت، ابزار میخواهد باید دستمان پر باشد. متد DST چیزی بود که به من بخشیده است راهنمای من وقتش را گذاشت و به من بخشید. راههای درمان سیگار را به من آموزش داد. من سر سفرهاش نشستم، سیر استفاده کردم. به من یاد میدهد و میگوید: تو هم میتوانی سفرهداری کنی. تو هم میتوانی سودمند باشی و درد یک دردمند را از او بگیری. میتوانی درد دیگران را بخری، من اگر بروم و پولی بدهم تا حال خوبی برای فرزندم ایجاد کنم، آن پول خرج نشده بلکه تبدیل به حال خوب شده است.
(99).jpg)
وقتی یک نفر شش میلیون، شصت میلیون یا حتی ششصد میلیون تومان ببخشد در واقع او رهایی یک مصرفکننده در بستر آموزشی رایگان فراهم کرده است. قانون فیزیک میگوید: انرژی از بین نمیرود فقط تغییر شکل میدهد. پس آن پول تبدیل به انرژی و نور شده تا که یک نفر بتواند از تاریکی عبور کند و وارد روشنایی شود و خوب زندگی کند و سالم باشد. آن سلامتی ارزشمند است. چون باعث میشود یک مصرف کننده لایق یک پدر خوب باشد، یک برادر خوب باشد، یک همسر خوب باشد و حال خوب در زندگی بین اعضای خانوادهای جاری شود.
من نمیدانم چه کسی هزینه سفر من را پرداخت کرده ولی دستش درد نکند. در سیدی عشق آقای مهندس گفتند: ما طبیب داریم مریض داریم اما آیا طبیب آدمی که حال دلش خوب نباشد داریم؟ سفر دوم حال دل آدم را خوب میکند و قیمت ندارد. خیلی ارزشمند است. الان تکتک بچههایی که سفر کردند، سفرشان تمام شده اگر بخواهیم عیار حال الانشان را مشخص کنیم چقدر میارزد؟ اصلاً میشود با تومان و دلار ارزش این حال را سنجید؟ آیا حواسم هست که من چه کاری کردم در این زنجیره؟ حواسم باشد که کنگره من را به اینجا رسانده، خیال نکنم که خودم به اینجا رسیدهام.

آقای مهندس همیشه در انتهای صحبتهایش میگوید: «ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.» در حالی که ما باید از او ممنون باشیم اما او میگوید ممنونم. نگهبان کنگره60 هر روز برای ما خدمت میکند تا من، مهدی، رهایی بگیرم و حالم خوب شود. وظیفه من چیست؟ آیا فقط باید بدانم؟ آقای مهندس در یکی از سیدیها میگوید: قدرت و توانایی تنها در دانستن نیست، عمل میتواند دانستهها را زیبنده سازد. لژیون سردار برای من مثل اذان است. من باید حواسم باشد صدای اذان را میشنوم آستینم را بالا بزنم؟ یا فقط زیر لب ادعای ذکر گفتن و صلوات فرستادن را در بیاورم و بروم؟
اگر الان حالم خوب باشد میتوانم به دیگران حال خوب بدهم. وقتی خود خدا میآید اولین صفتی که برای معرفی دینش میگذارد، بخشندگی است، پس من باید حواسم باشد. من پله پله خودم را بخشیدم تا بتوانم رها شوم، حالا من چه مقدار باید ببخشم؟ هر مقدار که دلم میگوید.
برگزاری انتخابات نگهبانی دوره شانزدهم در روزهای سهشنبه
.jpg)
مسافر مسلم به عنوان نگهبان روزهای سهشنبه در دوره شانزدهم انتخاب گردید.

تایپ: مسافر حسین و همسفر پیمان
عکس: مسافر احمد
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
306