English Version
This Site Is Available In English

اساس متدDST بر پایه بخشش است

اساس متدDST بر پایه بخشش است

جلسه سیزدهم از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی محمدی‌پور با استادی پهلوان همسفر خندان، نگهبانی راهنما همسفر افتخار و دبیری راهنما همسفر اعظم با دستورجلسه «صورت مسئله اعتیاد» ۷ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سپاس خداوندی را که خود تله‌ای درست می‌کند و خوب که به آن تله افتادی، با ترفندهایی که نمی‌دانی، خارجت می‌سازد. خیلی خوشحالم که در بزرگ‌ترین لژیون کنگره۶۰ در نمایندگی محمدی‌پور در خدمت شما هستم، روی صندلی‌هایی از جنس عشق و در کنار یارانی از جنس محبت. سپاسگزار خداوند، آقای مهندس حسین دژاکام و راهنمای بزرگوارم هستم. همچنین سپاس از ایجنت همسفر عطیه، نگهبان، دبیر و خزانه‌دار گرامی لژیون سردار و تک‌تک شما عزیزان که فرصت آموزش را به من دادید.

من در این هفته خدمت‌گزار سایت بودم با این دستور جلسه و از هفته گذشته مدام در ذهنم مرور می‌شد که هرگز روزی در خیالم هم نمی‌گنجید که دردم، رنجم، بی‌خوابی‌هایم و گریه‌هایم، روزی به سپاسگزاری تبدیل شود. نمی‌دانم پاداش کدام کار خوب یا به چه دلیلی بود که خداوند مرا دید، انتخاب کرد و مستحق هدایت دانست. حس می‌کنم از طریق مسیری میان‌بُر، مرا در کنگره۶۰ قرار داد. جایی که اگرچه روز اول به دلیل مسافرم، با بلیط او و به واسطه او وارد شدم، اما خیلی زود متوجه شدم که اگر به خاطر مسافرم بخواهم ادامه دهم، جزو زیانکاران خواهم بود.

دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» یکی از اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین دستور جلساتی‌ست که در کنگره۶۰ مطرح می‌شود. آقای مهندس، قبل از هر چیز، در کنگره۶۰ واژه‌ها را برای ما معنا می‌کنند. در خصوص اعتیاد هم، همان‌طور که در کتاب ۶۰ درجه مطالعه کرده‌اید و بهتر از من می‌دانید، متوجه می‌شویم که ایشان همه مجهولات را تبدیل به یک مجهول کرده‌اند و این‌گونه سؤال را مطرح می‌کنند: هیچ‌کس به اندازه مصرف‌کننده دوست ندارد از زیر بار اعتیاد خارج شود؛ اما چرا با وجود ترک‌ها و سقوط آزاد، مجدداً تمایل به مصرف پیدا می‌کند و به سمت مواد مخدر بازمی‌گردد؟ چه بسا با ماده‌ای سنگین‌تر، در میزان بیشتر و با تخریبی به مراتب بالاتر.

ایشان دلیل را در فیزیولوژی بدن پیدا کردند؛ اینکه در حالت عادی، بدن من مواد شبه‌افیونی تولید می‌کند، اما به واسطه اعتیاد، ماده مخدر بیرونی به مرور جایگزین این مواد طبیعی شده و سیستم درونی بدن کم‌کم از کار می‌افتد. از کار افتادن یعنی چه؟ یعنی بدن به ماده‌ای که از بیرون وارد آن می‌شود وابسته می‌شود و خودش دیگر تولیدی ندارد.

در ترک‌هایی که در بیرون از کنگر۶۰ انجام می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ ماده‌ای می‌دهند که به‌اصطلاح جایگزین ماده مخدر اصلی شود، اما فرد باید تا کی آن را مصرف کند؟ مادام‌العمر! مثلاً می‌خواهند تریاک را بگیرند، به او متادون می‌دهند. می‌خواهند شیشه را بگیرند، باز هم متادون یا قرص‌های مختلفی مانند نالترکسون، بوپرنورفین و داروهای دیگر می‌دهند. غافل از اینکه این داروها خود اعتیادی به مراتب شدیدتر از اعتیاد اولیه به دنبال دارند، چون نه میزان آن‌ها مشخص است، نه زمان مصرفشان.

آقای مهندس حسین دژاکام با مشخص کردن این موضوع که در طول اعتیاد، سیستم شبه‌افیونی بدن از کار افتاده است، به این نتیجه رسیدند که آن‌چه از کار افتاده باید بازسازی شود. بازسازی نیاز به مصالح و دارو دارد. چه دارویی بهتر از خود تریاک؟ که به فرمایش خودشان اکنون به صورت «شربت تریاک» یا «اپیوم تینکچر» درآمده است. دارویی که بیشترین آلکالوئیدها را دارد و بیشترین شباهت را به سیستم جسمی انسان دارد؛ بنابراین، بهترین ماده‌ای است که می‌تواند این ساخت‌وساز را انجام دهد.

در طول زمان که حداقل ۱۰ ماه تعیین شده است، با پله‌های ۲۱ روزه، بازسازی سیستم تخریب‌شده بدن آغاز می‌شود. اما جمله معروفی در کنگره۶۰ وجود دارد: «درمان اتفاق نمی‌افتد، حرکت از یک پله به پله دیگر اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه دانایی افزایش پیدا کند.» یعنی مسافر نمی‌تواند ۲۰ درصد از شربت اپیوم تینکچر خودش را در هر پله کاهش دهد، مگر اینکه ۲۰ درصد به دانایی و فهمش اضافه شود. فهم است که باعث بخشش می‌شود.

اساس متد DST بر پایه بخشش است. اساس کنگره۶۰، بخشش است. ریشه و بنیان کنگره۶۰، آقای مهندس دژاکام، جنسشان از بخشش است. پس اگر من قرار است در این مکان به درمان برسم، باید از جنس کنگره شوم تا بتوانم آن‌چه را که کنگره می‌خواهد به من بدهد، دریافت کنم. چگونه از جنس کنگره شوم؟

با بخشش. چرا باید ببخشم؟ با قهر وارد کنگره۶۰ می‌شوم و با مهر به خانه برمی‌گردم. با طلاق وارد می‌شوم، با ازدواج از آن خارج می‌شوم. با جهل وارد می‌شوم، با دانایی خارج می‌شوم. با خشم وارد می‌شوم، با مهر و محبت خارج می‌شوم. با فقر وارد می‌شوم، با ثروت بیرون می‌روم. پس بر من فرض است که برای حفظ و نگهداری آن‌چه به من داده شده، در زمین بخشش بازی کنم.

از زاویه‌ای دیگر نیز، به فرمایش آقای مهندس در سی‌دی «هفته عشق»، جهان بر مبنای داد و ستد است. هر موجودی دو ویژگی دارد: گیرندگی و فرستندگی. اگر خندان فقط گیرنده باشد، می‌شود مصرف‌کننده بی‌مصرف! انباشت روی انباشت؛ دائماً ذخیره می‌کند تا جایی که دیگر چیزی برای دریافت وجود ندارد، چون دستش بسته است. اگر می‌خواهم چیزی دریافت کنم، باید دستم باز باشد. چگونه؟ با بخشش.

به همین دلیل وارد لژیون سردار می‌شوم. برای عبور از فقر، برای رسیدن به ثروت. به فرمان آقای مهندس لژیون سردار، لژیون فقرزدایی‌ست. لژیون نفقه دادن. لژیونی که خندان به این فهم برسد که بخشی از مال دیگران، مال من است. اگر چیزی روی سفره من هست، اگر چیزی در جیب من هست و می‌خواهم حافظ آن باشم، بر من فرض است که بخشی از آن را ببخشم؛ بی‌چشم‌داشت، بی‌تمنا، بی‌توقع.

کجا ببخشم؟ به نظر من بهترین جا، جایی است که حال خوب از آن گرفته‌ام. جایی که دردِ لاعلاج اعتیاد مسافرم آن‌جا درمان شده است. آری، من مسافری ندارم. اما کنگره۶۰ کابوس‌های سه‌ساله من را از من گرفت. کنگره۶۰ خواسته‌ خواب راحت را برایم اجابت کرد. کنگره۶۰ حال خوش را به من داد. بی‌نهایت بی‌‌انصافی است اگر آن را ببینم و بی‌توجه از کنارش بگذرم.

اگر کنگره۶۰ محتاج پول من بود، مثل خیلی جاهای دیگر، در بدو ورود مبلغی تعیین می‌کردند، قبل از اینکه به دردِ خندان برسند، فیشِ خندان را می‌دیدند! اما این انتخاب خودم است. پس از مدتی حضورم در کنگره، خودم باید تصمیم بگیرم که آیا می‌خواهم روی این صندلی‌ها بنشینم یا نه. آیا می‌خواهم جنس و حس و حال این صندلی‌ها را تجربه کنم یا نه.

آقای مهندس حسین دژاکام در مورد چیزی صحبت نمی‌کنند مگر اینکه فصل آن رسیده باشد. الان فصل پاییز است؛ فصل ریزش، فصل بخشش. امیدوارم همه‌ ما دستِ پُر از این فصل خارج شویم و زمستان‌های متعدد زندگی‌مان را با فتح بلندترین قله‌ها به پایان برسانیم.

تایپیست: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول) نگهبان سایت همسفران نمایندگی محمدی‌پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .