سلام دوستان زینب هستم همسفر
دستور جلسه در مورد؛ 《صورت مسئله اعتیاد》
وقتی برای اوّلین بار به کنگره آمدم، از صحبتهای آقای مهندس فهمیدم که چیزی به اسم "صورتمسئله اعتیاد" وجود دارد، با خودم گفتم یعنی چه؟ مگر اعتیاد یک مشکل ساده نیست؟ مگر نمیشود با زور، با بستری شدن یا با ترکهای مکرر درمان کرد؟ امّا کمکم فهمیدم که این صورتمسئله، اساس و ریشه همه چیز است. من بهعنوان همسفر همیشه فکر میکردم مشکل همسرم فقط مواد است و اگر او مصرف نکند همه چیز درست میشود؛ اما بعد فهمیدم که نه اینصور نیست، بلکه جسم او با مصرف مواد، مثل یک سیستم خراب شده است. مواد جایگزین مواد مخدر طبیعی بدن او شده و وقتی مصرف نمیکرد، سیستم عصبی و جسمی او توان کار کردن ندارد. اینجا بود که فهمیدم چرا با همه تلاشها، باز شکست میخورد. در بخش دوّم، یعنی روان؛ تازه متوجه شدم که آن عصبانیتها، آن بیحوصلگیها و حتّی بیتفاوتیها همه از خرابی جسم سرچشمه میگیرد. من همیشه او را مقصّر میدانستم و میگفتم چرا اینقدر پرخاشگر و بیاحساس است، اما امروز فهمیدم که روان او قربانی جسم به هم ریخته او بوده است. و اما جهانبینی...؟ این بخش برای خود من یک آینه شد؛ چون فهمیدم فقط مسافرم تنها، نیاز به تغییر جهانبینی ندارد، بلکه من هم باید نگاه خود را به زندگی، به اعتیاد و حتّی به خودم عوض کنم، تا زمانی که من هم با همان نگاه قبلی ادامه میدادم، هیچ آرامشی در خانه شکل نمیگرفت. صورت مسئله اعتیاد به من آموخت که اعتیاد یک بیماری سه بعدی است: جسم، روان و جهانبینی؛ وقتی درمان فقط روی یک بُعد انجام شود، نتیجهای جز شکست ندارد، امّا وقتی هر سه ضلع با روش درست به تعادل برسند، آنوقت معجزه رهایی اتّفاق میافتد. امروز من به عنوان یک همسفر میدانم چرا باید صبور باشم و چرا باید آموزش ببینم، چون من هم در این سفر سهیم هستم. فهم صورت مسئله اعتیاد نهتنها برای مسافرم، بلکه برای من هم راهی روشن کرد. حالا میدانم که رهایی فقط قطع مواد نیست؛ رهایی یعنی بازسازی جسم، آرام شدن روان و تغییر جهانبینی.
سلام دوستان رقیه هستم همسفر
سال تحصیلی، همراه شد با دستور جلسه:《 صورت مسئله اعتیاد》که يکی از دستور جلسات مهم و کلیدی کنگره۶۰ میباشد، این دستور جلسه در تمام سطوح مختلف زندگی مطرح میشود، زیرا برای حل هر مسئله، شرط اول شناخت صورت مسئله میباشد اینکه در حل مسائل به مشکلات گوناگونی روبهرو میشویم به این خاطر است که نتوانستیم صورت آن مسئله را حل کنیم. یکی از مشکلات اصلی اعتیاد عدم شناخت صورت مسئله اعتیاد بود و مسئلهای که مجهول باشد میتواند هزاران جواب داشته باشد که از راههای مختلف میخواستند که اعتیاد را درمان کنند. آقای مهندس در اوّلین کنگره پزشکی که در مورد درمان اعتیاد مطرح شده بود مقالهای را ارائه کردند و صورت مسئله را باز کردند و راهکارهای مناسب را ارائه دادند، «علم پیچیده نیست و هر چیزی کلیدی دارد» کنگره۶۰ اعتقاد دارد؛ در کنار باز سازی جسم، باید روان و جهانبینی شخص مصرف کننده هم تغییر کند و اعتیاد را یک بیماری چند وجهی در نظر گرفتن و یک تعریف ساده را ارائه نمودن و به عبارتی بیماری را درست معرفی کردند و با روش DST افراد به درمان رسیدن و بارها گفتهاند که منظور از درمان؛ این نیست که شخص فقط مواد مصرف نکند، بلکه اگر در شرایط مصرف قرار بگیرد و مواد مصرفی هم در دسترس باشد، بدون اینکه وسوسه شود راحت بتواند در آن مکان قرار بگیرد. چندین سال طول میکشد تا شخص مصرف کننده شود، پس بنابراین نمیتوان انتظار داشت که ظرف مدّت کوتاهی به درمان برسد، بلکه باید مسیری را که رفته، پلّهپلّه برگردد تا به درمان برسد که در کنگره۶۰ به مدّت 10ماه با روش مناسب و داروی مناسب در مدت زمان مناسب، که در اختيار شخص قرار میگیرد به سرانجام میرسد، اگر شخص بخواهد کار آسانی است. در کتاب ۱۴ مقاله،شرح کامل آن در مقالات مختلف آورده شده است، در واقع با روشن شدن صورت مسئله اعتیاد مبدا، مقصد و مسیر حرکت برای درمان مشخص شده است، با توجّه به اینکه خودشان مصرف کننده بودهاند و اقدام به ترک کردهاند در پی مطالعات زیادی که داشتهاند به نقاط کور پی بردهاند و مهمترین مسئله در درمان سیستم ایکس یا همان تولید کننده مواد شبه افیونی و مخدرهای طبیعی بدن است که بايد به تعادل برسد، از آن جایی که مواد مخدر و توهمزا، الکل و داروهای روانگردان از سدخونی مغز عبور میکند پس قادر هستند که در عملکرد سیستم ایکس مداخله کنند و در اثر استفاده مکرّر شخص از آنتی ایکسها عملیات جایگزینی اتّفاق میافتد و این جایگزینی در جسم و روان و تفکّرات شخص اثراتی را میگذارد و فرد علاوه بر اینکه از نظر جسمی و فیزیولوژی به هم ریخته است و تخریب دارد، از نظر روانی هم خلقوخوی مناسبی ندارد و تفکّرات او هم درست نیست و برای درمان باید هر سه مؤلّفه به موازات هم به تعادل برسد. امروزه بیش از هزاران مصرف کننده به درمان رسیدهاند و حل صورت مسئله اعتیاد و درمان آن باعث شد که راه برای درمان بسیاری از بیماریهای لاعلاج و صعبالعلاج هم پیدا شود و مقالات علمی پذیرفته شده کنگره۶۰ در سطح جهانی دلیل بر درستی این ادعا میباشد که هنوز در مرحله تئوری و جانوری است و امیدواریم که هر چه زودتر به مرحله اجرایی برسد و مورد استفاده جوامع پزشکی شود و از درد و رنج بَشر کاسته شود. در سطوح زندگی اگر با تفكّر صحیح و شناخت کامل بتوانیم صورت مسائل را یاد بگیریم، میتوانیم هر مسئلهای را حل کنیم و برای حلّ آن، ابتدا به درون خود برگردیم که کجای کار من اشکال دارد و تفکّر کنم و با شناختي که از خود پیدا میکنم میتوانم به نحو مطلوب حل کنم و برای هر قفلی کلیدی پیدا کنم تا در صلح و آرامش بهتری مسائل حل شود، چرا که بزرگترین جنگ انسان جنگ با خودش میباشد.
سلام دوستان بتول هستم همسفر
اول از همه سپاسگزار خداوند بزرگ هستم که کنگره را مسیر راه من قرار داد تا بدانم آنچه نمیدانم، از نیستی به هستی و از ناامیدی به امیدواری و شادی برسم. صورت مسئله، یک شاه کلید، یک کُد است که تا به حال برای تمام جوامع بشری ناشناخته بود، صورت مسئله یعنی؛ علّت یک چیز از علّت پیبردن به معلول، یعنی کشف یک راه، پیدا کردن رمز. در وادی هفتم ما آموختم که رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دوم آنچه ما برداشت می کنیم. حقیقت صورت مسئله اعتیاد، عکسالعملهای پنهان این بیماری در افراد بود مشکلی که جناب مهندس، با کشف OT، کاشف آن شدند، اینکه چرا حال یک شخص مصرف کننده مواد، بعد از کنار گذاشتن مصرف مواد به حالت تعادل جسمی و روانی نمیرسد؟ آیا واقعا یک جو غیرت نیست؟ یا فرد گرفتار از سر خودخواهی این کار را انجام میدهد؟ صورت مسئلهای که آقای مهندس کشف نمودن، برای تمام سوالات و مجهولات در مورد درمان اعتیاد، جواب متفاوتی عنوان شد، جوابی که هنوز جوامع بشری به آن دسترسی پیدا نکردهاند؛ سیستم ایکس، سیستم ناشناختهای انسان از هورمونهای درونی و بیرونی و سیستم عصبی انسان، و تمام قسمتهای مغز انسان که انسان را به حالت طبیعی میرساند و حتّی مجهولاتی که هنوز ما هم به آن نرسیده باشیم و در آینده به آن سوالات خواهند رسید، تعادل طبیعی خارج شده، بعضی اشخاصی که به سمت مواد گرایش پیدا کردند،علّت آن نامتعادل بودن سیستم بدن انسان است که اگر واقعا فرد به فکر درمان خودش باشد، راه را پیدا میکند و درمان خودش را نیز پیدا کند و میتواند به تعادل لازم برسد و خَمر درونی خودش را فعال کند و از بیماریهایی که در بدن خود داشته و ناشناخته بوده نجات پیدا میکند، چون بیشتر بیماریها به خاطر نامتعادل بودن سیستم ایکس بدن انسان است که اگر انسان به رختخواب برود و نتواند بخوابد، یعنی؛ سیستم ایکس دارای مشکل است و اگر راحت بخوابد این یعنی؛ تعادل.
اگر با صدای بال مگس از خواب میپرد این یعنی نامتعادلی، اگر حوصله هیچ کاری را ندارد این میشود یک مشکل، این همان صورت مسئله است که ما باید دنبال راهحل باشیم و بفهمیم که وجود مشکل از چیست؟ حالا این مشکلات میتواند قابل لمس و دیدن باشد مثل خوابیدن، راه رفتن، شادبودن، و ... امّا گاهی این مشکلات قابل درک نیست، مثل مشکلی که معمولأ برای ما در زندگی رُخ میدهد در مرحله اول این است که من همیشه یاد گرفتم که علّت را به گردن دیگران نیندازم، بلکه آن علّت را در وجود خودم جستجو کنم و دوم اینکه با وجود مشکلات یاد بگیرم با حال خوش زندگی کنم، توجه به این موضوع خیلی مهم است ولی اینکه ما چی بَرداشت میکنیم، مهم است. شخصی به کنگره میآید، برای درمان اعتیاد، ولی کار خودش را انجام میدهد؛ این یعنی شخص هنوز به این حقیقت نرسیده است که حقیقت درمان چه چیزی است.
منبع: سایت کنگره۶۰
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
104