درباره دستورجلسه "سیستم ایکس و صورتمسئله اعتیاد" گفتگویی را با راهنمای محترم مسافر حسین، تدارک دیدهایم که توجه شما عزیزان را به آن جلب مینمائیم.

-لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، با بیشتر از 15 سال تخریب موادمخدر وارد کنگره شدم، آنتیایکسهای مصرفی، شیشه، حشیش، شیره و تریاک، مدت سفر اول 10 ماه و 20 روز، روش درمان DST، داروی درمان OT، نام راهنمای محترم حسن آقای شفیعی، مدت رهایی 4 سال و 10 ماه.
-به نظر شما چه تفاوتی بین دیدگاه کنگره 60 نسبت به اعتیاد با دیدگاههای مرسوم پزشکی و روانشناسی وجود دارد؟
به نظر من اصلیترین دیدگاهی که کنگره 60 دارد همین صورت مسئله اعتیاد است که در موردش صحبت میشود، و آن پرداختن به مثلث جسم، روان و جهانبینی میباشد، یعنی وقتی به سیستمها و NGOهای دیگر نگاه میکنیم فقط یا به جهانبینی یا به ترک سقوط آزاد پرداختند، علم پزشکی هم اعتقاد دارد موادمخدر سم است و میخواهد این سم را از جسم شخص خارج کنند.
دیدگاهی که در کنگره 60 مطرح است، دیدگاه جایگزینی موادمخدر بیرونی با درونی میباشد، یعنی شخص مصرفکننده زمانیکه از بیرون موادمخدر مصرف میکند آن موادمخدر جایگزین مواد درونی و شبه افیونی بدنش میشود.
در مدت زمان مشخصی با مصرف داروی OT، سیستم بدن شخص به حالت قبلی خودش برمیگردد و این سفر 10 الی 11 ماه زمان میبرد و در پلههای 21 روزه داروی شخص تیپر میشود تا سیستم جسم او به روال اولیهاش برگردد و بازسازی شود.
_ چرا صرفاً قطع مصرف موادمخدر به معنی درمان اعتیاد نیست؟
چون مشکل فقط جسم نیست، یکسری نواقص در روان و جهانبینی شخص به وجود آمده است که باید به تعادل برسد؛ با تعریفی که آقای مهندس از سیستم ایکس ارائه دادند سیستم بیوشیمی بدن ما آسیب میبیند و شخص گرایش به مواد مخدر پیدا میکند، چرا؟ چون سیستم ایکس بدن درست کار نمیکند و با مصرف موادمخدر میخواهیم انرژی بیشتری به دست بیاوریم و روابط بهتری داشته باشیم.
کنگره روی ضلع جهانبینی شخص کار میکند و او نواقص خودش را پیدا میکند، به نظر من کنگره مانند تعمیرگاهی میماند که تمام ابزارها در آن وجود دارد تا من بتوانم همه نواقصم را برطرف کنم و قطعاً سیستم بیوشیمی من میتواند بدون نیاز به مصرف موادمخدر کار کند و من حال بهتری داشته باشم.
-در صورت مسئله اعتیاد و درمان به روش DST، چرا تغییر نگرش و تفکر حائز اهمیت میباشد؟
قطعاً نگرش من اشتباه بوده که به مصرف موادمخدر روی آوردم و برای خارج شدن از تاریکی اعتیاد باید نگرش من تغییر کند تا بتوانم از آن خارج شوم.
قبلاً با کوچکترین مسائل و مشکلات در زندگی، فکر میکردم اگر موادمخدر مصرف کنم، مشکلات من برطرف خواهد شد، در صورتیکه مصرف موادمخدر حسهای انسان را از کار میاندازد و نمیتوان تصمیمگیری درستی انجام داد. در نتیجه با جهانبینی، تفکر و نگرش شخص تغییر میکند و میتواند تصمیمهای درستی در زندگی خود بگیرد.
-حل صورت مسئله اعتیاد توسط بنیان کنگره 60 چه دستاوردهای دیگری به دنبال داشت؟
اوایل کنگره، هدف فقط درمان اعتیاد بود و در این پروسه اشخاصی که بیماریهای مختلفی داشتند، مثل بیماری صرع، MS، انواع سرطان و... با همین روش درمان شدند و باعث نقطه تفکری در آقای مهندس شد که با روش DST و داروی OT، این بیماریها به درمان میرسد که مقالههای آن چاپ شده است و خیلی از بیماریهای دیگر که در حال حاضر ناعلاج است با این روش قابل درمان میباشد.
-به نظر شما صورت مسئله اعتیاد فقط مربوط به موادمخدر میباشد؟ چرا؟
تا آنجایی که من درک کردهام بله! همینطور است، به دلیل اینکه موادمخدر بیرونی جایگزین مواد شبه افیونی بدن که به صورت طبیعی ترشح میشود، شده است.
تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
423