English Version
This Site Is Available In English

روش DST درمان کامل اعتیاد به موادمخدر را انجام داد

روش DST درمان کامل اعتیاد به موادمخدر را انجام داد

دوازدهمین جلسه از دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی حسنانی، با استادی راهنمای محترم مسافر پیام، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر سجاد با دستور جلسه "سیستم ایکس و صورت مسئله اعتیاد" و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر علیرضا در روز شنبه 5 مهر ماه 1404، ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر عزیز تشکر می‌کنم و خیلی خوشحال هستم که در این جایگاه قرار دارم.

بخش اول دستور جلسه امروز سیستم ایکس و صورت مسئله اعتیاد است و بخش دوم آن تولد یکسال رهایی مسافر علیرضا عزیز می‌باشد.

امروز ما شاهد پیشرفت کنگره هستیم که علاوه بر درمان اعتیاد راجع به درمان بیماری‌های سرطانی و مقالات معتبر نیز  صحبت می‌شود که پایه و اساس آن همین دستور جلسه است.

آقای مهندس می‌گوید از نظر ما همه‌ انسان‌هایی که در حوزه‌ ترک اعتیاد فعالیت می‌کنند درست عمل می‌کنند اما فردی که مصرف‌کننده مواد‌مخدر است بعد از درمان در کنگره 60 در انبار مواد‌مخدر هم قرار بگیرد حالش بد نمی‌شود بزرگ‌ترین سوال بشر در علم پزشکی این است که چرا یک فرد مصرف‌کننده پس از 5 یا 10 سال عدم مصرف، با دیدن مواد‌مخدر حالش بد می‌شود اما در کنگره چنین چیزی رخ نمی‌دهد.

صورت مسئله اعتیاد به ما می‌گوید که شخص مصرف‌کننده، بی‌غیرت و یا لذت‌طلب نیست، جسم اوست که نیازمند مصرف مواد‌مخدر است، این موضوع به نیاز بدن او مرتبط است و هیچ ربطی به غیرت و اراده او ندارد؛ آقای مهندس با روش DST درمان کامل اعتیاد به موادمخدر را انجام داد.

از زمانی که مسافر و همسفر به کنگره می‌آیند در قسمت تازه‌واردین پذیرش می‌شوند و دست در دست هم‌ با یکدیگر در جلسات شرکت می‌کنند، همسفر دیگر نگاه قبل را نسبت به مسافر خود ندارد. این دستور جلسه به من یاد داد که هیچ پدیده‌ای در جهان، با زور یا با زر درست نمی‌شود؛ بعضی اوقات در اینستاگرام می‌بینم که یکسری کمپ‌ها هستند که چند ستاره می‌باشند و این خنده‌دار است، در تبلیغاتشان هم نشان می‌دهد که به عنوان مثال فوتبال دستی، بیلیارد، سونا جکوزی، پلی استیشن و از این قبیل امکانات را ارائه می‌دهند، اما مصرف‌کننده در ابتدای درمان تا دو هفته در شرایط مناسبی نیست و این درمان ناقص است.

حکایت من با آقای مهندس به این صورت است که نمی‌دانم که صبح‌های جمعه در پارک طالقانی چه شخصیتی می‌آید و از جلوی من رد می‌شود، من نمی‌فهمم که از چه انسانی آموزش می‌گیرم ، من همه چیز را در درمان اعتیاد می‌بینم که حالا تریاک یا شیشه مصرف می‌کردم و آمده‌ام که خودم را درمان کنم، تفاوت زیادی بین این موضوع هست که من با چه دیدی وارد کنگره می‌شوم و به چه صورتی رفتار می‌کنم، در تمام جوامع هر فرد بزرگی در زمان حیات خویش مورد بی‌مهری قرار می‌گرفتند، در کتاب60 درجه هم آمده که در قسمت حکم قاضی می‌گوید که اثر حکم در زمان حیات قاضی به واقعیت بزرگ جلوه داده نمی‌شود و الان ما نمی‌دانیم که صاحب چه نعمتی در کنگره 60 هستیم که از طرز صحیح غذا خوردن و روابط اجتماعی تا آداب معاشرت و حتی دیپلماسی در کارها به آموزش می‌دهد.

