هدف از آموزشهای جهانبینی در کنگره۶۰، تبدیل انسانها به عارف و فیلسوف نیست، اینها در جای خود محترم است؛ اما هدف کنگره۶۰ این است که انسان بتواند درست زندگی کند و از زندگی بهره ببرد. بلد بودن شعر و آیه و حدیث زمانی به درد میخورد که ما بتوانیم آنها را در جایی که نیاز است به کار ببریم و عمل کنیم.
روزنه موجودیت حقیقت و مسیر درست است، زمانی که به روزنه موجودیت برسیم همه چیز در آرامش و آسایش است، اگر دائما ذهنمان آشفته است و یا عصبی هستیم، یعنی نتوانستهایم درست تفکر کنیم و چیزهایی که بلدیم را کاربردی کنیم.
هر شاگردی، اگر تلاش و کوشش کند روزی استاد میشود و این ادامهدار است. مسئله مشترک بین اعضای کنگره۶۰ این است که همه ما میخواهیم از تاریکی و بیچارگی اعتیاد خارج شویم و وارد زندگی سالمی شویم و تبدیل به انسان صالح شویم، همه باید سعی کنیم که از این قافله جا نمانیم.
کنگره۶۰ تنها سیستمی است که همه یک آموزش میگیرند، ما همه آموزشها را میدهیم و بعد از آن هر کسی مسیر خودش را میرود، ما باید هر کاری از دستمان بر میآید برای بهروزی دیگران انجام دهیم و از سختیها عبور کنیم، رسیدن به هدف بدون عبور از سختیها امکانپذیر نیست.
همه فعالیتها در کنگره۶۰، برای ایناست که نیروهای از دست رفته انسان مجدداً باز گردند، شخصی که مصرفکننده است نیروهایش تحلیل رفته، یک همسفر بخاطر اینکه در کنار مسافر بوده است، نیروهایش تحلیل رفته و باید این نیروها بازگردند.
همچنین افراد زیادی در جهان وجود دارند که به علت ندانستن خیلی از مطالب و نداشتن اطلاعات و آگاهی، نیروهایشان را از دست دادهاند، اگر وقتمان را صرف کارهای بیهوده کنیم، نیروهایمان را از دست میدهیم، مثل این است که ما پولمان را بریزیم بیرون چون پول معادل انرژی است، کسانی که شبها دیر میخوابند و صبح هم ساعت ۱۱ و ۱۲ از خواب بیدار میشوند، نیروهایشان را از دست میدهند و دچار بیماری میشوند.
در مقابل مشکلات ما باید مثل درخت نخل قوی و استوار باشیم و در برابر مشکلات بایستیم، ایستادن در برابر مشکلات، باعث میشود که ما به قدرت فکر و عمل پیببریم و بتوانیم درست تفکر کنیم. ترس، تفکر را میخورد، تفکری که خورده شده باشد مانند غذای فاسدی است که انسان را مریض میکند.
جسم برای این است که ما همجنس ماده که همان کره زمین است بشویم و بتوانیم به حیات در این جهان ادامه دهیم. ممکن است ما از نظر جسمی با افرادی رابطه خونی و فامیلی داشته باشیم، ولی از نظر روحی(نفس)، با هم نسبتی نداشته باشیم پس باید به دنبال روح مشترکمان باشیم.
روح مشترک ممکن است با ما هیچ نسبت خونی و جسمی نداشته باشد، اما ما را یاری دهد، مانند افرادی که در کنگره۶۰ به سایر انسانها یاری میرسانند. ما در هر مکانی که باشیم خویشاوندانی داریم که جمع آنها میشود ید واحده.
در زندگی هر چیزی که بخواهد پیش برود با خواست و تقدیر رقم میخورد اما؛ خواست و تقدیر نیاز به یک مجوز نهائی دارند که آن هم فرمان الهی است، فرمان الهی همیشه به نفع ماست.
منبع: سیدی ایستاده(آقای مهندس)
نویسنده: همسفر فهیمه رهجو راهنما همسفر فاطمه(لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
165