متد DST

به نظر من یکی از علت‌های اساسی پابرجا ماندن کنگره۶۰ این است که چگونگی صورت‌مسئله اعتیاد را کشف کرده و آن را حل کردند و به مسافران و همسفران هم آموختند که چه در اعتیاد و چه در مسائل زندگی صورت‌مسئله را پاک نکنید؛ اول صورت مسئله را بفهمید تا بتوانید آن را حل کنید زیرا فهمیدن صورت‌مسئله ۵۰ درصد راه را نشان می‌دهد.

من در کنگره۶۰ آموختم که چگونه بدانم تا بتوانم مشکلات را حل کنم. این یک مسئله بسیار حیاتی است؛ زیرا قبلاً فکر می‌کردم اعتیاد درمان ندارد، با مرگ از بین می‌رود و توقع داشتم تمام مصرف‌کنندگان را به دریاچه شور قم بیندازند تا بمیرند که هم خانواده‌هایشان و هم خودشان راحت شوند؛ اما گویی ماجرا از قرار دیگر بود، علت و معلول‌ها فرق می‌کرد. چون اعتیاد با مرگ از بین نمی‌رفت بلکه از جهانی به جهان دیگر انتقال پیدا می‌کرد. اگر تا الآن می‌گفتند اعتیاد بیماری لاعلاج است؛ چون صورت‌مسئله آن را نشکافته بودند و علت‌های آن را نمی‌دانستند که در قسمت جسم، روان و جهان‌بینی تأثیر می‌گذارد.

 در کمال ناباوری دانستم اعتیاد هم درمان دارد و تنها اراده کافی نیست، باید علم آن کشف می‌شد که توسط آقای مهندس و بقیه اساتید کشف و به ما انتقال داده شد و آن روشی نبود جز DST. خلق و کشف این روش باعث تعادل و درمان در انسان شد. مثلاً نه تنها بیماری اعتیاد به مواد مخدر، بلکه در اعتیاد به سیگار، قلیان، ویپ، ناس و هرگونه استفاده از توتون، تنباکو و نیکوتین و حتی رفتن به طرف ضدارزش‌های دیگر همچون: ناامیدی، ترس، اضطراب، بی‌ایمانی و بیماری‌هایی همچون سرطان، ام اس و ... هم از این روش استفاده می‌شود.

روش DST به ما آموخت که اول باید یک پله در جهان‌بینی پیشرفت کنی تا بتوانی یک قطعه از آدامس نیکوتینت را ببخشی و کم کنی. زمانی‌که به آخر سفرت رسیدی نه تنها از لحاظ جسم، درمان شدی بلکه توانسته‌ای در دانایی و آگاهی قدم بگذارید و به تعادل برسی که حتی از قبل خود هم بهتر شوی. به نظرم هیچ چیز زیباتر از این نیست که خداوند این‌قدر انسان را دوست داشته باشد که اجازه دهد در دانش کنگره۶۰ قدم بگذارد.

نویسنده: مسافر نیکوتین همسفر سارا رهجوی راهنمای ویلیام همسفر لیلا
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان