English Version
This Site Is Available In English

اعتیاد یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرون به جای مخدرهای طبیعی بدن

اعتیاد یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرون به جای مخدرهای طبیعی بدن

 

هشتمین جلسه از دوره ی هفتادم سری کارگاه‌های آموزشی ، عمومی کنگره۶۰ به نمایندگی ابن‌سینا ، به استادی راهنمای محترم آقای امیر ایمانی ، نگهبانی مسافرمصطفی و دبیری مسافر رسول با دستور جلسه ( صورت مسئله اعتیاد) درتاریخ شنبه 5 مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

 

سلام دوستان امیر هستم مسافر خدا را شکر می‌کنم که درکنگره ۶۰ هستم و خدمت در کنگره نصیب من شده است  خدا را شکرکه در کنگره آموزش می‌گیرم از آقای مهندس ممنون و سپاسگزارم بابت فراهم کردن این بسترو از خانواده محترم ایشان ممنون و سپاسگزارم از تمام کسانی که در کنگره ۶۰ خدمت می‌کنند مرزبانان محترم ایجنت نمایندگی که این بستر را برای ما فراهم می‌کنند. از آقا مصطفی عزیز سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمود. خب دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد نقطه کوری بود که توسط آقای مهندس باز شد، همین صورت مسئله اعتیاد بود که توی یک کتاب ۱۴ مقاله اولین مقاله اش هم همین صورت مسئله اعتیاد هست
خیلی راه‌ها برای ترک اعتیاد وجود دارد ولی تنها راهی که برای درمان اعتیاد وجود دارد همین کنگره ۶۰ هست که توسط آقا مهندس این راه و این مسیر گشوده شد و این گره کور باز شد. بیرون از کنگره برای ترک کردن مواد مخدر خیلی سختیها می‌کشند و خیلی حرف‌ها می‌شنوند مثل این که ، مصرف کننده‌ها خیلی اراده ندارند، لذت طلبند دنبال سرخوشی زیاد می روند، پول موادشان را ببرند پسته بخرند و بادام بخورند، چرا مثلاً این پول را اینجوری هدر می دهند، و هزار حرف دیگر، اینها چون اعتیاد و مواد مخدر را نمی‌شناسند اینطوری میگویند به قول آقای مهندس یک گونی پسته جایی یه بست تریاک را نمی گیرد، مگر می شود یک مصرف کننده‌ای که مصرفش تریاک است مصرفش هروئین مصرف شیره است برود مثلا پسته و بادام بخورد و جای مواد مخدرش را پر کند ،اصلاً امکان پذیرنیست. آقای مهندس سال ۱۳۷۸ مقاله‌ای که نوشت و به کنگره پزشکی سیستان و بلوچستان داد و پذیرفته شد و آنجا آقای مهندس گفت که اعتیاد یک جایگزینی است ،جایگزین مواد مخدر بیرون به جای مخدرهای طبیعی بدن که در طول زمان این اتفاق افتاده و چیزی هم نیست که با یک هفته دو هفته درست بشود ، بایستی یازده ماه این قضیه برعکس عمل بشود و این سیستم راه اندازی و بازسازی بشود و پذیرفته شد و از آنجا فعالیت کنگره شروع شد.  در حوزه درمان اعتیاد ، قطع مواد مخدر، یه سری عوارض دارد که آقای مهندس آمد این را به دو بخش تقسیم کرد، عوارضی که در صور ظاهری دیده می شود، خمیازه است عطسه است آبریزش بینی بی‌خوابی و اسهال ،سیم کشی ،که این عوارض یا با دارو یا بدون دارو در طول دو سه هفته رفع می شود، ولی بخش دیگری که در صورپنهان هست ،مثل افسردگی ، بی حوصلگی ، عدم میل به زندگی، میل به خودکشی ، زود انزالی ،این مسائل عوارض آشکار هست ولی انقدر شدت عوارض آشکار زیاد است، که آن شخصی که اسهال می‌گیرد به فکر افسردگی نیست وقتی این دو سه هفته می‌گذرد این عوارض آشکار آرام آرام رو به تعادل می رود  بعد از آن عوارض پنهان خودشان را نشان می دهند و همین باعث می شود که شخص مصرف کننده دوباره تحمل نکند و دوباره برگردد به مصرف مواد.  برای خود من همین اتفاق افتاد من خیلی راه‌ها را امتحان کردم یعنی جز کمپ هر نسخه‌ای برای ترک اعتیاد پیچیدند من انجام دادم سقوط آزاد تا دلتان  بخواهد، زجر خماری کشیدم و دوباره رفتم مصرف کردم . یک بار رفتم ازعطاری  از قرص های گیاهی خریدم وبعد آرام آرام  کم کردم ، شاید دو ماهی طول کشید  تا مصرفم را قطع کردم .