English Version
This Site Is Available In English

مصاحبه با دیده‌بان محترم لژیون سردار مسافر آقای علیرضا زرکش

مصاحبه با دیده‌بان محترم لژیون سردار مسافر آقای علیرضا زرکش

به نام قدرت مطلق الله
اگر بنايي آباد باشد، اما ساكنين آن خراب باشند، بنا هم كم كم رو به نابودي و خرابي ميرود، اما ساكنين آباد در بناهاي خراب و ويرانه‌ها، مي‌توانند آنها را احياء نمايند و اما اين پيام آسماني است : اگر انساني را احيا كنيم گويي تمام انسان‌ها را احيا كرده‌ايم و اگر انساني را نابود كنيم گويي تمام انسان‌ها را نابود كرده‌ايم.

پهلوان آن است که در غم و شادی مردمان شریک باشد و در سختی‌های زندگی و گذر آنها از گذرگاه‌های سخت به یاری آنها بشتابد
و هیچگاه خداوند و صراط مستقیم را فراموش نکند.

در ابتدا شاکر خداوند هستیم و از جناب آقای مهندس و خانواده محترم‌شان و همچنین از اساتید ایشان، بسیار سپاسگزاریم.

در خدمت دیده‌بان لژیون‌های سردار کنگره 60 مسافر آقای علیرضا زرکش هستیم که خودشان نیز یکی از پهلوانان کنگره 60 هستند و توانسته‌اند علم و آگاهی بخشش را در انجام عمل سال، تجربه کنند.

 

 

برای شروع صحبت لطفاً بفرمایید با توجه به جایگاه خدمتی خودتان که دیده‌بان لژیون سردار هستید و تجربه دریافت شال پهلوانی را دارید، چه زمانی بیشترین احساس رضایت و یا شادی را تجربه کرده‌اید؟
یک زمانی انسانها با خوردن شیرینی، کام شان شیرین می‌شود و زمانی با نخوردن شیرینی دهان شیرین می‌شود. این صورت مسئله‌هایی‌ست که در کنگره دائماً در حال مطرح شدن است. کسی که سفر جونز می‌کند با نخوردن شیرینی دهانش شیرین می‌شود. یک مسافر سفر اول با بخشیدن مواد، نشئه می‌شود. زمانی که آموزش کنگره به حد و اندازه‌ای میرسد که می‌تواند دیگران را خوشحال کند، خوشحال می‌شود. در بحث لژیون سردار و خدمت مالی اینگونه است، زمانی که می‌توانی کارت بکشید و پرداخت کنید، خوشحال می‌شوید. جنس خوشحالی این موضوع نیز متفاوت است. مانند بالنی است که هنگام نزدیک شدن به سطح زمین، وزنه‌های سنگین خود را جدا می‌کند و دوباره امکان اوج گرفتن را برای خود مهیا می‌کند. انسان زمانی که خود را سبک می‌کند، شاد می‌شود. زمانی که امکان تقسیم کردن مال را پیدا میکنی، لبخندت را تقسیم می‌کنی، نگاهت را تقسیم می‌کنی، آن زمان خوشحال می‌شوی. من هم مثل تو آن زمان خوشحال شدم، اینکه توانستم کارت بکشم.

تصور بعضی از افراد این است که برای قرار گرفتن در جایگاه سردار، دنور و یا پهلوان فقط توان مالی باید داشت. نظرتان چیست؟
البته که برای حضور در لژیون سردار توان مالی لازم است. در لژیون سردار هم باید توان انجام کار و هم توان جهان‌بینی را همراه داشت. از همه مهمتر خواست فرد باید در جهت باشد. آموزش و معرفت را داشته باشد. همه اینها در جسم، روان و جهان‌بینی گنجانده شده است. برای حرکت در لژیون سردار خواست مهم است. همه چیز با خواست شکل می‌گیرد. باور این وادی‌ها دشوار است. من علیرضا راجع به وادی اول صحبت می‌کنم ولی شاید نتوانم لمس کنم. با تفکر ساختارها آغاز می‌شود، تفکر یک خواست است. اگر شما بخواهید سفر کنید می‌توانید سفر کنید، با هر موادی که وارد شوید. لژیون سردار هم آموزش بخشش است، با هر مبلغ و توان مالی می‌توانید حرکت کنید. مهم تجربه کردن است. مهم حرکت بر اساس قوانین و خط‌کشی‌هاست. لژیون سردار هم DST دارد. در لژیون سردار کم کم یاد می‌گیریم و بخشش را درک می‌کنیم و بعد میفهمیم که باید به میزان واقعی توانمندی ببخشیم. آن زمان یک نفر، یک میلیون تومان و نفر دیگر تا میلیاردها تومان پرداخت می‌کند.

 

دستور جلسه این هفته صورت مسئله اعتیاد می‌باشد. در سفر اول صورت مسئله اعتیاد و روش درمان برای همه افراد به صورت یکسان مطرح می‌شود و نتیجه مشخص و واحدی گرفته می‌شود. در سفر دوّم، در سفر رسیدن به خود، صورت مسئله زندگی و یا صورت مسئله سفر دوم، چه موضوعی پاسخگو است؟
پاسخ این موضوع را آقای مهندس و دکتر امین می‌دانند و این عزیزان به بهترین شکل پاسخ می‌دهند. چون من که به سفر دوم نرسیده‌ام، در تلاش  برای رسیدن به خود هستم. زمانی که به خود برسی، وارد سفر دوم می‌شوی. ولی برای  رسیدن به سفر دوم، برای رسیدن به خود باید از خودت بگذری. مهمترین موضوع این است که از مادّه بگذریم. مهمترین موضوع گذشتن از خواسته‌های نامعقول نفس امّاره است. این که آقای مهندس میفرمایند در سفر دوم باید صوت و نور را به زیباترین شکل ممکن در زندگی‌مان جاری کنیم، سفر دوم به نظر من معنی این اتفاق است. صورت مسئله سفر دوم با بخشش آغاز می‌شود.

در کنگره آموخته‌ایم که یک تن داریم و یک خویش. برای به تعادل رسیدن تن باید از سه گذرگاه سخت مواد، سیگار و اضافه وزن عبور کرد. بعد از اینکه این سه موضوع حل شد برای رسیدن به خویش، مهمترین مسئله خدمت صادقانه است. در کنگره این امکان برای افراد مهیاست که خدمت مالی از ارکان این موضوع است. خدمت جسمی و زمانی، خدمت علمی و خدمت مالی، هر سه ضلع لازم است.
تمام این تلاش‌ها برای این است که یک سفر اولی به مقصد برسد. شاید خیلی از انسانها حرکت می‌کنند ولی مهم رسیدن به یک مقصد درست است. یک قسمت از نیت کنگره رسیدن به درمان تن است و قسمت اعظم هدف کنگره رسیدن به تعادل است. تعادل فوق درمان است، زمانی که از تعادل صحبت می‌کنیم یعنی سفر دوم. ما باید به این سمت حرکت کنیم که بیرون از کنگره به تعادل برسیم.


با تشکر فراوان از دیده‌بان محترم جناب آقای علیرضا زرکش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .