اعتیاد یکی از بزرگترین معضلات بشری است که قرنها ذهن اندیشمندان و متخصصان را به خود مشغول کرده است. بسیاری آن را بیماری لاعلاج یا صرفاً یک عادت ناپسند میدانستند در حالیکه واقعیت پیچیدهتر و عمیقتر از این برداشتهای سطحی است. مهندس حسین دژاکام با طرح «صورتمسئله اعتیاد» افق تازهای در شناخت و درمان این پدیده گشود و نشان داد که اعتیاد نه پایان راه بلکه اختلالی قابل ترمیم و درمان است از نگاه ایشان اعتیاد مصرف مستمر موادمخدر بیرونی بهجای مواد شبهافیونی طبیعی بدن است. انسان در درون خود دستگاهی عظیم و پیچیده دارد که قادر است انواع مواد شیمیایی و مخدرهای طبیعی مانند اندورفین، انکفالین و دوپامین را تولید و تنظیم کند. هنگامی که این دستگاه به واسطه ورود مواد بیرونی از کار میافتد فرد به وابستگی شدید دچار میشود بنابراین اعتیاد تنها یک «رفتار» نیست؛ بلکه نوعی اختلال در سیستم بیوشیمی بدن است.
مهندس دژاکام صورتمسئله اعتیاد را در سه بُعد اصلی معرفی میکند که عبارتند از ۱_ جسم: تخریب و از کار افتادگی سیستمهای درونی تولید مواد حیاتی ۲_ روان: اختلال در احساسات و هیجانات انسان که بازتاب مستقیم بینظمیهای شیمیایی در بدن است ۳_ جهانبینی: نگرش و برداشتهای فرد از هستی، زندگی و حتی خودش که در اثر اعتیاد دچار انحراف و تاریکی میشود.
بدیهی است که بدون بازسازی هر سه ضلع این مثلث، درمان واقعی تحقق نخواهد یافت. برای بازگرداندن تعادل به جسم، روش علمی DST طراحی شد. این روش بر پایه کاهش تدریجی و زمانبندیشده با استفاده از داروی OT عمل میکند. در طی حدود ۱۱ ماه، مصرف به تدریج کاهش یافته و سیستم طبیعی بدن فرصت مییابد تا بار دیگر مواد مورد نیاز را تولید کند. این فرآیند بهگونهای است که نه تنها جسم بازسازی میشود بلکه روان و جهانبینی نیز همگام با آن در مسیر اصلاح قرار میگیرند. اهمیت این نگرش در آن است که اعتیاد را از حیطه بیماری لاعلاج بیرون آورده و آن را به عنوان یک اختلال قابل درمان معرفی میکند با این نگاه، فرد مصرفکننده نه یک انسان طرد شده بلکه انسانی است که با آموزش، صبر و روش درست میتواند به زندگی سالم، متعادل و شرافتمندانه بازگردد. به تعبیر مهندس دژاکام صورت مسئله اعتیاد چراغی است که تاریکی جهل را میشکافد و راه رهایی را روشن میسازد زیرا تا زمانیکه مسئله به درستی تعریف نشود یافتن پاسخ آن نیز ناممکن خواهد بود.
وقتی برای اولینبار با مفهوم صورتمسئله اعتیاد آشنا شدم حس کردم که مدتها چیزی بسیار مهم را از دست دادهام. اعتیاد صرفاً یک عادت یا ضعف اراده نیست بلکه یک بحران عمیق در سه بُعد زندگی انسان است. اعتیاد یعنی جایگزینی مواد شبهافیونی طبیعی بدن با مواد بیرونی به شکلی که سیستم طبیعی تولید این مواد در انسان از کار میافتد. این نگاه، اعتیاد را نهتنها یک مشکل جسمی بلکه یک اختلال کلنگر معرفی میکند.
مهندس دژاکام این بحران را در قالب سه ضلع توضیح میدهد یکی جسم: جایی که تعادل شیمیایی بدن برهم میخورد و عملکرد طبیعی آن مختل میشود، روان: میدان احساسات و عواطف ما که دچار آشفتگی میشود و توان برقراری آرامش را از دست میدهد و مورد آخر جهانبینی: نگاه ما به زندگی، معنا و خودمان که تاریک میشود. به نظر من تا وقتی این سه ضلع با هم درمان نشوند هیچ مسیر رهایی واقعی شکل نمیگیرد. روش DST که کنگره۶۰ ارائه میدهد مانند یک نقشه راه تدریجی است. این روش با کاهش گامبهگام و هدفمند مصرف داروی OT فرصتی به بدن میدهد تا دوباره تعادل درونیاش را بازسازی کند. این فرآیند معمولاً حدود ۱۱ ماه طول میکشد و فراتر از درمان جسم، روح و ذهن را نیز ترمیم میکند. برای من، صورتمسئله اعتیاد یک کلید است، کلیدی که در را به سوی شناخت عمیقتر خود و بازسازی زندگی میگشاید. این نگاه ثابت میکند که اعتیاد پایان راه نیست؛ بلکه آغازی دوباره است برای کسانی که میخواهند دوباره زندگی کنند از نو آفریده شده و معنا بیابند.
نویسنده: همسفر زهرا راهنمای تازهواردین رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم)
ویراستاری: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ارسال خبر: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
398