البته با این روش ده یازده ماه بدون مواد زندگی کردم ،ولی دوازده  ماه خمار، دوازده  ماه بی‌حوصله ،دوازده  ماه رنج کشیدم ، با خودم می‌گفتم اصلاً خودکشی کنم ،این  چه زندگی است  من برای خودم درست کردم، اصلاً نه توانایی کار کردن داشتم نه دوست داشتم مهمانی بروم نه دوست داشتم مهمان به خانه ام بیاید ،نه دوست داشتم با کسی حرف بزنم نه دوست داشتم حرف زدن کسی را گوش کنم، بعد از ده ، یازده ماه دیدم همین تریاکی که می کشیدم بهتر بود. لااقل سر زندگی خودم بودم سر کارم بودم حال و حوصله حرف زدن با کسی را داشتم ،مسافرتی می‌رفتم به مهمانی می‌رفتم یا مهمان به خانه ام  می آمد،ولی در این شرایط ً همه چیز را من از دست داده بودم ، بعد از یازده ماه دوباره رفتم شروع کردم. بعد یک راه دیگربه من  پیشنهاد کردند، یک راه  فوق سریع که یوآر دی نام داشت وراه دیگر  یو آر او دی  بود،در روش  یو آراو دی خون ، باید می‌رفتی وبا دستگاه ،توسط آمپول‌های نالتروکسان که درسرم می‌زدند تمام مواد مخدر موجود در خون توسط ادراد دفع می شد . به نظر من بدترین راهی که برای درمان اعتیاد ارائه شده همین سم زدایی است .حالا در این کمپ‌ها شلاق درمانی می‌کنند، آب درمانی هست ،سقوط آزاد، طب سوزنی، همین قرص های هندی، متادون درمانی هست، ولی هیچ کدام از اینها جواب نداد. آقای مهندس آمد این صورت مسئله را حل کرد. یعنی نه برای درمان اعتیاد هر کاری می خواهی انجام بدهی اولین راهش پیدا کردن صورت مسئله است وقتی صورت مسئله را پیدا می‌کنی قضیه حل شده است . در اعتیاد جایگزینی اتفاق افتاده ، بدن تولید مخدر دارد ،مخدر طبیعی تولید می کند و بعداً در بدن هر کجا نیازمند این مخدرباشد ،سیستم تولید می کند و می فرستد و آنجا را آرام می کند. در موقع  شادی مواد شادی آور داخل بدن تولید میشود ،مثل  دوپامین ا که قبلاً یک نوع بود و الان پنج نوع دوپامین در بدن کشف کردند. و انواع  و اقسام مخدرهایی که حالا این مواد از بیرون آمده و جایگزین مواد داخلی شده. بایستی این سیستم از کار افتاده دوباره راه اندازی بشود . باید چشمه خمر درونی در انسان خودش به جوشش در بیاید تا انسان بتواند در حالت تعادل زندگی بکند . بعد در کنار این مثلث درمان که جسم، روان و جهان بینی است، مصرف کننده بایستی روی جهان بینی خودشم کار کند، نگاهش نسبت به جهان پیرامون خودش باید عوض بشود باید تغییر بکند ، خب همین جلسات ما ، همین سی دی نوشتن ما ، تمام کلاس‌های آموزشی ما باعث تغییر در جهان‌بینی ما می شود ،آن دارویی هم که می‌خوریم برای راه اندازی و بازسازی اون سیستم بیوشیمی بدن هست تا کارخانه‌های مخدرهای طبیعی بدن در طول سفر راه اندازی و بازسازی بشود، به تبع اون ساخته شدن جسم وتغییر نگاه من و آموزش‌های جهان‌بینی ، روانم هم درست می شود، خلق و خوی من هم تغییر می کند و در طول ۱۱ ماه سفر انسان میتواند  به یک انسان سالم تبدیل شود .من اعتقادم بر این است  که اگر کسی بیاید ودر کنگره ۶۰ با هر تخریبی هر چند سال هر چقدر مواد مخدر مصرف کرده باشد ، یک سفر ده یازده ماهه مرتب و منظم داشته باشد و گوش به فرمان راهنما باشد امکان ندارد، ردخور ندارد که درمان نشود ،اگر به درمان نمی‌رسد اگر به حال خودش نمیرسد حتما روی برنامه نیست.
درست عمل نمی‌کند، اگر آن چیزی که راهنما میگوید طبق آن پروتکلی که راهنما می دهد اگر پیش برود امکان ندارد  به درمان و  رهایی نرسد .اگر سی‌دی بنویسد اگر در این جلسات کنگره حضور داشته باشد امکان ندارد جهان‌بینیش تغییر نکند و امکان ندارد آن خلق و خویش عوض نشود و تبدیل به یک انسان متعادل نشود . واقعاً درود به آقای مهندس که این راه را پیدا کرد و در اختیار ما گذاشت و بچه های کنگره ۶۰ آمدند از این متد استفاده کردند به درمان رهایی رسیدند من همیشه ممنون ایشان هستم . روزی  نمیشود که یادشان نکنم ، روزی نمیشود که ازایشان  قدردان نباشم به خاطر آن چیزی که من دریافت کردم از کنگره ۶۰ .آرزوی بهترین‌ها را برایشان دارم ، برای خودشان  خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و پیروزی دارم .


