اعتیاد مسمومیت نیست، بیماری لاعلاج نیست، فقط یک جایگزینی است

هشتمین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رازی؛ با استادی راهنمای محترم پهلوان بهنام، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه (( صورت جلسه اعتیاد ))  در روز شنبه تاریخ 5 مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان بهنام هستم یک مسافر، خدا را شاکرم که در این جایگاه هستم برای آموزش گرفتن و خدمت کردن، از ایجنت محترم و گروه مرزبانی بابت مسئولیت این جایگاه تشکر می‌کنم، امروز یک روز خاصی بود برای من چرا که نتیجه تمام تلاش هایی که در این مدت در کنگره انجام داده بودم را امروز با گرفتن شال راهنمایی از دستان آقای مهندس دژاکام دریافت کردم، خیلی خوشحالم که در ادامه می‌توانم خدمت گذار بهتری در کنگره باشم، من واقعا برای رسیدن به این جایگاه تلاش کردم و نتیجه آن را امروز دیدم، امرور مصادف شد با تولد یک سالگی مسافر علی اصغر، صبح که از خواب بیدار شدم تا همین الان که در خدمت شما هستم پر از اتفاقات خوب و باشکوهی برای من بود، دریافت شال راهنمایی، جایگاه استادی، اولین تولد بعد از دریافت شال راهنمایی اینها همه اتفاقهای خوبی است که امروز برای من افتاده است، خدا را شکر میکنم و امیدوارم همیشه همینطور باشد، دستور جلسه امروز صورت مسأله اعتیاد می‌باشد،

آقای مهندس یکی از بزرگترین کارهایی که در مورد اعتیاد و جامعه پزشکی انجام دادند حل کردن صورت مسأله اعتیاد بود،  خیلی از افرادی که در مورد درمان اعتیاد ادعا داشتند راهکارهای گوناگونی را ارائه کردند اما هیچ کدام تاثیر مثبتی در بهبود یک مصرف کننده نداشت، خیلی از دوستان که حتی در این مکان حضور دارند راه‌های زیادی را تجربه کرده اند ازجمله، کمپ، NA, سم زدایی، کلینیک های ترک اعتیاد، و راه های دیگر که هیچ کدام نتیجه ای در بر نداشت، یکی از دوستان خود من با مصرف یک گرم تریاک کشیدنی وارد کلینیک شد و از انجایی که هیچ شناختی از کنگره60 نداشت در همین زمان که در جمع شما دوستان هستم باید بگویم این دوست من 30 سی سی شربت متادون مصرف می کند، چرا؟، چون این صورت مسأله برای کسانی که ادعای درمان دارند حل نشده است، حالا صورت مسأله اعتیاد چه می گوید، آقای مهندس خیلی زیبا عنوان کرده‌اند که اعتیاد مسمومیت نیست، بیماری لاعلاج نیست،فقط یک جایگزینی است، جایگزینی مواد مخدر بیرونی، به جای مواد مخدر شبه افیونی در بدن، من خودم نیز راه‌های زیادی را امتحان کرده بودم، قرص بی 2, قرص ترامادول، شربت‌های دست‌ساز ، ولی امروز که به واسطه کنگره60 به درمان رسیده ام می فهمم ارزش کار مهندس چقدر زیاد می باشد، ارزش روش درمان DST چقدر زیاد می باشد، حل صورت مسأله اعتیاد چقدر راحت می باشد، امروز دوستانی که حضور داشتند برای دریافت شال راهنمایی نشان‌دهنده ارزش کار آقای مهندس  است، امروزه صورت مسأله اعتیاد حل شده و درمان اعتیاد با شربت اوپیوم و آموزش های جهان‌بینی انجام می پذیرد، شربت تریاک بالای پنجاه و دو آلکالوئید دارد که اگر ما بخواهیم این جایگزینی را بر طرف کنیم باید از این دارو استفاده کنیم تا سلولها و غدد درون ریز ما بتوانند خودشان را بازسازی کنند، آلکالوئید هایی که در شربت وجود دارد بعد ازمدت ده تا یازده می توانند آن مواد را تولید کنند، و اینجاست که شما به درمان واقعی می رسید، بخش دوم جلسه در مورد تولد علی اصغر می باشد، علی اصغر با مصرف قرص بی 2 و حال خراب از نظر جسمی و روحی وارد کنگره60 گردید، فقط یکی از نکات مثبتی که علی اصغر داشت خواسته قوی بود که باعث حضور مداوم در جلسات می شد، آن هم به واسطه آموزشهایی که از راهنمای خود می گرفت باعث به درمان رسیدن علی اصغر گردید، از این که به صحبتهای من توجه کردید از همه ی شما سپاسگزارم.

خلاصه سخنان مسافر علی اصغر:

سلام دوستان علی اصغر هستم یک مسافر، به رسم کنگره دو آرزو میکنم ،اولی را در دلم نگه می دارم و آرزوی دومی این است که تمام افرادی که در گیر استفاده از مواد مخدر هستند و راه را پیدا نمی کنند با کنگره 60 آشنا شوند و به درمان برسند، در ابتدا از ایجنت محترم شعبه رازی و گروه مرزبانی و راهنمای محترم آقای مغانی تشکر می‌کنم بابت بر پایی این تولد، از آقای مهندس تشکر می کنم برای حل کردن صورت مسأله اعتیاد تا من و بقیه افرادی که مثل من سال‌ها درگیر این مسأله بودند و راه را پیدا نمی کردند بالاخره به درمان برسند، من نیز سال‌ها پیش با مواد مخدر آشنا شدم و بجای رسیدم که باید هر روز مواد استفاده می‌کردم یا به قول معروف اجبار به مصرف شده بودم دیگر هیچ چیز دست خودم نبود،

به راحتی دروغ می گفتم به خانواده و دیگر افراد، هر کاری می‌کردم تا مواد مصرفی خود را تهیه کنم، به هر شکلی که امکان داشت، هیچ چیز و هیچ کس برایم مهم نبود ، فقط تهیه و مصرف برایم مهم بود چون دست خودم نبود، بالاخره توسط یکی از دوستان با کنگره 60 آشنا شدم و راهنما انتخاب کردم و سفر خود را شروع کردم ،یکی از مواردی که در سفر به من کمک کرد خواسته قوی بود که در وجودم داشتم هر کاری را انجام می دادم تا به جلسه و کارگاه آموزشی برسم ، تمام فرامین راهنمای خود را انجام می دادم ،می دانستم که راهنما جز خوبی برای من چیز دیگری نمی خواست ،خدا را شکر سفر خود را تمام کردم و به رهایی رسیدم ،تازه از زندگی لذت می برم بعد از چندین سال و این را مدیون آقای مهندس و راهنمای خودم می باشم، امیدوارم همه سفر اولی ها این جایگاه را تجربه کنند،از همه شما سپاسگزارم که به صحبتهای من گوش کردید.

تایپ: مسافر حمید

عکس و ویراستاری: مسافر احسان