در مورد قسمت دوم دستور جلسه، تولد یک‌سال رهایی علیرضا را به خودش و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌کنم.
علیرضا حدود 12 ماه سفر کرد که 6 ماه آن را با من و 6 ماه هم با آقا فرهاد سفر کرد، علیرضا با راهنماهای زیادی سفر کرد و در نهایت تقدیر بر این بود که با من به رهایی برسد و حتماً یک حکمتی داشته است، همانطور که در سی‌دی پرده مطرح می‌گردد، هر موضوعی در جای خود هم فرمان الهی است و هم تقدیر، ما با نیک و بد آن کار نداریم زیرا بد بودن آن به خیال ما گاهی پرده از رازهای نهان بر می‌دارد، گاهی اوقات ما فکر می‌کنیم بعضی از اتفاقات خیلی بد می‌باشد ولی ما از پشت پرده خبر نداریم.
علیرضا یک روز قبل از اینکه رها شود روز امتحان بود و با اجازه ایجنت امتحان داد و خدا را شکر تازه‌واردین قبول شد و من برایش خیلی خوشحال شدم.
ما در کنگره اصلاً نمی‌فهمیم که چه مدت از رهائیمان می‌گذرد چون به ما خیلی خوش می‌گذرد، ولی از بچه‌های گروه‌های دیگر اگر بپرسی که چند وقت رهایی داری حتی دقایق آن را هم به یاد می‌آورد زیرا که تحت فشار می‌باشد و اما تولدها را نمی‌خواهم بزرگش کنم ولی هر تولد پیامی دارد، پیام این تولد هم می‌تواند برای کسانی باشد که مثل گذشتة علیرضا، الآن در حال خراب کردن هستند و باید بدانند که دنیا به آخر نرسیده است، فقط باید از ظلمت به سمت نور حرکت کنند آنگاه درست می‌شود.
تولد علیرضا را در اصل باید به همسفرش راهنمای محترم خانم معصومه تبریک گفت که نماد یک یار، همسفر و یک همسر خوب می‌باشند که امید و ایمان داشت به مسیری که در آن گام برداشته بودند، من به ایشان و راهنمای محترمشان خانم زهره تبریک عرض می‌کنم.
بعضی اوقات انسان فکر می‌کند که دنیا به آخر رسیده است ولی به قول شاعر که میگوید:

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آنجا     
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر برتو ببندد همه ره‌ها و گذرها         
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند

آرزوی مسافر علیرضا:
آرزو می‌کنم که همه آنهایی که این دور باطل را مانند گذشته من می‌زنند، گرة سفرشان باز شود و این جایگاه را تجربه کنند.

مشارکت مسافر علیرضا:
در کنگره اصطلاحی داریم که می‌گویند نوبت باران محفوظ است، خدا را شکر که پس از 12 سال حضور در کنگره این باران رحمت برای من و همسفرم بارید؛ از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و همه دوستانی که مشارکت کردند ممنونم، از راهنمای عزیزم آقا فرهاد که باعث شدند یاغی‌گری‌های من در سفر تمام شود و بفهمم هیچ چیز بهتر از درست سفر کردن نیست بسیار سپاس‌گزارم.

زمانی بود که همسفرم به کنگره می‌آمد ولی من نمی‌آمدم و در خانه می‌نشستم، اگر امروز توانستم این جایگاه را تجربه کنم به خاطر حضور همسفرم بود، ایشان همه‌جوره پای من ایستاد و سختی‌های بسیاری کشید، خیلی وقت‌ها تنها و بی‌پول بود و حتی برای آمدن به کنگره کرایه ماشین نداشت اما می‌آمد، یک مرتبه بعد از 6 ماه که از سفرم گذشته بود و مدتی بود به کنگره نمی‌آمدم راهنمای آن زمانم آقای اشکذری سراغم را از همسفرم گرفته بودند و باعث شدند مجدد به کنگره بیایم، آن زمان برگشت از سفر مشمول قانون 120 روز سقوط آزاد می‌شد و من قبول نمی‌کردم آن را اجرا کنم، با برداشته شدن این قانون دوباره سفر کردم ولی باز هم سفر خوبی نداشتم تا اینکه وارد لژیون آقا فرهاد شدم.

