سلام دوستان ایمان هستم یک مسافر.
خوشحالم که امروز فرصتی دست داد تا با دو دستور جلسه در خدمت شما باشم؛ دستور جلسه نخست «صورت مسئله اعتیاد »و دومین دستور جلسه؛ «اولین سال رهایی مسافر بیژن»
در کنگره آموختهایم که ابتدا برای از میان برداشتن هر مشکل یا مسئلهای ابتدا صورت آن مسئله را بدانیم تا بتوانیم آن مشکل را حل کنیم. بیشتر ما پیش از آنکه وارد کنگره شویم، از آنجایی که صورت مسئله را نمیدانستیم، شروع میکردیم به پاک کردن صورت مسئله! من خودم با استفاده از بیشتر روشهای ترک خودسرانه، این کار را انجام داده بودم که هیچ کدام به نتیجه نرسیده بود زیرا صورت مسئله برایم روشن نشده بود.
اما جناب مهندس با تجربیات شخصی و دانش و مطالعات فراوان توانستند صورت مسئله را روشن کنند که این به تنهایی گام بزرگی در درمان اعتیاد محسوب میشد. پس از کشف صورت مسئله اعتیاد و سیستم ایکس و با استفاده از داروی اوتی درمان اعتیاد در کنگره به راحتی صورت گرفت.
همین باعث شد که باورهایی که در بیرون از کنگره داشتیم خراب شود چون به ما گفته بودند که اعتیاد یک بیماری مرموز، درمان نشدنی و پیشرونده است.
من همواره به دوستانی که با خواسته ترک به کنگره میآیند میگویم که؛ کنگره جای ترک مواد مخدر نیست، بلکه در کنگره ما اعتیاد را درمان میکنیم.
درمانی که در کنگره صورت میگیرد به گونهای است که مسافر پس از درمان شدن هیچ حس و یا وسوسهای در مورد مواد در ذهنش نداشته باشد.
صورت مسئله اعتیاد عبارت است از جایگزینی مخدرهای بیرونی با مخدرهای درونی بدن. به صورتی که انسان از بدو تولد مواد شبه افیونی را در بدن خود به میزان معین تولید میکند اما شخص مصرف کننده با وارد کردن مواد مخدر از بیرون به داخل بدن، کارخانههای تولیدی مواد شبه افیونی را از کار میاندازد و عمل جایگزینی صورت میگیرد که ما به این میگوییم« صورت مسئله اعتیاد»
حالا اگر عملیات جایگزینی انجام شود و ما از بیرون مواد مخدر وارد بدن نکنیم حالت خماری روی میدهد.
اما در کنگره با استفاده از روش { دی اس تی} که جناب مهندس آن را کشف کردند به راحتی اعتیاد درمان میشود. با استفاده از روش [دی اس تی] در ۱۱ یا ۱۲ ماه عملیات جایگزینی به صورت وارونه انجام میشود و باید بدانیم که ما ترک یک یا چند روزه در کنگره نداریم و میبایستی طول درمان یازده ماهه به خوبی رعایت شود.
اما در مراکز درمانی دیگر این موضوع رعایت نمیشود چون صورت مسئله برای آنها حل نشده است و اقدام به ترکهای فوری یا چند روزه میکنند که نتیجهای حاصل نمیشود.
اما جای شکرگزاری دارد که من و همه دوستان در کنگره با استفاده از روش [ دی اس تی} اعتیادمان را درمان میکنیم و به حال خوش میرسیم.

و اینک بخش دوم دستور جلسه« نخستین سالروز رهایی مسافر بیژن» که ابتدا به خودش و تمام دوستان در نمایندگی رودکی و کنگره ۶۰ تبریک میگویم.
بیژان جزو رهجوهایی بود که بسیار مطیع و فرمانبردار بود و به قول آقا محسن که میگفت؛ برخی رهجوها راهنمایشان را پیر میکنند، بیژن بسیار خوش اخلاق بود و موجب نشاط و سرزندگی من و لژیون ما است. بیژن در لژیون به عنوان دست راست من کار میکند و بسیار در کار لژیونداری به من یاری میرساند.
بیژن هم در بوستان حافظ به عنوان نگهبان ورزشی و هم مبصر کلینیک (درمانگاه) و هم نگهبان روزهای چهارشنبه نمایندگی مشغول خدمت است.
.jpg)
خاطرهای که از بیژن در ذهنم دارم این است که؛ روز نخستی که وارد لژیون ما شده بود، آقای رضا بابایی در حال صحبت بود و از آنجایی که رضا بابایی چانه گرمی دارد و زیاد حرف میزند، حوصله بیژن سر رفته بود و صبرش تمام شد. بیژن در گوش من نجوا کرد که؛ اگر ممکن است رضا صحبتهایش را تمام کند چون من خسته شدهام.
من نیز از طریق تلفن به رضا پیامک دادم که حرفهایش را خلاصه کند.، به همین خاطر بیژن پس از رهایی هر وقت که آقا رضا را میبیند جلوی او شرمنده میشود و به خاطر این گفته از آقا رضا طلب بخشش میکند.
بیژن با اینکه با مسائل و مشکلات کاری دست و پنجه نرم میکند، اما در کنگره همچنان مشغول خدمت است و بر آن است که زکات رهاییاش را با خدمت کردن بپردازد.
امیدوارم برکت این خدمتها به زندگیاش بازگردد.

اعلام سفر و آرزوی مسافر بیژن؛
سلام دوستان بیژن هستم یک مسافر
آنتی ایکس تریاک
مدت سفر ۱۰ ماه و ۱۷ روز
راهنما آقا ایمان
روش دی اس تی
دارو اپیوم تینچر
مدت رهایی یک سال و پنج روز
ورزش فوتسال
آرزو دارم که همه سفر اولیها در کنگره به درمان برسند.
خلاصه گفتههای مسافر بیژن؛
خدا را شکر میکنم که امروز اینجا هستم و یک سال از رهایی من گذشته است و قابل باور نیست چون به سرعت این یک سال سپری شده است.
من هم با سالها تخریب و مصرف مواد مخدر وارد کنگره شدم، تاریکیها و گرفتارییهای آن را زیاد دیده بودم حتی یک شب در سطل زباله در کوچه دنبال موادم میگشتم که توسط یکی از نزدیکانم به سطل زباله انداخته شده بود. حالم بسیار خراب بود و به هیچ عنوان تعادل نداشتم.
از جناب مهندس و تمام خدمتگزاران به ویژه از آقا ایمان قدردان و سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا من بتوانم در کنگره درمان شوم چون مسیر درمان من در کنگره یکی از راههایی بود که به خوبی از پس آن برآمدم، کاری که هرگز در زندگیم انجام نداده بودم اما در این مسیر بسیار گوش به فرمان و مطیع بودم. امیدوارم این جریان را بتوانم در سفر دوم هم پیاده کنم.
امروزه حال بسیار خوبی دارم و این حال زیبا را مدیون راهنمای عزیزم آقا ایمان و جناب مهندس هستم که این بستر را فراهم کردند تا بتوانم به درمان برسم. در کنگره ۶۰ انسانهای زیادی به درمان رسیدهاند و خانوادههای بسیاری نجات پیدا کردهاند. من آموزشهای کنگره را در خانه و خانوادهام نیز پیاده میکنم و دو فرزند خردسالم را با استفاده از همین آموزشها تربیت میکنم. چون در طول مصرف به پسرم ضربههای روحی زیادی وارد شده بود و امروزه او نیز با استفاده از آموزشهای کنگره هر روز رو به بهبود و پیشرفت است. امیدوارم در ادامه نیز پدر خوبی برای خانواده باشم و زیانهای وارده را جبران کنم. آموزشهایی که من از آقا ایمان و کنگره ۶۰ یاد گرفتم به قدری ارزشمند است که این یک سال برابر با تمام آموزشهای عمرم بود و همین آموزشها باعث شد که زندگیم نجات پیدا کند.
من همه انسانها به ویژه افراد کنگره را قلباً دوست دارم و هرگز راضی نیستم که کسی از من رنجیده خاطر باشد و اگر احساس کنم که رنجشی در میان است خیلی زود عذرخواهی میکنم تا آن کدورت برطرف شود.
به واسطه خدمتهایی که در کنگره انجام میدهم انرژی خوبی دریافت کرده و حالم بسیار خوب میشود و میخواهم این حال خوب را هم دیگران تجربه نمایند و همیشه دوست دارم خدمتی را که انجام میدهم کاملاً دلی باشد. امروزه که در کنگره درمان شدهام انگار هرگز در گذشته مصرف کننده نبودم و از توان بدنی بالایی برخوردار هستم. امیدوارم همه سفر اولیها این حال را تجربه کنند.
در آخر از همه شما دوستان گرامی که با حضورتان جشن بنده را گرم کردید سپاسگزارم.

نگارش و بارگذاری؛ مسافر حسن
عکس؛ مسافر بابک
- تعداد بازدید از این مطلب :
105