جلسه اول از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی راهنمای تازه واردین مسافر جعفر ، نگهبانی مسافر داوود و دبیری مسافر غلامرضا ، با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد » در روز یکشنبه مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان جعفر هستم مسافر.
ابتدا میخواهم از آقا پژمان ایجنت محترم، آقا امین راهنمای لژیون دوم و نگهبان جلسه آقا داود تشکر قدردانی کنم که اجازه دادند بنده در این جایگاه قرار بگیرم که هم به آموزش هایم بیافزاید هم بتوانم خدمت کوچکی بکنم.
دوستان دستور جلسه:صورت مسئله ی اعتیاد است.
میشود گفت الفبای حرکت من در کنگره همین صورت مسئله اعتیاد هست. اگرمن اعتیاد نداشتم اصلا کنگره را نمیشناختم و با کنگره آشنا نمیشدم، خدا را شکر که من اعتیاد پیدا کردم و مصرف کننده شدم و راهی مثل کنگره جلوی من قرار گرفت که هم جسم درمان کنم و هم آن دیدگاه و نگرش مسموم عوض کنم و جهانبینی را تغییر بدم. خدا را شکر می کنم الان ۱۰سال در کنگره هستم دارم خدمت میکنم و همه چیز خوب است و روتین هست و همه اش از برکات همین خدمتی هست که انجام میدهم و برکت اش در زندگی ام جاری است.
(1).jpg)
و اما درمورد دستور جلسه جناب مهندس خودشان ۱۷سال تجربه ی ترک های نافرجام را داشتند و به هر دری که میزدند موفق نمیشدند حتی از خارج کشور هم دکتر آوردند که کمک کنند که آقای مهندس از این بند مواد آزاد و رها بشود اگر کتاب ۶۰درجه را خوانده باشید قید کردند خاطراتشان را میگویند که چطور درمان شدند. به هرحال شروع میکنند اواسط بهمن ماه سال۷۵ سفر درمان شروع میکنند و پس از ۱۱ماه چند روز به درمان میرسند و طی این سفر ۱۱ماهه صورت مسئله اعتیاد کشف میشود، خود جناب مهندس به فکر درمان خودشان افتادند چون قبلش به هر در میزدند ناموفق بودند، بلاخره در ماه رمضان با الهام گرفتن از این ماه درمان شروع میکنند و وعده ها را کم میکنند تا به زمانی میرسند که حس میکنند بدنشان نیازی به مواد دیگه ندارد اینجاست که میداند که درمان شدهاند و صورت مسئله اعتیاد کشف میشود. پیش خودشان میگویند ترک چاره ی کار من نیست من بیمارم. هر کدام از شماها و خود من که بجز کنگره جایی نرفتم ولی خب اکثریت جاهایی دیگر رفتند اردوگاه، کمپ، NAو جاهایی که با ترک مواد سرکار دارند رفتند ولی موفق نشدهاند درمان نشدهاند،چرا؟ چون تعریف اعتیاد یعنی جایگزینی مواد مخدربیرونی بجای مواد شبه افیونی درون بدن.
ما رفته رفته افیون وارد بدن کرده ایم از هرنوع موادی، و ساختمان جسم ما که بهش میگویم سیستم ایکس، چرا ایکس چرا وای نمیگویم، ایکس به این دلیل میگوییم چون ایکس در ریاضی یک عدد مجهول است یعنی شناخته شده نیست و ما نمیدانیم این سیستم کاملا دارای چه بخش هایی هست ولی بخش اعظم را میدانیم که شامل: هورمون ها،غدد ریز و درشت درون بدن نوراترانسمیترها یا ها ناقل های عصبی و...اینها همه از بین رفته اند و دیگر باعث میشود که مخدر طبیعی بدن تولید نشود و سیستم بدن بهم میریزد خوابم و خوراک بهم میریزد خصوصیات ،خلق و خوی، روان همه چیز بهم میریزد. می آیم کنگره تسلیم میشوم چون جاهایی دیگه من را درمان نکردند. بین ۱۰تا ۱۱ماه زمان میبرد تا درمان بشویم ولی به شرطی که خواسته ات درمان باشد و بخواهی درمان بشوی اینجا کسی برای تفريح و وقت گذرانی نباید بیاد اینجا با باید فکر فقط درمان باشد . ۱۰ ماه باید بیاید و در جلسه ها و لژیون شرکت کند و فرمانبردار خوبی باشد؛ تا فرمانبردار خوبی نباشد به فرماندهی نمیرسد. این جسم شما تحت سلطه ی مواد هست این مواد هست که امر و نهی میکند شما کاره ای نیستید تا زمانی که مصرف کننده هستید همه چیز دست مواد هست،وقتی جسم تخریب شد روح و روان هم آزرده میشود وقتی جسم درمان شد روان هم خوب میشود. بنابراین ما میخواهیم این سلطه ی مواد بر جسم را برداریم.
