سلام دوستان، نادر هستم، یک همسفر، از لژیون سوم با راهنمایی آقای مهراد
آقای مهندس در ابتدای سیدی «ایستاده» و در ادامهی تبیین موضوع جهانبینی، تلاش میکنند تا به ما بیاموزند چگونه «درست زیستن» را در زندگی خود پیاده کنیم.
امروز ما، چه همسفران و چه مسافران، با چالشها و دشواریهایی روبهرو هستیم که ریشهی اصلی بسیاری از آنها در «ندانستنها» و «درست عمل نکردنهای» خودمان نهفته است. البته نقش جامعه را نمیتوان نادیده گرفت، اما در نهایت مسئولیت اصلی بر عهدهی ماست و میتوانستیم در بسیاری از موارد بهتر عمل کنیم. اکنون میکوشیم از تاریکیهایی که بهسبب ناآگاهی خود ساختهایم رها شویم و به روشنایی نزدیکتر گردیم.
استاد میفرمایند هدف کنگره ساختن عارف یا فیلسوف نیست، بلکه آموزش «درست زندگی کردن» است. ما باید دانستههای خود را به کار ببریم و در عمل استفاده کنیم. هنگامی که درست بیندیشیم و آگاهی کافی داشته باشیم، میتوانیم در همین جهان نیز در «بهشت» زندگی کنیم.
مهم نیست چه داریم یا چه نداریم؛ آنچه اهمیت دارد، شیوهی برخورد ما با مسائل زندگی است. بهشت و جهنم هم در این جهان وجود دارند و هم در جهان دیگر. ما باید بیاموزیم که در همین دنیا نیز میتوان در بهشت زندگی کرد و بکوشیم در مسیر «زندگی درست» عقب نمانیم تا دنیایمان را به بهشت تبدیل کنیم.
برای رسیدن به این هدف، عبور از سختیها اجتنابناپذیر است. همانگونه که گفتهاند: «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود / مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.» پیشرفت هر جامعهای نتیجهی تلاش و کوشش بیشتر آن جامعه است. اعتیاد یکی از سختترین و پیچیدهترین مشکلات بشر است؛ هم مصرفکننده در رنج است و هم اطرافیانش.
جهانبینی کنگره به ما میآموزد که چگونه با درایت از سختیها عبور کنیم، نیروی ازدسترفته را بازسازی نماییم و دانستهها را به عمل تبدیل کنیم. همچنین یاد میدهد که انرژی خود را صرف مسائل بیارزش نکنیم.
استاد مثالی دربارهی «خواب» میزنند: اگر خواب انسان درست نباشد، ممکن است به بیماری یا حتی کوتاه شدن عمر منجر شود. در مواجهه با مشکلات، انسان باید مقاوم باشد. انسان مقاوم آسانتر و با هزینهی کمتر از سختیها عبور میکند. درخت نخل، با استواری و پایداریاش، نمونهی خوبی از این ویژگی است.
ایشان همچنین تأکید دارند که انسانها باید در پی یافتن «روح مشترک» باشند. روح مشترک نه به قوم و نژاد مربوط میشود و نه به نسبتهای خانوادگی؛ بلکه بر پایهی تفکرات مشترک شکل میگیرد. جسم انسانها تنها وسیلهای برای حضور در این جهان است. دو نفر ممکن است برادر یا خواهر باشند اما روحشان نزدیک نباشد، و برعکس، ممکن است کسی را هرگز ندیده باشیم اما روحش با ما نزدیک و همسو باشد و بیهیچ چشمداشتی به یاری ما بشتابد. درست مانند اعضای کنگره که با عشق و بدون توقع گرد هم میآیند تا راه رهایی را برای دیگران هموار سازند.
آنها بیمنت تلاش میکنند تا سیستم کنگره بهدرستی کار کند، تا حتی یک نفر از تاریکی نجات یابد، وارد بهشت شود و به سوی ارزشها گام بردارد.
با این حال، برای انجام هر کار بزرگی «فرمان» لازم است. صرفِ خواستن کافی نیست؛ تقدیر و فرمان نیز باید همراه شود. همانطور که برای دریافت وام از بانک، علاوه بر مدارک و شرایط، امضای رئیس هم ضروری است، در مسیر رهایی نیز خواستن ما لازم اما ناکافی است. فرمان الهی باید صادر شود، و صدور آن خارج از ارادهی ماست. اما هر فرمانی که صادر شود، بیتردید به نفع ما خواهد بود.
از اینکه با صبر و حوصله این مطالب را مطالعه کردید، صمیمانه سپاسگزارم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
172