از اشتباه کردن نترسیم

جلسه ششم از دوره پنجم کارگاه های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی آزادشهر با استادی همسفر سمیه نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مونا با دستور جلسه«صورت مسئله اعتیاد» روز دوشنبه ۷ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

 اول از همه خدا را شاکرم که امروز در این شعبه توانستم حضور پیدا کنم از خانم محلیه عزیزم خیلی ممنونم که بانی شدند امروز دوباره در این جایگاه قرار بگیرم انشالله که یک روز خیلی خوب و پر انرژی را مثل همیشه در کنار هم تجربه بکنیم ، در مورد دستور جلسه که صورت مسئله اعتیاد است؛ اکثر ما با این دستور جلسه آشنایی داریم و می‌دانیم که حدود ۲۸ تا ۲۹ سال پیش این دستور جلسه؛ یعنی صورت مسئله اعتیاد توسط جناب آقای مهندس کشف شد و طی این توانستند خودشان و تا امروز بسیاری از انسان‌ها را هم به درمان برسانند و امیدوارم که این محبت جهانی بشود تا آن اندازه که؛ حتی کسانی که دورترین نقاط جهان هستند به درمان برسند، کشف صورت مسئله اعتیاد از نظر من به معنی کشف ریشه و علت اعتیاد است؛ در واقع آقای مهندس می‌خواستند کشف کنند علت اینکه چرا یک فرد به صورت مکرر از مواد استفاده می‌کند و چرا اینقدر وابسته می‌شود که نمی‌تواند این مواد را قطع کند یا بعد از اینکه ترک می کند دوباره برگشت می کند یا اینکه ممکن است سال‌ها ترک کرده باشد؛ ولی چرا از لحاظ روحی روانی جسمی به حالت سابق برنمی‌گردد آقای مهندس با کشف صورت مسئله اعتیاد علت آن را برای ما توضیح می‌دهند که در این اتفاق کسی که اعتیاد پیدا می‌کند یک بیمار هست و بیماریش مسری است طی استفاده مکرر در واقع سیستم‌های تولید کننده شبه افیونی بدنش دچاراختلال می‌شود و نمی‌تواند درست عمل کند و شخص درمان قطعی‌ پیدا نمی‌کند و فقط ترک می‌کند و به حالت اول هم برنمی‌گردد

 و آقای مهندس با روش دی اس تی که ابداع کردند سیستم شخص دوباره به حالت اول برمی‌گردد بازیابی می‌شود و حتی حال شخص نه تنها مثل سابق؛ بلکه حتی بهترازسابق می‌شود و در کنار آن بسیاری از بیماری‌هایش حتی بیماری‌های ناعلاج دنیا هم درمان می شود خب این نگاهی بود که امروز داشتیم در واقع یک دیدگاه بود؛ حالا از لحاظ علمی به موضوع جلسه نگاه کنیم من به شخصه یاد گرفتم از دید جهان بینی به موضوع نگاه بکنم و اگر به زندگی خودمان ربط بدهیم به شخصه از خودم می‌پرسم آقای مهندس چه جوری مشکلش را حل می‌کرد؟ با کشف ریشه مشکل؛ یعنی به دنبال ریشه مشکل می‌گشتند و بعد برایم سوال پیش می‌آید که مهندس ریشه مشکلشان را ابتدا می‌دانستند؟ آیا روش دی اس تی را می‌دانستند؟ آیا اصلاً با سیستم ایکس آشنا بودند یا اصلاً قصد درمان داشتند؟ خوب مسلماً نه همان جوری که کتابشان را خواندیم ایشان نه قصد درمان داشتند نه حتی قصد ترک؛ اصلاً ترک برایشان یک فوبیا و کابوس بود جالب اینجاست اولین کاری که کردند تفکر بود همان وادی اول یعنی تفکر کردند که چه کار بکنند و یک قدم کوچک برداشتند؛ یعنی از قدم کوچک شروع کردند و بعد موادشان را منظم کردند شاید نیت خاصی در ابتدا نداشتند، بعد از آن تفکر و قدم اول دوباره رها نکردند دوباره تفکر بعدی قدم بعدی؛ یعنی همینطور تفکر و قدم به قدم قدم‌های کوچک؛ می‌گویند رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود؛ یعنی آرام آرام به سمت اهدافمان حرکت بکنیم شاید از همان ابتدا ریشه مشکلمان را پیدا نکنیم؛ ولی قطعاً خواسته رهایی خواسته حل مشکلمان یا دنبال یک هدف و نتیجه هستیم شاید دقیق راهش را ندانیم.