استاد در ادامه فرمودند: ببنید اعتیاد مسمومیت مزمن نیست بعضی پزشکان در قدیم اعتقاد داشتند که اعتیاد مسمومیت هست که جناب مهندس در سمینارهای پزشکی کلی جر و بحث میکردند که کی گفته اعتیاد مسمومیت هست مگر مواد سم هست اگر سم هست پس زمانی که مصرف میکنم باید مسموم بشوم. اعتیاد یعنی جایگزینی یعنی این مواد برمیدارند جایگزین میکنی. دارو جایگزینی را کشف کرد متد درمان را کشف کردند، اگر کتاب ۶۰درجه را مطالعه کنید همه اینها بیان شده است. حالا تازه واردی که وارد کنگره میشود تا سه جلسه سر و کارش با ما هست تمام این موارد را ما در همان سه جلسه اول به اومیگویم. جسم چیست،جهان بینی چیست، روان چیست، حالا بعضی ها موقع مشاوره سوال میکنند آقا جهان بینی برا چی هست سی دی برای چی هست ودر جواب میگویم ما برا جسم دارو داریم که جسمتان درمان بشود برای فکر و اندیشه که دارو نداریم. فکر خوارکش که دارو نیست فکر خوراکش آموزش هست، فکر خوراکش گوش کردن سی دی هست، فرمانبرداری هست، به حرف راهنما گوش کردن، سرش را با سر راهنما عوض کردن است. اگر میخواهی به درمان برسی این ها است اگر نه که هیچ. ممکن هست با دارو درمان شوی اما بعد از یکی دو ماه برمیگردی به کنگره با لغزش چرا؟ چون افکار هنوز مسموم و خراب هست آن فکر باید درست بشود ۷۰یا ۸۰ درصد به آن بخش تفکر و روان بستگی دارد، وقتی جهان بینی رفت بالا یعنی همین آموزش ها و وادی ها، جهانبینی یعنی دریافت یعنی برداشت همان چیزی که در وادی هفتم میفرماید:رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت مینمائیم.
حالا راهت را در کنگره پیدا کردی راه در کنگره نمایان هست، همهی ما میدانیم راهمان چی هست برای چه آمده ایم به کنگره اما برداشت هرکس فرق میکند هرکس برداشت از روی تفکر باشد خوب است عالی است اما اگر غیر از این باشد مجددأ برمیگردد.
.jpg)
درمورد اعتیاد خودم من خودم ۵۸ سالم بود آمدم در کنگره خودم را تسلیم کردم گفتم من هیچ جا نرفتم به هیچ دری نزدم وضعیتم اینطور هست میخواهم درمان بشوم، گفتند نه آقا سنت بالاست نمیشه ولی گفتم من سنم بالا هست ولی با آموزش کنار میام با همه چی کنار میام بلاخره با قبول کردند و ماندم سفر اول را تمام کردم به درمان رسیدم. من آقا پژمان هم لژیون بودیم البته من قدیمی تر بودم ۶ ماه سفر بودم که آقا پژمان آمد سفر کرد و درمان شدیم. آن موقع خلاصه نویسی سی دی بود انقدر نوشتم دستخط خوب شد نوشتاری خوب شد، آقا فرشید راهنمای محترم جا دارد یادش کنم الان تهران هستند، ایشان گفتند آقا جعفر من در شما نبوغ خاصی میبینیم گفتند بیا تو قسمت سایت شرکت کن دست به قلمتان خوب است از ۶ماه سفر وارد خدمت شدم بعد دبیر جلسه شدیم بعد نگهبان جلسه شدیم ۱۴ماه دوره ی مرزبانی طی کردم میشود گفت من تمام مراحل خدمت را در کنگره پشت سر گذاشتم، بعد هم که امتحان دادم خداوند خواست یاری کرد و یاری کرد این شال را گرفتم. گفتم به پاس زحماتی که کنگره برای من کشید میمانم خدمت میکنم در راه فی سبیل الله بدون دستمزد، الانم که تازه وارد میاد بهش میگم همه چی اینجا رایگان است من رایگان هستم شما هم رایگان هستید ما برایت خدمت میکنیم شما فقط بیا سفر کن انشالله به درمان برسی پشت شماهم یک خانواده درمان و اصلاح میشوند و خوب میشوند شما پشت سر را نگاه کنید خانواده هست طایفه هست فقط فکر خودتان نباشید آنها هم خوشحال میشوند.
بلاخره مرزبانی گذراندیم شال را گرفتیم ، گفتیم به پاس آن زکات رهایی که کنگره به من داد می مانم و خدمت میکنم، پیمان ۱۴ماه خدمت مرزبانی بسته شد شال را هم گرفتم الان هم ۱۰سال دارم در کنگره خدمت میکنم یاری میکنم، اول برای حال خوش خودم اول هرکس خدمت میکند برای حال خوش خودش است هرکس خدمت گرفت از همین آبدارخانه، مهمانداری را شروع کرد حالش خوش است تا برسد به آن دیده بان مراحل بالا همه اش خدمت است، به قول آقای مهندس میفرماید برای من فرقی نمیکند یک مهماندار یک راهنما، یک دیده بان برای من فرقی ندارد همه دارند خدمت میکنند.
استاد در انتها افزودند: صورت مسئله اعتیاد هم جسم روان جهان بینی هست جسم خراب باشد روان هم بهم میریزد حالا جسم را درمان کردیم فکر و اندیشه را چکار کنیم؟ تزریق کنیم سوزن بزنیم نه تفکر با آموزش هست همه جلسه ها را باید بیایم در لژیون شرکت کنیم اساس کنگره نظم و انضباط هست اگر نظم برود حال خوش هم میرود اگر نظم داشتی همه موارد را رعایت کردید همه اش حال خوش است. به هرحال روان آن خلق و خوی شما هست جسم که سالم باشد خلق و خوی شماهم خوب هست و زندگیتان میافتد روی روال و جهانبینی هم مجموع آموزش هایی است که دریافت میکنید و چیزهایی که با آنها زندگی میکنید همه میشوند جهانبینی تا جهانبینی نبرید بالا از لحاظ آگاهی روشن نشوید و آفکارتان رشد نکند شما روی جسم تنها حساب نکنید ۷۰ تا ۸۰ درصد درمان جهانبینی است.
از شما متشکرم که به صحبت های من گوش کردید.
ارسال خبر: وبلاگ نمایندگی دزفول
- تعداد بازدید از این مطلب :
126