جلسه سیزدهم از دور سوم جلسات لژیون سردار نمایندگی شعبه یوسف، با استادی مرزبان محترم دنور مسافر مرتضی ، نگهبانی دنور مسافر علی اصغر و دبیری دنور مسافر شهاب با دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد" در روز دوشنبه 7 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» میباشد، من داشتم به موضوع صورت مسئله اعتیاد فکر میکردم. همانطور که میدانیم، مهندس دژاکام نخستین کسی بود که بهطور دقیق مشخص کرد اعتیاد چیست. در حالی که بسیاری اعتیاد را به عنوان مسئولیت گریزی یا مسائل دیگر میدانستند، مهندس روشن ساخت که اعتیاد در واقع جایگزینی مواد افیونی بیرونی به جای مواد شبه افیونی طبیعی بدن است.
پس از کشف این موضوع، ایشان راهکار درمانی را نیز کشف و در کتاب «۶۰ درجه زیر صفر» بهطور کامل تشریح کردند. این پروتکل درمانی طی سالیان متمادی تکامل یافت تا به شکل کامل و کارآمدی که امروز در اختیار ماست برسد.
وقتی به این موضوع فکر میکنم، متوجه میشوم اگر این کشف انجام نشده بود، چه زندگیهای بسیاری نابود میشد و چه انسانهایی از بین میرفتند. خود من نمونهای از همین افراد هستم؛ اگر صورت مسئله اعتیاد کشف نشده بود، شاید امروز هنوز در کلینیکها سرگردان بودم، یا در پارکها و پاتوقها به دنبال مواد بودم.
من بارها در کلینیکها به امید درمان مراجعه میکردم، اما تنها چیزی که تجربه میکردم گرفتن مواد مصرفی و جایگزین کردن آن با متادون بود. در نتیجه پس از مدتی هم مواد خودم را مصرف میکردم و هم متادون را. حتی پزشکان نیز راهنمایی صحیحی ارائه نمیدادند و صرفاً برایم دوزهای بیشتری تجویز میکردند.
این روند به جایی رسید که من روزانه پنج تا شش گرم شیره مصرف میکردم و همزمان پنج یا شش قرص متادون ۴۰. شرایطی بسیار طاقت فرسا که زندگی مرا به بنبست رسانده بود. در آخرین تلاشها برای درمان، حتی به سمت سم زدایی رفتم، اما فضای آنجا به قدری آزاردهنده بود که خدا را شاکرم که نماندم و بیرون آمدم. اگرچه بارها با من تماس گرفتند، اما دیگر بازنگشتم و همین موضوع باعث شد پایم به کنگره ۶۰ باز شود.
خدا را شکر که این صورت مسئله توسط مهندس کشف شد و در اختیار همگان قرار گرفت؛ نه اینکه تنها برای خودشان نگه دارند یا پس از بهبودی رها کنند. این موضوع زندگی مرا نجات داد. من که به ته خط رسیده بودم، در کنگره نه تنها درمان شدم بلکه یاد گرفتم چگونه زندگی و کار کنم. روزهایی بود که حتی توان پرداخت سهم صبحانه یا تهیه دارویم را نداشتم و مجبور به قرض گرفتن میشدم. اما با صبوری و ماندن در مسیر کنگره، شرایط زندگیام تغییر کرد.
امروز خدا را شکر میکنم که توانستم ابتدا در لژیون سردار خدمت کنم و سپس بعد از چند سال خودم و همسرم دنور شویم. امروز میتوانم به جرات بگویم آنچه که دارم و ندارم را مدیون کنگره ۶۰ و آقای مهندس دژاکام و درمان ایشان هستم.



با تشکر از شما که به صحبتهای من گوش دادید.
عکاس: مسافر نظام خدمتگزار سایت
ضبط صدا، تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
215