خودم هم بعد از شروع سفرم با نیروهای بازدارنده زیادی مواجه شدم، یک مرتبه تصور کردم من را مسخره می‌کنند و کینه کرده بودم ولی باز هم آمدم، آخرین بار که سفر کردم متوجه شدم در حال انجام یک عمل ضدارزش هستم که نتوانستم درست سفر کنم به همین علت با روش درمان DST و در حد توان خودم سعی کردم کارهای ضدارزش را کنار بگذارم و آن زمان بود که توانستم درست سفر کنم.

در پایان از آقا فرهاد و آقا پیام و همسفر عزیزم و خانم زهره راهنمای همسفرم و همه دوستان تشکر می‌کنم و با اجازه آقای نگهبان از همه آقایان مسافر درخواست دارم که  14 ثانیه به صورت ایستاده همسفران را تشویق کنند.

مشارکت راهنمای همسفر خانم زهره:
در ابتدا تولد یکسال رهایی آقا علیرضا را به آقا فرهاد راهنمای سفر اول ایشان و آقا پیام راهنمای فعلی ایشان تبریک می‌گویم، همچنین به خانم معصومه به دلیل تلاش و صبوری که داشتند تبریک می‌گویم، بعضی از رهجوها در لژیون الگویی برای رهجوهای دیگرند و معمولاً خود راهنما در لژیون از آن‌ها هم انرژی و هم آموزش می‌گیرد، خانم معصومه از این دسته همسفران بود.

صورت مسئله اعتیاد اولین دستورجلسه سال تحصیلی است، یک معادله چند مجهولی  که آقای مهندس توانستند آن را حل کنند؛ اگر ما همسفرها به خاطر مسافر خودمان حتی کسانی که سفر مجدد می‌کنند صبوری می‌کنیم، فقط به خاطر دانش و آگاهی است که کنگره به ما داده، زیرا می‌دانیم چه اتفاقی برای مسافر افتاده است، در پایان به آقا علیرضا تبریک می‌گویم و امیدوارم در این راه پایدار باشند و جایگاه‌های خدمتی مختلف کنگره را تجربه کنند.

مشارکت همسفر خانم معصومه:
از خدای خودم سپاس‌گزارم که به من اجازه داد به عنوان یک همسفر کنار مسافرم باشم تا در ادامه متوجه شوم درون خودم چه خبر است، هنر کنگره این است که من را با درون خودم که از آن غافل بودم آشنا کرد و مسافر بهانه‌ای بود برای این امر؛ بیرون از کنگره افراد زیادی درگیر اعتیاد هستند که خانواده آن‌ها نیز در شرایط بدی قرار دارند ولی خداوند این لیاقت را در من ایجاد کرد تا در کنار علیرضا آموزش بگیرم و خدمت کنم و از درون درمانم را شروع کنم.

از اساتید آقای مهندس بسیار متشکرم که این بذر نیکو را در زمین کاشتند آن هم در ایران و به زبان مادری خودمان، ‌صحبت‌های آقای مهندس آنقدر راحت به دل می‌نشیند که عاشقی کردن را به ما یاد می‌دهد، من هر زمان که مکتوبات کنگره را می‌خوانم با آن‌ها همزاد‌پنداری می‌کنم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان بابت تمام زحماتشان سپاس‌گزارم، از آقای اشکذری و آقا حامد شمس و آقا فرهاد و آقا پیام بسیار سپاس‌گزارم، از خانم زهره برای تمام زحماتی که برایم کشیدند و تجربیات زندگیشان را در اختیار من گذاشتند تشکر می‌کنم.

صورت مسئله اعتیاد که دستورجلسه این هفته است به من آموزش داد که هر مشکلی در زندگی‌ام دارم صورت مسئله‌ای دارد که می‌توانم به جای فرار، آن را حل کنم؛ من می‌توانستم از زندگی مسافرم بروم و جدا شوم و نمی‌دانستم ممکن بود چه بلایی سرم بیاید اما ماندم و ایستادم و سعی کردم مشکلاتمان را حل کنم و خداوند هم در این زمینه خیلی یاری‌ام کرد، از  علیرضا هم خیلی سپاس‌گزارم، ویژگی‌های مثبت زیادی دارد، تنها ایرادش اعتیاد بود که توانست خود را درمان کند؛ ماندن من در کنگره و سفر کردنم به دلیل پشتیبانی مسافرم می‌باشد.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .