ده حس است و هفت اندام دگر آنچه اندر گفت ناید می شمر
انسان هنوز موجود ناشناختهای است و ساختارهای مختلفی دارد. قسمتی از این ساختارها در قالبی میگنجد که آن را قالب مثالی مینامند. قالب مثالی، همان است که در خواب آن را مشاهده میکنیم. اگر جسم فیزیکی را از انسان حذف کنیم آنچه میماند، قالب مثالی است. روح، عقل، حس و نفس هم اجزاء آن محسوب میشوند که پس از مرگ از انسان باقی میماند. انسان فقط جسم نیست و ساختارهای متعددی دارد که حتی با مرگ هم از بین نمیرود.
در هنگام خواب، قالب مثالی بالای جسم قرار میگیرد و کالبد دوم از انرژیهای کیهانی، کسب انرژی میکند و مانند یک باطری شارژ میشود. زمانی که از خواب بیدار میشویم کالبد دوم به جسم برمیگردد و انرژی ذخیرهشده خود را به الکترونهای سلولها منتقل میکند و باعث انرژی دوباره ما میشود. ماکزیمم انرژی کیهانی از ساعت ۱۲ شب تا حدود اذان صبح است. نکته اصلی اینجاست که تمام عادات و خصوصیات ما به کالبد دوم منتقل میشود.
در فصل تابستان، ساختار شهر وجودی یا جسم ما به هم میریزد؛ همچنین وضعیت کرمها و موریانهها که درخت جسم ما را پر کرده بودند نیز به هم ریخته و مجبورند از دروازههای شهر ما آرامآرام خارج شوند؛ زیرا دیگر بهقدر زیاد و بدون حساب و کتاب به آنها مواد مخدر نمیرسد. وقتی جسم افیونی شود، فکر هم افیونی میشود. در اثر استفاده از تریاک و مشتقات آن، بدن کم آب شده و این امر باعث خشک شدن مدفوع یا همان یبوست میشود که به آن بیماری هموروئید میگویند.
یکی از مشکلات اساسی اعتیاد، مشکل شکم یا یبوست است که در آغاز سفر هرروز بهتر میشود تا جایی که در میانه سفر تا ۹۰ درصد حل میشود. استاد سیلور میفرمایند: «شهر، جهان و جهانها همه در درون ماست. شما به جهت الگو بودن؛ بایستی بینقص باشید. شما خوب میدانید که در جسمهای دیگر ترک عادتهای بد سخت است. کتاب شما باید قابل فهم، بدون نقص و فاقد هر قیدوبندی باشد تا برای مجریهای آینده قابل عمل باشد».
قاضی میگوید: «شروع قدری مشکل به نظر میآید؛ اما آغاز شما مهمترین بخش عمل است که در ادامه از نیروی وجودی و بخش کیهانی کاملاً به نور میرسید». در جایی دیگر استاد سیلور میگویند: «از طبیعت، جهت رنگ، بهترین را انتخاب کنید که در انوار کیهانی اثر مثبت بگذارد و از سایهها در جهت میزان، استفاده کنید. حالت سایه یک نقطه مشترک با نور دارد، آنهم تابش نور است. همانگونه که ما سایه را در سایه نمیتوانیم ببینیم قادر هم نیستیم تمامی کالبدها یا جسمهای خود را رؤیت کنیم و فقط یکی از آنها که در برد و دید دستگاه حس است را میبینیم؛ زیرا از ماده قابل شناخت تشکیل شده است».
استاد سردار میفرمایند: «کالا باید خالص و باارزش باشد تا به کار تجارت بیاید. در گیاهان هم نسبت تضادها وجود دارد. برای مثال رطب، شیرین و حیاتبخش است و مصرف دائم دارد؛ ولی حنظل ممکن است یکبار در طول حیات به میزان کم و در صورت لزوم مصرف شود؛ بنابراین باید کشت رطب را توسعه دهیم. مصرف داروهایی که عادت آور است نباید به خود و دیگران داده شود؛ البته هر نوع دارویی که تعادل حیات را بر هم میریزد».
استاد سردار در جای دیگر بیان میکنند: «برای رسیدن به درجه رفیع انسانی نیاز به ایمان قوی داریم و این مسئله شما را به سمت عقل و آگاهی هدایت میکند. ما برای اینکه بتوانیم نیروی درون خود را قوی کرده و به کار بگیریم؛ باید خود را به فرمان عقل نزدیک کنیم و البته داشتن ایمان هم مهم است. شما همچنین بایستی از برخورد با نیروهای منفی یا شیطانی اجتناب کنید؛ زیرا قویترین نیروی موجود و بازدارنده وجود ماده (شیطان) است که در تمامی ادامه حیات ما را تعقیب میکند. لازمه داشتن حیات، زحمت کشیدن و برخورداری از مادیات است؛ اما باید ما او را اسیر خود کنیم تا در جایی خود طعمه این بعد از حیات نشویم».
منبع:
کتاب عبور از منطقه 60درجه زیر صفر، مهندس حسین دژاکام
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیام همسفر هانیه
ویرایش و ارسال: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
112