و مهندس انگار این وادی‌ها را یکی پس از دیگری طی کردند یعنی فقط به تفکر اکتفا نکردند با وادی پنجم حرکت کردند در وادی هفت چون به دنبال حقیقت بودند آن راهی را که می رفتند درست بود، برداشت هم درست بود، باز به وادی هشتم می‌رسیم با حرکتشان راه نمایان شد به رود خروشان تبدیل شدند تا جایی که هم مشکل خودشان حل شد و هم به وادی ۱۴ رسیدند و امروز در اختیار انسان‌های دیگری قرار می‌دهند؛ قطعاً همه ما در زندگیملن دچار مشکلاتی هستیم سر دوراهی قرارمی گیریم و واقعاً نمی‌دانیم چه کار کنیم اصلاً نمی‌دانیم کدام درست و کدام غلط است خیلی بابتش فکر می‌کنیم؛ ولی به نظر من فقط بشینیم فکر کنیم کارمان راه نمی‌افتد قطعاً باید در جهتش حرکت بکنیم و دو تا کار رانکنیم؛ یکی صورت مسئله را پاک نکنیم و دیگر این‌ که نترسیم از اشتباه کردن و پاک کردن صورت مسئله، همه ما می‌دانیم که زمانی که دندان درد گرفتیم فقط سعی می‌کنیم با یک مسکن آن را به صورت سطحی حلش کنیم و قطعاً یک روزی با عفونت بیشتری، درد بیشتری و هزینه خیلی بیشتری که حتی شاید مجبور شویم که دندان را بکشیم مواجه می‌شویم 

در مشکلات زندگی هم اگر بخواهیم صورت مسئله را پاک بکنیم و از آن فرار بکنیم همین است؛ قطعاً یک جایی یک روزی خیلی بدتر از قبل گریبان‌گیرمان می‌شود ودوم اینکه نترسیم از اینکه اشتباه می‌کنیم اصلأ اشتباه کردن به نظرمن بخشی از رسیدن به تکامل و رسیدن به نتیجه است؛ همان‌طور که مهندس می‌گویند که پیش می‌آید۱۰۰ تا قدم رفتیم خیلی هم فکر کردیم تصور می‌کردیم که درسته بعد می‌بینیم تهش دو تا سه تاش درست بود یا استاد امین می‌گویند؛ اگر بخواهیم به دانایی برسیم (چون ما آمدیم که به دانایی برسیم مشکلات را حل کنیم) داناتر بشویم و اگر بخواهیم داناتر شویم فکر نکنیم که فقط با تفکر می‌شود؛ قطعاً باید تجربه داشته باشیم و خیلی وقتها ممکن است که تجربه ما اشتباه از آب در بیاید پس از اشتباه کردن نترسیم به نظر من به شخصه اشتباه کردن خیلی بهتر از این است که اصلاً حرکت نکنیم قطعاً یک روزی حسرت آن به دلمان می‌ماند می‌گوییم کاش امتحان می کردم شاید می‌شد یک حرکتی می‌کردم شایدنتیجه می‌گرفتم در نهایت؛ این شکست‌ها و اشتباهات ممکن است یک روزی پل پیروزی ما باشد اشتباه کردن در مرحله اول شاید ایراد نداشته باشد؛ ولی این تکرار اشتباه است که ایراد دارد کاری که می‌دانیم اشتباه است را تکرار نکنیم. از اینکه به صحبت های من گوش کردید ممنونم مرسی.

مرزبانان کشیک: همسفر سعیده و مسافر رضا

تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون دوم) 

عکس: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول)

ویراستاری وارسال:همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول) نگهبان سایت.

همسفران نمایندگی آزادشهر