اولین جلسه از دوره نود و یکم کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد، با استادی مسافر امیرحسین، نگهبانیِ مسافر رضا و دبیریِ مسافر ابوالفضل با دستور جلسه «صورت مسأله اعتیاد» روز دوشنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیرحسین هستم، یک مسافر. ابتدا میخواهم از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر و قدردانی کنم که راه رهایی را به من نشان دادند. از گروه مرزبانی و ایجنت محترم سپاسگزارم و از راهنمای ارجمندم آقای بختی که به من اعتماد کردند تشکر میکنم. به نمایندگی از لژیون ششم، امروز در خدمت شما عزیزان هستم تا آموزش ببینم.
در مقاله اول از کتاب "۱۴ مقاله" که مطالعه کردم، آقای مهندس اشاره کردند که مسئله اعتیاد خیلی پیچیده نیست و هر چیزی کلیدی دارد. ایشان تأکید کردند که شایسته است روش درمان مصرفکنندگان مواد مخدر بر مبنای صورت مسئله اعتیاد طراحی شود؛ روشی برای درمان بیماری مصرفکنندگان.
در اینجا متوجه شدم زمانی که مصرفکننده بودم، بیمار بودم. من نه خودخواه بودم، نه لذتطلب و نه مشکل روانی داشتم؛ بلکه دلیل اینکه نمیتوانستم خودم را از مواد مخدر جدا کنم این بود که صورت مسئله اعتیاد را به درستی درک نکرده بودم. امروز با نگاهی که در کنگره پیدا کردم، فهمیدم اعتیاد به معنای جایگزین کردن مواد مخدر بیرونی به جای مواد مخدری است که خداوند درون جسم من قرار داده است. وقتی قبل از آشنایی با کنگره، با اراده شخصی مواد مخدر را قطع میکردم، اختلالاتی در جسمم به وجود میآمد که در صور آشکار (یعنی جسم من) کاملاً مشهود بود مانند عرق کردن، پرش پا، بیخوابی، بیرونروی و ...
در کنگره فهمیدم این اختلالات به دلیل مصرف نکردن مواد مخدر در جسم و فیزیولوژی من رخ میداد. دلیلش این بود که من به جسمم آسیب وارد کرده بودم و بیماری اعتیاد داشتم. وقتی این اتفاقات در صور آشکار من پس از قطع مصرف یا سقوط آزاد رخ میدهد، به تبع در صور پنهان من نیز اختلالاتی مرتبط با صور آشکار پدید میآید. وقتی جسمم بیمار میشود، طبیعی است که روانم نیز آشفته میشود و در صور پنهان، منزوی و افسرده میشوم و میلی به زندگی و دیگر چیزها ندارم.
اگر سیستم ایکس در جسم من به درستی کار کند و جسمم در تعادل کامل باشد، امکان ندارد روانم دچار آشفتگی شود. پس با تخریب جسم، روان هم تحت تأثیر قرار میگیرد.
آنچه خارج از کنگره مشاهده کردم این بود که کمپها، روش یو آر دی، طب سوزنی و غیره همگی ادعای ترک اعتیاد دارند (بهتر است از کلمه درمان استفاده نکنم)، اما هیچ درکی از صورت مسئله اعتیاد ندارند. به همین دلیل بازدهی و نتیجه کارشان هرگز آنچه باید باشد، نیست. البته با احترام به همه پزشکان، پزشکی که میخواهد به من نسخه بدهد، چه درکی از خماری من دارد؟ هیچکس به اندازه خودم این درد را با گوشت و پوست و استخوانش حس نکرده است. کسانی مانند راهنماهای کنگره ۶۰ که این درد را درک کردهاند متوجه درد مصرفکنندگان میشوند.
همانطور که در ابتدای صحبتهایم گفتم کلید قفل درمان اعتیاد در دستان آقای مهندس است زیرا ایشان کاملاً درد مرا میدانند، مشکلاتم را درک میکنند و میفهمند وقتی مصرف نمیکنم چه حسی دارم. وقتی سه جلسه اول کنگره را میگذراندم راهنمای تازه واردینم آقای باقری که همینجا از ایشان سپاسگزاری میکنم، به من گفت: فرض کن یک ساختمان چهارطبقه وجود دارد که تو پلهپله بالا رفتهای و به انتهای آن رسیدهای. حالا خسته شدهای و میخواهی ادامه ندهی. آیا خودت را از بالای پشتبام به پایین پرت میکنی؟ گفتم: نه، چطور؟
آقای باقری گفت: "سقوط آزاد دقیقاً مثل همین مثال است و تخریب به همراه دارد. کسی که مواد مخدر بیرونی را جایگزین مواد مخدر داخلی کرده، وقتی کارخانههای طبیعی سیستم جسم که خداوند در اختیار ما قرار داده، کاملاً غیرفعال شدهاند و بدن نیاز دارد مواد مورد نیازش را از بیرون دریافت کند، اگر ناگهان مصرف را قطع کند تخریب ایجاد میشود." ایشان توضیح دادند که استاندارد کار این است که پلهپله به پایین برگردیم و این بهترین راه است.
در کنگره، ما مثلث درمان داریم: جسم، روان و جهانبینی. راهحلی که آقای مهندس به عنوان درمان قطعی به ما دادهاند، در هیچ جای دنیا و خارج از کنگره یافت نمیشود در واقع درمان قطعی اعتیاد، هدیه آقای مهندس و کنگره ۶۰ به دنیای علم است. ایشان تأکید کردند که حداقل ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان برای بازسازی جسم نیاز است. داروی مناسب نیز ضروری است. داروی مناسب ما اپیوم تینکچر یا همان OT است. وقتی داروی مناسب در طول ۱۰ تا ۱۱ ماه مصرف میشود، مانند مصالح ساختمانی عمل میکند. همانطور که بازسازی یک ساختمان بدون مصالح امکانپذیر نیست، بازسازی جسم بدون مصالح مورد نیاز هم ممکن نیست. پس با داروی مناسب و در مدت ۱۰ تا ۱۱ ماه میتوان جسم را بازسازی کرد. اما این امر مشروط به آن است که من در جلسات حاضر باشم، گوش به فرمان راهنمایم باشم، جزوات جهانی ۱ و ۲ و وادیها را به خوبی کار کنم، سیدیها را بنویسم و مطیع باشم تا جهانبینی من اصلاح شود. وقتی جسم بازسازی شد و جهانبینی اصلاح گردید؛ قطعاً روان نیز متعادل خواهد شد. من اینجا هستم تا بگویم اعتیاد درمان قطعی دارد و این هدیهای است که کنگره ۶۰ به ما داده است.
نشان رهایی:

تقدیر از اعضای لژیون سردار:

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1391