نهمین جلسه از دوره اول لژیون سردار، نمایندگی امیرکبیر، به استادی پهلوان محترم مسافر امیر نگهبانی مسافر وحید، دبیری مسافر حسین و خزانه داری مسافر رضا با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز دوشنبه 7 مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، امیر هستم، یک مسافر.
از ایجنت محترم نمایندگی امیرکبیر، دبیر، نگهبان و خزانهدار لژیون سردار سپاسگزارم بابت اینکه اجازه خدمت به بنده دادند تا بتوانم در این جایگاه آموزش بگیرم.
در کنار صورتمسأله اعتیاد، صورتمسأله گذشت هم وجود دارد و صورتمسأله مادیات نیز مطرح است. سراسر زندگی ما دارای صورتمسأله است و ما در کنگره هستیم تا از تجربیات یکدیگر استفاده کنیم؛ همانطور که روش DST با تجربه و تحقیق جناب مهندس به وجود آمد.

با تحقیقات و تجربههای صحیح، ما در بهترین مسیرها برای درمان اعتیاد، سرطان و تغذیه سالم در کنگره قرار میگیریم. بحث اصلی لژیون سردار در مورد صورتمسأله بخشیدن است. من صورتمسأله بخشیدن را نمیدانستم و در کنگره آموختم. بخشیدن برای من بسیار سخت بود و همواره حرص پول را میزدم. حتی زمانی که پول هم داشتم، باز هم به قول بازاریها «کاسه چه کنم چه کنم» در دست داشتم و برنامه و فکر صحیحی نداشتم.

تا قبل از قرار گرفتن در جایگاه پهلوانی، همیشه این مشکل را داشتم و برای دارایی خودم برنامهای نداشتم. لژیون سردار انسان را از مال دنیا بینیاز میکند و این بینیازی به معنای حجم پول نیست، بلکه انسان را از حریص بودن نجات میدهد؛ یعنی دیگر «کاسه چه کنم» نخواهی داشت. کارم را انجام میدهم و امورات روزانه را پیش میبرم، ولی غصه و حرص نمیخورم. یاد گرفتم که کار را انجام دهم و بقیه، دست من نیست.

اگر بخشش را بیاموزم، دیگر از مال دنیا بینیاز خواهم شد. اگر دنیا را دور بزنی تا مال، مال تو بشود و نشود؛ یا اگر هم بشود، تبدیل به دردسر میشود. آرامش را نداشتم؛ همهی انسانها در نهایت به دنبال آرامش هستند. در کنار پول درآوردن، آرامش مهمترین مسأله است. بخشیدن هم اگر صحیح باشد، همراه با آرامش است؛ اما بخشیدن از روی ریاکاری و ناآگاهی، آرامش به همراه نخواهد داشت.
.jpg)
صورتمسأله اعتیاد برای من بسیاری از مسائل را روشن کرد که یکی از آنها لژیون سردار است. من آمدهام تا خدمتی انجام دهم، راهنما شوم، پهلوان شوم و کارگر هستی باشم. افرادی که از جان و مال میبخشند، همواره پیشتازان هستند. چرا من پیشتاز نباشم؟ چرا نباید تجربهی خود را در اختیار دیگران قرار دهم؟ هستی نیاز به الگو دارد و من با دیدن الگوها در کنگره به خودم آمدم. کشاورزی که با زحمت فراوان عضو لژیون سردار میشود، یک الگو است. من صورتمسأله آموزش را در بخشیدن پیدا کردم.

وعدهی خداوند دروغ نیست؛ این وعده آرامش را به من داده است و مرا از حریص بودن رها کرده است. به واسطهی رهایی از نادانیهایم، در زندگی راههای زیادی برایم باز شده است.

کنگره ۶۰ ثروت بزرگی دارد و اگر قرار باشد فعالیتهای کنگره در خارج از کشور ادامه پیدا کند، نیاز به تأمین منابع مالی بهصورت ارزی است. باید آنقدر ثروتمند باشیم تا در تمامی امور تحقیقاتی و دانشگاهی، پیشتاز در جهان باشیم. من باید یکی از کوچکترین نقاط تشکیلدهندهی این سیستم باشم.
تایپ: مسافر علیرضا، لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
131