English Version
This Site Is Available In English

شناخت انسان و مواد مخدر دو مقوله برای کشف روش درمان

شناخت انسان و مواد مخدر دو مقوله برای کشف روش درمان

دهمین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰ نمایندگی صبا به استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر یعقوب با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» دوشنبه ۷ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد

سخنان استاد:

سلام دوستان احمد هستم مسافر؛ خیلی خوشحالم که برای دومین بار در خدمت دوستان نمایندگی صبا هستم. یک بار زمانی که آقا کامران ایجنت بودند برای لژیون سردار آمدم و امروز هم از آقا علیرضا برای دعوتشان تشکر می‌کنم. همچنین از ایجنت محترم و لژیون مرزبانی تشکر می‌کنم که اجازه خدمت به من دادند. از نگهبان و دبیر هم تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند.

در خصوص دستورجلسه همان‌طور که می‌دانیم ما ۵۲ دستورجلسه در طول سال داریم که همه آن‌ها مهم هستند ولی این دستورجلسه" صورت مسئله اعتیاد" از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که اولا در راس همه دستورجلسات قرار گرفته و همزمان با شروع سال تحصیلی می‌باشد و از طرفی پایه و اساس کنگره‌۶۰ بر مبنای این دستورجلسه تشکیل شده است و  امروز اگر ما اینجا دور‌هم هستیم، همه مدیون و مرهون آقای مهندس و این دستورجلسه هستیم.

آقای مهندس در حدود ۲۷ سال پیش که می‌خواستند مسئله اعتیاد را حل کنند، گفتند که وقتی ما می‌گوییم: " مسئله "، مسئله دارای مجهول یا مجهولاتی است که ایشان به دنبال آن مجهولات بودند و برای این منظور به دو مقوله‌ پرداختند: یکی خود  "انسان" با آن همه پیچیدگی‌های خلقتش و میلیاردها سلول که دارد و دیگری "مواد مخدر" که جذابیت‌های خودش را داشته است چرا که اگر جذابیت نداشت ما جذبش نمی‌شدیم و چون از ترکیب انسان و مواد مخدر، معتاد به وجود می‌آید در ابتدا انسان را آنالیز کردند و دیدند که در وجود انسان غددی هست که مواد مخدر طبیعی ترشح می‌کنند که اسم آن را سیستم ایکس گذاشتند چون هنوز مجهولاتی وجود داشت که بایستی پیدا می‌شد. از طرف دیگر ترکیبات مواد‌مخدر را آنالیز کردند و دیدند که انسان در اثر سوءمصرف مواد مخدر، مرکز تولید‌کننده مخدرهای طبیعی بدنش به مرور از کار می‌افتد و به اصطلاح یک جایگزینی صورت می‌گیرد و مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد مخدر درونی می‌شود. برای پرداختن به این مسئله به این توجه کردند که انسان چگونه معتاد می‌شود؟ دیدند که این اتفاق ذره‌ذره می‌افتد و همان‌طور که خودشان مثال می‌زنند؛ نردبانی را که پله‌پله بالا رفتیم را باید پله‌پله پایین بیاییم و با پریدن از نردبان و سقوط آزاد به نتیجه نمی‌رسیم. لذا روش پله‌ای یا متد <DST> را ابداع کردند و در نتیجه آن مثلثی تعریف شد به نام مثلث درمان که یک ضلع آن " جسم" ، یک ضلع آن " جهان‌بینی" و ضلع سوم " روان " است.

جسم را با شربت اپیوم یا <OT> درمان می‌کنیم و به تبع آن بخشی از روان به درمان می‌رسد و برای تکمیل آن باید ضلع جهان‌بینی اصلاح شود که برای این منظور فرد بایستی در طول سفر حتما در جلسات کارگاه‌های آموزشی شرکت کند، سی‌دی‌های آموزشی را بنویسد و گوش دهد تا ذره‌ذره روانش به تعادل برسد. امروز، نتیجه این روش که آقای مهندس ابداع کردند را داریم می‌بینیم در حالیکه هیچ جای دیگری حرفی در این زمینه ندارد و فقط کنگره‌۶۰ هست که به این نتیجه رسیده است.

در خصوص لژیون سردار هم خلاصه بگویم که انسان باید به نقطه‌ای برسد که بداند و بفهمد که استفاده هر شخصی در جمع مستتر هست یعنی من زمانی می‌توانم نفع ببرم که به جمع، نفع برسانم. من موقعی حالم خوب می‌شود که حال دیگران را خوب بکنم و خوشبختانه  در کنگره۶۰ ما فهم بخشش را یاد می‌گیریم. " بخشیدن" را همه می‌دانستیم ولی در کنگره با علاقه این کار را می‌کنیم، چرا؟ چون می‌دانیم هیچ چیزی در این دنیا مال ما نیست. طبق یک قراردادی، ملک، ماشین، زمین و یا هر چیز دیگری در اختیار ما قرار گرفته است ولی همه را باید بگذاریم و برویم و حتی این‌ اموال برای بچه‌هایمان هم نیست. اگر به این قضیه فکر کنیم می‌بینیم چه کسانی بودند که چه پول‌هایی داشتند ولی در زمانی که خودشان در این دنیا بودند، استفاده درستی از پولشان نکردند و پس از مرگ بچه‌هایشان چه کارهایی کردند.

آقای مهندس بارها گفته‌اند اگر می‌خواهیم حالمان خوب بشود باید حال دیگران را خوب کنیم و من جایی بهتر از کنگره‌۶۰ نمی‌شناسم البته ایشان بارها گفتند که شما بخشش را یاد بگیرید، به هر جا دوست دارید کمک کنید. به محک کمک کنید، به زندانی‌ها کمک کنید و فقط یاد بگیرید که ببخشید ولی وقتی آدم، اهم و مهم می‌کند می‌بیند چه جایی بهتر از کنگره‌۶۰؟ وقتی در کلام الله آمده است که اگر کسی، نفسی را زنده کند گویی همه نفس‌ها را زنده کرده است و کنگره‌۶۰ هم که جمعیت احیای انسانی است یعنی همه ما مردگانی متحرک بودیم که زنده شده‌ایم.

بنابراین اگر حالا توان داریم چرا نبخشیم؟! آقای مهندس همیشه گفته‌اند که ما نمی‌بخشیم که بگیریم ولی خداوند سریع الحساب است. شخصی می‌آید پهلوان بشود و آقای مهندس اجازه نمی‌دهند؟ از او می پرسند که خانه داری؟ این را شما در هیچ جای دیگری نمی‌بینی. آن شخص فهم بخشیدن را یاد گرفته است و می‌داند که چه نتیجه‌ای برایش دارد. من هم در این زمینه به لطف خدا، ۵دوره پهلوانی و ۱دوره نشانی در بی‌نشانی را تجربه کردم و با خودم و خدا عهد بستم تا زمانی که زنده باشم، با علاقه این کار را ادامه بدهم چون حال خودم خوب می‌شود و لذتش را خودم می‌برم. در آخر امیدوارم برای گلریزان امسال هم آماده باشیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم. از این‌که به حرف‌های من گوش کردید از همه شما متشکرم.

عکس: مسافر رضا
تایپ و ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .