زندگی انسان پر است از مسئلههایی که هنوز هیچ صورت مسئلهای برای آنها تعریف نشده است؛ مسئلههایی که پر از مجهولات است و هنوز انسان نتوانسته آنها را حل کند؛ چون مبدأ آنها مشخص نیست و نمیداند ریشه مشکل کجاست؟ و درواقع مجهول را پیدا نکرده است. هر مسئلهای یک صورت مسئله دارد.
در صورت مسئله، تعدادی سوال بیجواب به وجود میآید و برای اینکه به صورت مسئله برسیم باید دقیقاً بدانیم به دنبال چه مجهولی هستیم؟ اعتیاد یکی از بزرگترین مسئلههایی بود که بشر هیچ صورت مسئلهای برای آن تعریف نکرده بود. هر کسی از دیدگاه خودش بدون اینکه ریشه علمی داشته باشد، به اعتیاد نگاه میکرد و هیچ کسی نتوانسته بود به این امر پی ببرد که دقیقاً ریشه اعتیاد کجاست؟
به همین دلیل به این نتیجه میرسیدند که اعتیاد، درمان ندارد و دچار سردرگمی میشدند، ولی آقای مهندس حسین دژاکام، بنیان کنگره۶۰ و مبتکر روش DST توانستند صورت مسئله اعتیاد را مشخص کنند و مبدأ و ریشه درمان اعتیاد را پیدا کنند؛ چیزی که هنوز تمام جهان از درک آن عاجز است.
درمان اعتیاد، در کنگره۶۰ از اینجا شروع شد که آقای مهندس صورت مسئله اعتیاد را بیان کردند و این مسئله را برای همیشه حل کردند که اعتیاد چیست؟ اعتیاد، عادت و وابستگی نیست؛ اعتیاد، بیماری مزمن، لاعلاج و پیشرونده هم نیست، بلکه اعتیاد، جایگزینی مزمن است، جایگزینی مخدرهای بیرونی به جای مخدرهای درونی جسم است. در صورت مسئله اعتیاد چند موضوع یا چند مسئله جواب داده میشود: یکی تعریف خود اعتیاد است و دیگری شناخت انسان و سوم مثلث درمان و بازتنظیم نمودن سیستم ایکس بدن میباشد.
جهان از آغاز بشریت تا قبل از اینکه صورت مسئله اعتیاد را آقای مهندس بیان کنند؛ نمیدانست که اعتیاد چه قسمتهای از بدن را تخریب میکند؟
اعتیاد در واقع سیستم ایکس جسم انسان را از تعادل خارج میکند. تعریفی که آقای مهندس از سیستم ایکس ارائه میدهد: به معنی سیستمهای تولیدکننده مخدرهای طبیعی بدن، نوروترانسمیترها یا واسطههای شیمیایی یا ناقلهای عصبی در فضای بین سیناپسی و مجموعه هورمونها و غدد درونریز و برونریز و بیان ژنها میباشد.
در صورت مسئله اعتیاد آقای مهندس کشف کردند این سیستم نیز که از تعادل خارج شده است باید به حالت تعادل برگردد و برای این کار مثلث درمان را مطرح میکنند.
مثلث درمان شامل سه ضلع: جسم، روان و جهانبینی میباشد؛ چون بیماری اعتیاد تمام سیستم جسم انسان را از تعادل خارج کرده و شخص مصرفکننده باید در طی ۱۰ الی ۱۱ ماه ذرهذره این سیستمهای جسم را که از تعادل خارج شده است به تعادل نزدیک کند.
این کار نیاز دارد که شخص، ابتدا جسم را به خوبی بشناسد و نیازمند شناخت مسائل غیرجسمی انسان نیز میباشد؛ چرا که این مسائل که ما در کنگره آنها را جهانبینی و یا شناخت صور پنهان انسان میدانیم میباشد و تأثیر مستقیمی روی جسم ما دارد.
برای این کار در کنگره، آقای مهندس دو سفر را الزامی دانستند: سفر اول سفری است که در آن ابتدا شخص طی ۱۰ الی ۱۱ ماه نوع مواد مصرفی خود را ذرهذره طبق متد DST کم میکند تا جایی که مواد مصرفی شخص قطع شود. این متد تا ۹۰ درصد سیستم ایکس مصرفکننده را به حالت تعادل طبیعی برمیگرداند، در طی این مدت ۱۰ ماه شخص مصرفکننده شروع میکند به گرفتن یک سری آموزشها در افکار و اندیشه و نگرش او نسبت به زندگی همزمان که سطح داروی این شخص یا مواد مصرفی شخص کاهش پیدا میکند نیازمند این میباشد که یک سری مسائل یا همان نگرش شخص نسبت به زندگی تغییر پیدا کند.
از مهمترین بخشهای زندگی: تنظیم شدن ساعت خواب، تغذیه مناسب، خارج شدن از یک سری افکار منفی مثل: ترس، ناامیدی، حقارت و خیلی حسهای منفی دیگر که همه ریشه در اعتیاد دارند میباشد.
زمانی که شخص بتواند هم جسم و هم جهانبینی خود را به تعادل نزدیک کند، بعد از گذشت ۱۰ ماه که داروی مصرفی او به صفر میرسد از اعتیاد خارج میشود؛ در واقع سیستمهای جسم این شخص به تعادل میرسد و مواد مخدر درونی بدن شروع به تولید میکنند و دیگر شخص هیچ نیازی به مواد مخدر بیرونی ندارد.
در پایان خداوند بزرگ را شاکر هستم که جزء کوچکی از خانواده بزرگ کنگره۶۰ هستم و با آموزشهایی که از کنگره و آقای مهندس دریافت میکنم میتوانم خیلی از مسائل را در زندگیام حل کنم و میتوانم به بهترین شکل ممکن از زندگی برخوردار باشم. امیدوارم تا جایی که در توانم است بتوانم یاریرسان انسانهای دردمند باشم.
منابع: کتاب ۱۴ مقاله
مقاله آقای خدامی
سی دی صورت مسئلهی اعتیاد
نویسنده: راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر سمیرا(لژیون سردار)
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
124