سومین جلسه از دور نهم لژیون سردار مسافران نمایندگی شیخ بهایی با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» به نگهبانی پهلوان مسافر مهدی، دبیری مسافر مسعود، خزانهداری مسافر محمد و استادی پهلوان مسافر مجتبی، روز یکشنبه ۶ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.
-
خلاصه سخنان استاد:
-
سلام دوستان، مجتبی هستم مسافر
-
خداوند را شکر میکنم که بار دیگر اجازه خدمت در شعبه شیخ بهایی را به من داد. از ایجنت محترم آقا آرش، نگهبان لژیون سردار آقا مهدی، دبیر و خزانهدار ایشان و همه شما عزیزان سپاسگزارم که فرصت خدمت در این جایگاه را به من بخشیدید.
-
دستور جلسه همانطور که دبیر محترم اعلام کردند «صورتمسئله اعتیاد» است؛ زیرا اگر این مسئله حل نشده بود، امروز هیچکدام از ما در این مکان حضور نداشتیم.
-
قدرت مواد مخدر برای کسی که آگاهی ندارد و با کنگره آشنا نشده، بسیار زیاد است؛ حتی به قدری که آن را بالاتر از قدرت خدا تصور میکند. همه ما بارها ترک کردیم؛ اما هر بار با مصرفی بیشتر دوباره بازگشتیم. خداوند در کنگره دری را به روی ما گشود که هیچ قدرتی قادر به بستن آن نیست؛ دری که زندگی دوبارهای به ما بخشید.
-
مصرف ما در گذشته شبیه نود دقیقه باخت در فوتبال بود؛ اما کنگره برایمان وقت اضافهای شد تا گل طلایی بزنیم و برنده شویم.
-
بسیاری از افراد آگاهی لازم برای درمان ندارند و مسیرهای اشتباه را میروند. دوست من سالها پدرش را ندید و روزی که پدرش از دنیا رفت، حتی نتوانست در خاکسپاری حاضر شود. این سرنوشت میتوانست برای ما هم رقم بخورد؛ اما خداوند در کنگره۶۰ راه نجات را به رویمان گشود تا هم درمان شویم و هم به خانواده خدمت کنیم.
-
هیچ نعمتی بالاتر از خدمت به پدر و مادر نیست. بسیاری از ما در زمان مصرف، ناخواسته آنها را رنجاندیم. من هجده ماه با پدرم قهر بودم. وقتی دوباره او را دیدم، گفت: هجده ماه است که نخوابیدهام؛ هر صدای ترمز یا آژیر را با نگرانی از تو میدانستم. من فکر میکردم پدرم مرا طرد کرده، ولی حقیقت این بود که از شدت نگرانی آرام و قرار نداشت.
-
خدا را شکر که در کنگره۶۰، آقای مهندس دژاکام صورت مسئله اعتیاد را برایمان روشن کردند. درمان فقط یکی از دستاوردهای کنگره۶۰ است؛ ما در این مسیر بخشیدن، احترام گذاشتن، لذت بردن از زندگی و دوری از منیت را آموختیم.
-
من زمانی آنقدر در تخریب بودم که پدرم به کارگر گاوداری سپرده بود، اگر مجتبی آمد با بیل پایش را بشکن؛ اما امروز همان پدر همه اموالش را به من وکالت داده است. این تغییر به خاطر آموزشهایی بود که در کنگره گرفتم و در عمل به کار بستم.
-
سال ۱۳۹۶ با کوهی از ناامیدی وارد کنگره شدم. حتی جایی برای پذیرش نبود و چند روز پشت سر هم ناامید بازمیگشتم؛ اما همسرم گفت: اینجا حضور خدا را حس میکنم و همانجا ایمان آوردیم که درمان میشویم. بارها با پدرم به سفر حج رفته بودم؛ اما هیچگاه حضور خدا را حس نکردم. تنها زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم، این حس با تمام وجود به سراغم آمد.
-
در آغاز درمان هشتصد میلیون بدهکار بودم و طلبکاران حتی حکم جلب گرفته بودند. با راهنمایی آقای شوشتری به همهشان زنگ زدم و قول دادم بعد از درمان، بدهیها را پرداخت کنم. هیچکدام مزاحم نشدند تا زمانی که تمام بدهیام را ادا کردم. این تجربه به من آموخت آنچه در ذهن ثبت کنیم در واقعیت هم اتفاق میافتد.
-
خداوند به ما فرزندانش همانطور عطاء میکند که ما به فرزندانمان میدهیم. ظرفیت دریافت نعمت به خواسته و نیت خودمان بستگی دارد.
-
یادم هست روزی در گلریزان، مادری همراه دختر هشت سالهاش آمد و تنها ۳۵۰ هزار تومان پول داشتند و گفتند: این کل دارایی ماست. شاید پدر من درمان نشود؛ اما امیدواریم سهم ما در ساخت کنگره۶۰، حتی یک آجر باشد که باعث درمان پدری دیگر و شادی فرزندی دیگر شود. این نگاه ارزشمند به من آموخت که حتی کوچکترین بخشش میتواند بزرگترین ثمره را داشته باشد.
-
امروز سالانه هجده هزار نفر در کنگره درمان میشوند و خانوادههایشان آرامش مییابند. سرمایهگذاری در کنگره۶۰ بزرگترین سرمایهگذاری است؛ چرا که برای ابد باقی میماند.
-
کسی که عضو لژیون سردار، دنور یا پهلوان میشود، لزوماً ثروتمند نیست. خود من در حالی اعلام پهلوانی کردم که حتی موجودی حسابم نداشتم؛ اما چون خواستهاش را داشتم، خداوند راهش را گشود و توانستم تعهد خود را عملی کنم.
-
برای دریافت «نشانی در بینشانی» نزد آقای مهندس رفتم و ایشان فرمودند: «تا زمانی که اضافهوزن داری، نمیپذیرم. سلامتی تو مهمتر است». این خود درسی بزرگ بود که پیش از هر چیزی باید سلامت و تعادل داشته باشیم.
-
امیدوارم خداوند به همه ما توفیق خدمت در کنگره، توان بخشش و ظرفیت بیشتر برای دریافت نعمت عطا فرماید تا روزی به اقیانوس وصل شویم و گوهر گرانبها را بیابیم.


-
تایپ: مسافر مهدی (لژیون ۴)، مسافر سعید (لژیون ۱۴)، مسافر محمد (لژیون ۲۶)، مسافر علی (لژیون ۱۰)
-
عکس: مسافر نیما (لژیون ۵)
-
سیستم صوتی: مسافر مهران (لژیون ۴)
-
مرزبان خبری: مسافر محسن
-
تهیه و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
286