بخش دوم جلسه تولد یک سال رهایی آقای یوسف هست اگر آقای نگهبان اجازه بدهند تشویقشان کنیم. خب من هم تبریک می گویم اول به آقای علی زینعلی که راهنمای سفر اول علی آقا بودند و زحمت علی آقا را کشیدند و علی آقا را به درمان و رهایی رساندند، علی آقا زینعلی راهنما شده تبریک میگویم به ایشان، امیدوارم که این مشکلی که دارند هرچه زودتر حل بشود. به خود یوسف تبریک میگویم ، به خانواده محترمش راهنمای همسفرش سرکار خانم نسرین تبریک میگوم ، خب یک مصرف کننده مواد مخدر می آید در کنگره درمان می شود و به رهایی می‌رسد، الان درس وکالت می‌خواند ،انشالله که بتواند یک وکیل پایه یک دادگستری بشود که لااقل بتواند این کارهای خود بچه‌های کنگره را انجام بدهد به مرزبان‌های محترم نمایندگی، ایجنت محترم تبریک می گویم ، به بچه‌های لژیون آقای علی زینعلی تبریک می گویم. به بچه‌های لژون هشتم تبریک می گویم و بهترینا را برای این خانواده محترم آرزو می‌کنم به افتخار این عزیزان.

سلام دوستان یوسف هستم یک مسافر
خدا را شکر می کنم که خان دوم این کنگره را دیدم و و توانستم به این جایگاه برسم و در کنار دوستان خوبی مثل شما ،جشن تولد خودم را گرفتم ، از آقای ایمانی خیلی تشکر می کنم ، که قبول زحمت کردند و ما را در سفر دوم پدرانه همراهی کردند ، از همه شما ، که وقت گذاشتید و حضور پیدا کردید صمیمانه سپاسگزارم ، در مورد حس و حالم اگر بگویم عالی ام ، هر کس که این جایگاه را تجربه کرده حال مرا خوب درک می کند ، آرزو می کنم کسانی که خواسته دارند به این جایگاه برسند ، روز اول وقتی با حال خراب وارد کنگره می شویم ، تمام هدفت این است که به رهایی برسی بعد تمام هدفت این است که خدمت گزار بشوی ، در جایگاه های مختلف ، بعد جلوتر می آیی دوست داری تولدت را جشن بگیری ، بعد از تولدت دوست داری به آزاد مردی برسی ، برای یکایک شما ، چه سفر اولی و چه سفر دومی ، که این جایگاه را تجربه نکرده اند آرزو می کنم که ، به زیباترین شکل این جایگاه را تجربه کنید ، از کلیه خدمت گزاران کنگره شصت ، آبدارخانه ، نشریات ، سایت ، مرزبانی ؛ او تی ، از جناب مهندس و خانوم آنی و تمام کسانی که این بستر را ، فراهم کردند تا ما به این حال خوب برسیم صمیمانه سپاسگزارم . مطمئنا بیرون از اینجا به این حال خوش نخواهیم رسید ، و با فاصله گرفتن از کنگره این حال خوب را از دست خواهیم داد، و من این قضیه را تجربه کرده ام ، من قبلا حالم خیلی خراب بود و خیلی چیز ها را به واسطه مصرف مواد از دست دادم ، اما در کنگره خیلی چیزها را به دست آوردم ، بعد از رهایی ، یک چیزی را خوب یاد گرفتم ، در سفراول فکر می کردم وقتی کسی به من چیزی بدهد ، حالم خوب می شود ، وقتی چیزی را به دست بیاورم حالم خوب می شود ، یا وقتی چیزی را از کسی بگیرم حالم خوب می شود ، حالا چه به زور ، چه با لطف و چه با مهربانی ، یا به هر شکل دیگری ، دریافت فقط حالم را خوب می کرد ، وقتی به کنگره آمدم متوجه شدم بخشیدن خیلی حالم را بهتر می کند ، بخشیدن به هر شکلی می تواند باشد ، خدمات ، روح ، انرژی ، چه مالی . بخشیدن این طور است هر چه که می دهی چند برابر آن برمی گردد ، هفته گلریزان نزدیک است ، امیدوارم همه شما این حس را تجربه کنید ، چون بخشیدن جایگاه بزرگی است ، و دل بزرگی می خواهد ،مهندس با راه اندازی هفته گلریزان به ما یاد داد با بخشیدن حالمان خوب می شود ، و این حال خوب را واقعا تجربه کرده ام، این جایگاه را برای شما آرزو می کنم ، و هر جایگاهی که خودتان آرزو دارید ،و آرزوی موفقیت برای یکایک شما دارم .


سخنان راهنمای همسفر یوسف خانوم
سلام دوستان نسرین هستم یک همسفر ، خدا را شکر می کنم برای این تولد ها و برای جاری بودن این حس های خوب در کنگره، سپاسگزار آقای مهندس هستم و به ایشان و خانواده محترمشان تبریک می گویم بابت فراهم کردن این بستر ، که ما همسفران و مسافران توانستیم به این حال خوب برسیم ، این روز را به آقا یوسف تبریک می گویم ، به علی آقای زینعلی تبریک می گویم که به آقا یوسف خیلی در سفر اول کمک کردند ، به آقای ایمانی و آقای محمد حیرانی هم تبریک می گویم ، و قطعا تلاش این عزیزان بوده که آقا یوسف به این جایگاه و حال خوش رسیده ، همسفر و مسافر هر دو مکمل همدیگر هستند ، اگر حال خوبی دارند آقا یوسف قطعا یک همسفر خوب پشت ایشان بوده ، و حمایتشان کرده تا توانستند به این جایگاه برسند ، خانوم بهاره یک همسفر پر تلاش و پیگیر هستند که با تمام وجود برای زندگی بهتر می جنگند ، و اینها هر دو مکمل هم هستند واگر پشت هم باشند می توانند یک زندگی خوب را رقم بزنند ، خدا را شکر بابت این حس و حال خوب به آقا یوسف و بهاره عزیز تبریک می گویم ، خدا را شکر می کنیم بابت این حس و حال خوب و ان شاالله نصیب کسانی بشود که خواسته آن را دارند ، ممنون از این که توجه کردید .


سخنان بهاره همسفر آقا یوسف
سلام دوستان بهاره هستم یک همسفر ، خدا را شکر گزارم که به من اجازه و فرصت را داد که در این روز خوب اینجا حضور داشته باشم و این انرژی خوب شما را دریافت کنم ، از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که دانسته های خود را در کنگره در اختیار ما قرار دادند ، تا بتوانیم به آرامش برسیم ، از راهنمای تازه واردینم خانوم هاجر عزیز کمال تشکر را دارم ، صحبت های ایشان بود که مرا پابند کنگره کرد ، از خانوم نسرین عزیز کمال تشکر را دارم ، که با آموزش های خواهرانه خودشان ، مرا به خودم برگرداندند ، خانوم نسرین به من آموزش دادند اول بایدعاشق خودم باشم ، وعشق را به من یاد دادند ، به من یاد دادند که اگر خودت را دوست داشته باشی می توانی همسر ،فرزندان و زندگی خودت را دوست داشته باشی ، این مهمترین آموزشی بود که من در کنگره دیدم ،از همه هم لژیونی های خوبم تشکر می کنم ، از گروه مرزبانی تشکر می کنم ، که با فراهم آوردن این محیط آرام به همه ما کمک می کنند تا به درمان برسیم ، از علی آقای زینعلی تشکر می کنم ، از آقای ایمانی تشکر می کنم که سبک زندگی را به ما یاد دادند ، از آقای حیرانی تشکر می کنم، از تمام عزیزان و اعضای کنگره تشکر می کنم که همیشه همراه ما بودند و تشکر ویژه را از آقا یوسف دارم و ممنونم که به کنگره آمد و مرا به کنگره آورد و سفر کرد ، و به حس و حال خوب رسید و مرا هم به حس و حال خوب رساند ، امیدوارم که هر عزیزی که مسافری دارد و آرزوی رهایی دارد به این جایگاه خوب برسد .

 

تنظیم و تایپ : مسافر احسان لژیون  بیست و یکم

عکس: مرزبان خبری

نگارنده : مسافر محسن لژیون شانزدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .