جلسه ششم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی محمدیپور قم به استادی پهلوان همسفر خندان، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر غزل با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» روز دوشنبه 7مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزار خداوند هستم بابت اجازه حیات و حضور در بهشتی به نام کنگره۶۰. سپاسگزار، نگهبان جلسه، ایجنت و گروه مرزبانی بابت فرصت آموزشی که در اختیار من قرار دادند، هستم. بسیار خوشحالم که امروز در جمع یاران محبت در نمایندگی محمدیپور در خدمت شما هستم. انرژی بسیار زیادی از شما و از این نمایندگی کسب کردم و امیدوارم بهترینها را در طول این مسیر دریافت کنید.
خدمت عزیزانی که در روزهای اخیر شال خدمت را از دستان پرمهر آقای مهندس حسین دژاکام دریافت کردند تبریک عرض میکنم. امیدوارم این آغاز، سرشار از بهترینها برایشان باشد. همچنین امیدوارم عزیزانی که هنوز در تردید هستند، بذر خدمت را در وجود خود بکارند و در این مسیر عاشقی قدم بردارند.
فرا رسیدن سال تحصیلی کنگره۶۰ را به تکتک شما عزیزان تبریک میگویم. امیدوارم در سال پیشرو قدمهایمان را محکمتر از سال گذشته برداریم و از آنچه در سال گذشته آموختیم، امسال برای ساختن بیشتر و ریزش بیشتر بهرهمند شویم.
همانطور که میدانیم سال تحصیلی کنگره۶۰ از اول مهرماه آغاز میشود؛ زیرا به فرمایش بنیان کنگره۶۰، این مکان یک دانشگاه است و آغاز علمآموزی در آن همزمان با فصل پاییز، فصل شروع به فعالیت دانشگاههاست. اولین دستور جلسهای که سال تحصیلی کنگره۶۰ با آن آغاز میشود، «صورت مسئله اعتیاد» است و آخرین دستور جلسهای که سال تحصیلی با آن به پایان میرسد، «چگونه از سایت، فضای مجازی و هوش مصنوعی در کنگره۶۰ استفاده کنم» است.
دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» اصلیترین پایه و خشت بنای علمی کنگره۶۰ محسوب میشود. اولین مقاله آقای مهندس با این دستور جلسه در دانشگاه زاهدان استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۷۷ ارائه شد و سرآغاز حرکت علمی کنگره۶۰ در مجامع دانشگاهی شد.
اما «صورت مسئله اعتیاد» چیست؟ آقای مهندس به ما آموختهاند که ابتدا باید واژهها را معنا کنیم. «مسئله» چیست؟ مسئله یک مجهول است؛ چیزی که مجهول را مطرح میکند و باید پاسخی برای آن یافت.
«اعتیاد» چیست؟ اعتیاد حاصل تعامل بین انسان و ماده مخدر است. «تعامل» یعنی رابطه و همکاری. اگر قرار است صورت مسئله اعتیاد حل شود و پاسخی به آن داده شود، ابتدا باید اعتیاد را بشناسیم. برای شناخت اعتیاد، ابتدا باید انسان و مادهٔ مخدر را بشناسیم.
اکثر ما کموبیش با مواد مخدر آشنایی داشتهایم؛ رنگ، اندازه، تخریب و آثار آن را مطالعه کرده یا دیدهایم، یا در روزهای ابتدایی ورود به کنگره از طریق سایت با آن آشنا شدهایم.
اما انسان چیست؟ آیا درباره انسان شناخت داشتهایم؟ آموزشهای کنگره۶۰ به من یاد داده است که انسان شامل دو بخش است: «صور آشکار» و «صور پنهان». متأسفانه در طول سالیان سال فقط به صور آشکار انسان توجه شده است؛ یعنی گوشت، پوست، استخوان و ظاهر. صور پنهان انسان بسیار در محجوریت قرار گرفته و توجه کمی به آن شده است.
اما در کنگره۶۰، با آموزشهای جهانبینی آقای مهندس، صور پنهان و اجزای آن برای ما شکافته و به زیبایی توضیح داده شده است تا بدانیم انسان چگونه میتواند در زمینه ابتلا به بیماری اعتیاد یا حرکت در مسیر درمان آن قدم بردارد. وقتی مبدأ به درستی به من شناسانده شد و مسیر در اختیارم قرار گرفت، بقیه راه بستگی به من دارد که چگونه حرکت کنم و به مقصد برسم؛ چگونه از بیماری به سمت سلامتی حرکت کنم و چگونه سیستم خارجشده از تعادل درونی خود را به سمت تعادل ببرم.
این مسیر ابزارهایی در اختیار من قرار داده است: کتابها، جزوهها و سیدیهایی که هر هفته به عنوان خوراک آموزشی به من داده میشود و من را در ادامه مسیر، مستدامتر و مستحکمتر از قبل پیش میبرد.
آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: «هر چیزی در هستی با سه ضلع مثلث تعریف و بیان میشود و درمان اعتیاد هم از این قاعده مستثنا نیست.» درمان اعتیاد نیز با یک مثلث بیان میشود؛ مثلث درمان اعتیاد شامل سه ضلع است: «جسم، روان و جهانبینی».
جسم یعنی فیزیولوژی. ایشان با تحقیقات متنوع و متفاوت که تقریباً هر هفته یا یک هفته در میان از طریق سایت، کارگاه آموزشی جهانبینی، مقالات و اخبار منتشر میشود، به ما آموزش دادند که به واسطه ورود مواد مخدر از بیرون، سیستم درونی بدن من که مخدر تولید میکرد از مدار خارج شد؛ سیستمی که باعث میشد در مقابل درمان مقاوم باشم، خواب راحت داشته باشم و خلقوخوی متعادلی داشته باشم.
بنابراین باید به مدار برگردم. چگونه؟ مسافر با داروی مناسب، در زمان مناسب و به میزان مناسب. در مورد منِ همسفر، که آسیب از طریق افکار و اندیشه منفی بوده است، این ترمیم از طریق آموزشهای جهانبینی صورت میگیرد.
جهانبینی یعنی چه؟ یعنی دریافت، ادراک، احساس و برداشت من نسبت به خودم و جهان بیرونم. دریافت، ادراک و احساس من به واسطه قرار گرفتن کنار یک مصرفکننده بسیار خراب و آسیبپذیر شده بود. اینجا با آموزشها، این ضلع به خوبی ترمیم میشود. وقتی فیزیولوژی و جهانبینی من به درمان رسید، ضلع سوم یعنی خلقوخوی من یعنی روان هم به حالت تعادل نزدیک میشود.
چگونه این را متوجه میشوم؟ مدت زمانی پس از ورودم به کنگره۶۰ میبینم که زود عصبانی نمیشوم، سریع از کوره در نمیروم، جنبههای مثبت مسائل را در نظر میگیرم، در استفاده از الفاظ و کلمات دقت میکنم، خوابم بهبود پیدا میکند. همه اینها نشان میدهد جسم و روان من به تعادل رسیده است.
از دیدگاه همسفر بخواهم بگویم: کنار مسافرم قرار گرفتم تا اعتیاد او درمان شود، اما خودم نیز کم تخریب نداشتم. به واسطه افکار منفی، بسیار به خودم آسیب زدم. خیلی وقتها ممکن است فکر کنم چرا افکار منفی من را رها نمیکند؟ پاسخ روشن است: آیا من آنقدر تغییر کردهام و جنسم متفاوت شده که افکار منفی دست از سرم بردارند؟ آب گودال را پیدا میکند، افکار منفی با حس و انرژی میگردد و «خندان» را پیدا میکند. «خندان» برای اینکه از شر افکار منفی راحت شود باید جنس خود را تغییر دهد.
اعتیاد حل نمیشود و از زندگی من رخت بر نمیبندد مگر اینکه مثلثی را کاملاً سهضلعش را ببندم. آن مثلث چیست؟ تغییر، تبدیل و ترخیص. باید آنقدر آموزش بگیرم تا نگاهم تغییر کند، صفتم تغییر کند، شخصیتم تغییر کند؛ تا در لحظه، تبدیل شوم و در ادامه از مسئله اعتیاد ترخیص شوم.
این دستور جلسه بسیار عظیم است. به جای واژه «اعتیاد» هر واژه دیگری را میتوان گذاشت. آقای مهندس در سیدی هفته «صورت مسئله عشق» را مطرح کردهاند. برای رسیدن به عشق راهی وجود ندارد جز الگوبرداری از سیستم کنگره۶۰؛ جز الگوبرداری از سیستم هستی، و آن چیزی نیست جز «بخشش».
به دو دلیل باید ببخشم: اولاً به پاس شکرانه رهایی از دردناکترین، منفورترین، بزرگترین، رنجآورترین و تاریکترین نقطه بشریت، باید از ارزشمندترین، گرانبهاترین و دوستداشتنیترین داراییام، یعنی مالم، بگذرم. ثانیاً باید ببخشم تا جبران خسارت کنم؛ جبران خسارت از چه کسی؟ از خودم.
با بخشش است که اجازه داده میشود دوربین به سمت خودم برگردد، تاریکیهای درون خودم و گرههایی که به دست و پای خودم زدهام را ببینم و به آنچه در کتاب «۱۴ مقاله» اشاره شده است برسم: «درمان، فوق ترک است و تعادل، فوق درمان.» برای رسیدن به تعادل باید خدمت کنم؛ و چه خدمتی زیباتر، اثرگذارتر و ماندگارتر از خدمت مالی که مقید به زمان و مکان خاصی نیست.
مرحله ۴۰ سیدی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عطیه

اهداء تقدیرنامه به اعضاء لژیون سردار

مرزبانان کشیک: همسفر بهار و مسافر علیرضا
تایپیست: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
300