جلسه دهم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی راهنما همسفر هاجر، نگهبانی همسفر سیمین و دبیری همسفر پریسا با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» در روز یکشنبه 6 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
قبل از اینکه درباره دستور جلسه صحبت کنم، خانم مرجان عزیز میگفتند: همیشه در جلسات، تازهوارد یا سفر اولیهایی که سفر اولشان را به سلامتی تازه شروع کردند، هستند؛ میخواهم این نکته را به این افراد بگویم که ما هر هفته درباره یک دستور جلسه در کارگاه آموزشی صحبت میکنیم و این دستور جلسات یک منابع آموزشی یا یک سیدی دارند که ما موظف هستیم قبل از اینکه بیاییم و در داخل کارگاه آموزشی قرار بگیریم، این سیدیها را از اپلیکیشن بخریم و گوش دهیم و با آمادگی کامل، در کارگاه قرار بگیریم؛ مثل امروز که دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» است که سیدی دارد. هفته دیگر مثلاً اگر وادی اول دستور جلسه باشد، سیدی دارد. سیدیها را گوش میدهیم، میآییم و در جلسه مینشینیم چونکه یک-حرفی برای گفتن داریم و دیگر اینکه وقتی استاد جلسه و بقیه دارند، مشارکت میکنند، جلسه برای ما خستهکننده نیست و ما متوجه موضوع میشویم؛ یعنی درمورد آن دستور جلسه اطلاعاتی داریم.
دستور جلسه امروز درمورد «صورت مسئله اعتیاد» است که یکی از مهمترین و اساسیترین دستور جلساتی است که در کنگره در موردش صحبت میکنیم چرا مهم است؟ چونکه خیلی از جوابهایی را که الان به ما داده نشده یا داده شده ولی درست داده نشده را در این دستور جلسه به ما میدهد. این دستور جلسه یک نگاه جدید، علمی و درستی به اعتیاد دارد. آقای مهندس حسین دژاکام در سیدی «صورت مسئله اعتیاد» میفرمایند: «ما کاری کردیم که بعدها خواهند فهمید، ماچهکار کردیم.» ما الان میخواهیم بفهمیم آن کار چیست که آقای مهندس حسین دژاکام انجام دادند و یکسری قدمهای بزرگی برداشتند و توانستند یک کلیدی را پیدا کنند. در لژیون سردار صحبت شد که یک دری، یک شهری،یک جاییکه اصلاً سالیان سال، شاید میلیاردها سال، باز نشده بود و آقای مهندس حسین دژاکام توانستند با این قدمهایشان این قفل زنگزده را باز کنند.
آقای مهندس حسین دژاکام آمدند و رابطه بین این دو را کشف کردند؛ اینکه چه اتفاقی درون بدن یک فرد مصرفکننده میافتد و جایگزین آن میشود. مواد یا آنتیایکس ساختارش شبیه آن مواد مخدری که درون بدن من هاجر است، هست. من شروع میکنم مواد مصرف کردن حالا به دلایلی، وقتیکه شروع میکنم، موادمصرف کردن، بدن من تنبل میشود؛ کارخانههای بدن من دارند به اصطلاح از کار میافتند و دیگر آن مواد ترشح نمیشوند و من از روی نیاز مواد مصرف میکنم، نه از روی هوس و وسوسه، پس وقتی یک مسافر سراغ مواد میرود، این در ذهن ما نباشد که وسوسه سراغش آمد؛ نه! بدنش نیاز دارد که الان مواد مصرف کند؛ چون آن کارخانهها، کارخانههای درستی نیستند. قدم سوم که خیلی مهم است این است که صورت مسئله مشخص شد، جواب داده شد، الان آمدند و گفتند که یک راهیکه سیستمهای حیاتی که از چرخه خارج شده را به حیات برگردانند که متدDST را اختراع کردند و خیلی راحت با مثلثDoD با متدDST، توانستند افرادی که سیستم آنها از چرخه طبیعی خارج شده بود را به چرخه برگردانند.
در مورد تعریف جدید آقای مهندس حسین دژاکام در مورد اعتیاد که میفرمایند: «اعتیاد، یک بیماری سلولی، مولکولی و اپیژنتیک است.» مقالههای خانم آنی را که ماه پیش بود را اگر گوش کرده باشید، خیلی قشنگ، علمی ودقیق برای ما این موضوع را باز کرد. این ثابت میکند که کنگره۶۰ واقعاً یک مکان علمی است. من دو مقاله خانم آنی را خواندم. مقاله سال قبل این بود که هفتاد نفر از افرادی که مصرفکننده بودند و شروع به سفر کردند را انتخاب کردند، آزمایش خون از آنها گرفتند، ژنهایشان را بررسی کردند و یک آزمون روانشناختی از آنها گرفتند؛ این افراد ششماه سفرکردند، بعد ازششماه آزمایش را تکرار کردند و متوجه شدند که این ژنها سرجای خودشان برمیگردند، یعنی تغییر بیان میدهند. یعنی کلاً ساختارشان عوض شده بود و بعد از ششماه تازه داشتند، سرجای خودشان برمیگشتند. آنجایی که اینهمه ما راهنماها به شما تاکید میکنیم که سفراولیها تا ششماه سکوت کنید، اجازه دهید مسافران در آرامش سفر کنند به خاطر این دلیل علمی است؛ چون ژنها دارند تغییر میکنند. مقاله امسال هم این بود یکسری موشها را به تریاک معتاد کردند و بعد از مدتها با متدDST درمان کردند و یکسری را درمان نکردند و روی این دو دسته آزمایش کردند و آنهایی که با متدDST درمان شدند؛ ژنهایشان سرجای خودشان برگشتند و بیانشان که عوض شده بود، درست شده بودند. چون ساختار موشها با بدن انسان خیلی شبیه به هم است؛ آزمایشات را روی موشها انجام دادند.
مسئله دیگر این است که من همسفر صورت مسئله اعتیاد برای من باز شد؛ باید نگاهم به یک فرد مصرفکننده تغییر کند، باید رفتارمان با یک مصرفکننده کاملاً تغییر کند. نکته مهم دیگر اینکه صورت مسئله اعتیاد به چه درد من همسفر میخورد؟ همیشه خانم شیرین در مشارکتهایشان میگوید که ما همسفرها اگر کنار یک فرد مصرفکننده قرار گرفتیم این نیست که من با دیدی به آن نگاه کنم که من قربانی شدم، قربانی لذت اعتیاد یک فرد، جوانیام رفت، سالهای عمرم رفت نه! من همسفر آنقدر تاریکیهایی در وجودم است که هم عرض یک مصرفکننده شدم و درکنار یک مصرفکننده قرار گرفتم.
جایگزینی مواد را گفتیم؛ جایگزینی در همسفر چگونه اتفاق افتاده؟ ساختارهای خوب شکستند، ریختند و ساختارهای بد به جایش آمدند؛ الان من همسفر باید این فکر را بکنم برای منکه این درب باز شده، به کنگره آمدم و به دانش کنگره محرم شدم، خودم را به عنوان یک کالای دست دوم نبینم؛ برای خودم شروع به سفر کردن کنم و نگویم که بهخاطر مسافرم آمدم. انشاءالله آن ساختارهای که قبلاَ داشتیم را جایگزین ساختارهای بد کنیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر وحید
تایپیستها: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) و همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
220