عنوان سیدی قانون رازهای نهان است که راجعبه تقدیر و فرمان الهی صحبت میشود. همیشه بین فلاسفه این بحث بوده که زندگی جبر است یا اختیار؛ حتی مولانا هم معتقد است زندگی هم جبر است هم اختیار و در اينباره نظرهای مختلفی وجود دارد که آیا زندگی ما در اختیار خود ما است، ما آن را رقم میزنیم یا از جای دیگری رقم میخورد. به فرموده جناب مهندس یک جبر وجود دارد که همان تقدیر است بعد خواست است که میشود همان اختیار و شاخه بعدی فرمان الهی است و کل زندگی ما بر مبنای این سه در حرکت است. منظور از تقدیر، جبری نیست که بر ما تحمیل شده باشد؛ مثال تقدیر همان نامه پیشین است، همان کارنامه ما و نتیجه اعمال ما، همیشه در حال امتحان میباشیم و هر عمل نیک و بدی که انجام میدهیم نتیجه آن به خود ما برمیگردد؛ اگر گندم بکاریم گندم برداشت میکنیم و اگر باد بکاریم برداشت آن طوفان است. ما با تقدیر کاری نداریم؛ چون تقدیر کار خود را دارد انجام میدهد.
یک مسئلهای که درک آن ممکن است سخت باشد این است که یک مقدار از تقدیر برای قبل از تولد است که در وادی۱۴ هم گفته شده است که داستان از چه قرار است و از آن زمان که پیمان الست بسته شده است ادامه دارد؛ حتی بخشی از آن هم ممکن است در جهان دیگر پس از مرگ عمل شود. در مورد اختیار جناب مهندس مثالی میزنند و شعری از مولوی را بیان میکنند که شخصی رفت از باغی میوهای بچیند صاحب باغ آمد و گفت شرم نمیکنی و آن شخص میگوید که باغ برای خدا است من هم بنده خدا میباشم تو چرا ناراحتی، صاحب باغ هم او را به درخت بست و با چوب او را زد و گفت من هم بنده خدا میباشم، تو هم بنده خدا میباشی این چوب هم برای خدا است و من هم فرمان خدا را اجرا میکنم. شاخه دیگر فرمان الهی است؛ وقتی که زلزله میآید، سیل میآید یا در جایی قرار میگیریم که نه تقدیر بوده است نه اختیار آنجا میشود فرمان الهی. در زندگی نباید تأسف گذشته را بخوریم؛ چون اتفاقاتی که میافتد هم تقدیر الهی بوده، هم فرمان و نباید نگران هیچ کدام شد. در زندگی نباید از چیزی خوف داشته باشیم؛ چون انسان موجودی است که بقا دارد و این خوف از گذشته و آینده انسان را اذیت میکند.
باید این هنر را یاد بگیریم که در زمان حال زندگی کنیم که متأسفانه یا در گذشته میباشیم یا در آینده و زمان حال را کامل رها کردهایم. موقعی از زندگی لذت میبریم که از گذشته درس بگیریم و برای آینده برنامهریزی کنیم. اتفاقاتی که میافتد در مقوله تقدیر و فرمان الهی است. همه چیز در هم است نباید با خوب و بد آن کار داشت ممکن است تقدیری پیش آید که بد باشد نباید از آن هم ترسید؛ چون پرده از رازهای بسیاری برمیدارد. همانطور که آقای مهندس خودشان را مثال میزنند که درگیر اعتیاد شدند و در این راه چه مشقتها و شکستهایی بود؛ ولی پرده از رازهای نهان بسیاری برداشت و از میان آن تاریکیها راز درمان اعتیاد، درمان سیگار، درمان چاقی و خیلی چیزهای دیگر آشکار شد. پس اگر برای ما مشکلی پیش میآید آن مشکل ممکن است؛ برای ما خیلی منافع داشته باشد؛ حتی ممکن است در این مقطع نباشد و برای جهانهای دیگر باشد.
ما باید هر کاری میکنیم به اعمال خود نگاه کنیم، خود را تصفیه کنیم و مثل یک آب زلال شویم تا افکار ما آرام شود. به مسائلی که به ما ربطی ندارد نباید فکر کنیم و بدانیم این افکار درهم و برهم هیچ نتیجهای ندارد و فقط انرژی ما را میگیرد. وقتی افکار ما سالم باشد میتوانیم؛ برای آینده تصمیم بگیریم و برنامهریزی کنیم. همه مطالب عین قانون است و بیان کردن همه آنها را با صراحت، ذهنها را مخدوش میکند و نگرانی ایجاد میکند؛ باید جو پذیرش داشته باشد و فهم، شعور و آگاهی به مرحلهای برسد که ظرفیت پذیرش داشته باشد؛ باید صبر کرد تا آن میوه برسد. نباید وارد قطب منفی شد؛ بلکه از انسانهای منفی فاصله گرفت. وارد دعا و جادو نشویم؛ اگر میخواهیم کارهای ما به نتیجه برسد؛ باید در صراط مستقیم باشیم و از ضد ارزشها دوری کنیم و به طرف ارزشها حرکت کنیم. باید افکار ما به سمتی باشد که انرژی بگیریم؛ باید بعضی مسائل را بدانیم تا بتوانیم مسیر زندگی را با آرامش بیشتر و موفقیت بیشتر پیش ببریم.
منبع: سیدی قانون
نویسنده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر خدیجه ( لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر خدیجه ( لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر سهیلا رهجو راهنما همسفر منیره ( لژیون ششم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر منیژه رهجو راهنما همسفر منیره ( لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
126