از اوج محبت، عشق پدیدار می‌گردد.

خلاصه سی‌دی؛ "عشق"

در زندگی روزمره همه‌ی انسان‌ها همچنین در عوامل هستی راجع به عشق و محبت، صحبت زیاد و توجه خاصی شده است؛ اکثر فیلم یا داستان‌ها ‌را که نگاه کنیم با مفهوم عشق و محبت به پایان می‌رسد مثل: عشق و علاقه‌ی شیرین و فرهاد، لیلی و مجنون ... همین‌طور عرفا، بزرگان و شعرا به موضوع عشق اشاراتی داشته‌اند مثل بزرگی که می‌گفت: //کار من در عشق مشکل می‌شود   خان و مانم در سر دل می‌شود*
هر زمان گویم که بگریزم ز عشق   عشق پیش از من به منزل می‌رسد//
حتی کنگره60 بر مبنای وادی چهاردهم یعنی عشق و محبت قدرتمند و قوی شده است.

انسان‌ها کم و کاست با موضوع عشق ارتباط دارند که همین موضوع باعث حیات و زندگی آن‌ها می‌شود (گرچه نمی‌‌توانیم معنی و مفهوم عشق را بیان کنیم).
اگر انسان معرفت داشته باشد چه در جهت خیر چه در جهت شر نسبت به آن موضوع معرفت پیدا می‌کند؛ معرفت یعنی دانایی، بصیرت، دانش، آگاهی و رسیدن به دانایی موثر که در جهت معرفت خیر، محبت به‌وجود می‌آید و از اوج محبت، عشق پدیدار می‌گردد.
اگر بخواهیم عشق را تعریف کنیم؛ باید بگوییم مانند این است که انسانی در یک سرمای خیلی شدیدی قرار دارد، ولی یک منبعی مثل کرسی، آتش یا بخاری هست که به آن حرارت و گرمای لازم را می‌دهد.
وقتی شخصی مصرف‌کننده تمام حس‌هایش یخ‌زده و هیچ‌گونه عشقی درونش پیدا نمی‌شود؛ یک منبع گرم، مثل کنگره۶۰ به او عشق، حیات و گرما می‌دهد و ایشان می‌پذیرد تمام قوانین و حرمت‌های کنگره بر اساس عشق و محبت است.
در واقع سلاح ما در کنگره براساس عشق و محبت است که با فرمانبرداری امید، عشق به زندگی و نور را مشاهده خواهیم نمود.

عشق بر سه پایه استوار است:
1- سایه؛ هر چیزی را که با عشق می‌خواهیم دوست داشته باشیم در ابتدا باید وجود داشته باشد مثلاً خداوند را نمی‌بینیم ولی قدرت آن را حس می‌کنیم، نعمت‌هایی را که داده حس می‌کنیم پس باید به خداوند عشق بورزیم و فرمانبردارش باشیم.
همان‌طوری که در کنگره یک راهنما برای ما نقش رب و مربی را دارد؛ باید فرمانبردارش باشیم، به او عشق بورزیم و با حس خوب دوستش بداریم.
یا یک گل را که در نظر بگیریم او سایه دارد پس سایه یعنی جسمی که وجود دارد.

2- جاذبه؛ وجود هر چیزی (مانند گل) دارای دو خاصیت گیرندگی و فرستندگی می‌باشد؛ در واقع با دریافت امواج یا جذب امواج منفی یا مثبت همان را می‌توانیم ارسال کنیم یا با دریافت مسائل منفی قادر به دیدن مسائل مثبت نخواهیم بود.

3- حس؛ حس همان نحوه دریافت و درک ما از جهان می‌باشد.
در کل برای درک و تجربه عشق و محبت، باید هر سه عنصر سایه، حس و جاذبه را به مرحله‌ی تزکیه و پالایش برسانیم.

ان‌‌شاالله در کنگره بتوانیم مثل گل شکوفا باشیم و بتوانیم با عشق و محبت به زندگی آرام، آرامش و حال خوش برسیم و به دیگران و دردمندان مساعدت و یاری برسانیم.

تهیه و تایپ: مسافر محمدحسن لژیون نهم
تنطیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم

نمایندگی خواجو