English Version
This Site Is Available In English

درمان اعتیاد برای کسی قابل‌درک است که صورت‌مسأله اعتیاد را بفهمد.

درمان  اعتیاد برای کسی قابل‌درک است که صورت‌مسأله اعتیاد را بفهمد.

ششمین جلسه از دوره ششم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران وهمسفران با نگهبانی مسافر صابر و دبیری مسافر مصطفی و استادی راهنما مسافر مرتضی با دستور جلسه « صورت مسأله اعتیاد  » شنبه 5 مهر ماه سال ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد :
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر. خدا را شکر که بار دیگر توفیق حضور در کنار شما نصیب من شد تا بیاموزم و بهره و آموزش لازم را ببرم. از ایجنت محترم، مرزبانان گرامی و نگهبان جلسه، آقا صابر، سپاسگزارم که این فرصت را فراهم کردند. من در هر جلسه‌ای که حضور پیدا می‌کنم، همیشه اولین آرزویم این است که جلسه‌ای پربار و ثمربخش در کنار هم داشته باشیم ،جلسه‌ای خوب است که پس از پایان آن، چه برای استاد جلسه و چه برای تمام حاضران، اندیشه و تأملی برانگیزد و افراد را به مهم‌ترین رکن کنگره ۶۰، یعنی وادی تفکر، سوق دهد وگرنه این دستور جلسه می‌رود تا سال بعد و شاید دیگر من باشم یا نباشم، اما اصل پیام در ما اثر نکند.در کنگره ۶۰، تمام کسانی که امروز در جلسه حضور دارند چه تازه‌وارد، چه سفر اولی، سفر دومی یا پیشکسوت، چه همسفر یا مسافر هر یک باهدفی مشخص آمده‌اند این اهداف با توجه به شرایط افراد متفاوت است، اما همه در مسیر رسیدن به مقصدی روشن تلاش می‌کنند. سالیانه 52 دستور جلسه در کنگره وجود دارد که هرکدام فرآیندی است برای نزدیک شدن به هدف، آن‌هم با بهترین شرایط ممکن. این «شرایط ممکن» بسیار اهمیت دارد؛ یعنی چگونه و با چه کیفیتی به هدف برسیم.به باور من، مهم‌ترین دستور جلسه، که معمولاً با آغاز سال تحصیلی در مهرماه نیز همراه می‌شود، «صورت‌مسئله اعتیاد» است. این موضوع  برای فرد تازه‌وارد  یا کسی که سفر دوم فرقی نمی کند و خدمت ارائه می‌دهد؛ همه باید پیش از هر چیز صورت‌مسئله را بفهمند. اگر کسی در حال خدمت است، باید بداند چرا خدمت می‌کند اگر خدمت مالی انجام می‌دهد، باید دلیل آن را درک کند. اگر راهنمای تازه‌واردین است، یا نگهبان، یا ایجنت یا در هر جایگاه دیگری قرار دارد، تا صورت‌مسئله برایش روشن نباشد، نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد. در غیر این‌ صورت، حضور در جلسه شبیه رفت‌وآمد در یک قهوه‌خانه می‌شود؛ بی‌ثمر و گذرا.حال من تلاش می‌کنم از بخش اصلی دستور جلسه سخن بگویم، یعنی «تأثیر آن بر خودم». هر فردی که مشارکت می‌کند، باید ابتدا موضوع جلسه را در وجود خودش بررسی و سپس بیان کند، شاید برای دیگران نیز الهام‌بخش باشد.پیش از آشنایی با کنگره، من هم مانند بسیاری، درک روشنی از موضوعات نداشتم و توفیق آشنایی با این مسیر برایم فراهم نشده بود. به‌واسطه دوستی وارد کنگره شدم. در ابتدا بسیاری از سخنان برایم مبهم و غریب بود. پیش‌تر در مورد اعتیاد عناوینی مانند «بیماری پیش‌رونده»، «لاعلاج» و… راشنیده بودم اما در کنگره متوجه شدم که موضوع به‌گونه‌ای دیگر است. اینجا از «مخدرهای طبیعی بدن»، «سیستم ایکس»، «نوروترانسمیترها»، «ناقل‌های عصبی» و «بیان ژن» سخن گفته می‌شد. ابتدا نمی‌فهمیدم معنای این واژه‌ها چیست، اما به‌تدریج فهمیدم هر ماده مخدری که از بیرون وارد بدن می‌کنیم، مشابه آن در بدن تولید می شود، اما تخریب و مصرف مواد باعث از بین رفتن بیوشیمی و فیزیولوژی بدن شده است. مدت سفر، زمان بازسازی و آموزش همه در همین چارچوب معنا پیدا می‌کند و به همان صورت‌مسئله اعتیاد بازمی‌گردد که درمان اعتیاد با مثلث جسم ، روان و جهان بینی شکل می گیرد. بیرون از کنگره، وقتی کسی می‌گوید «اعتیاد درمان ندارد»، راه هر سؤال و تفکری بسته می‌شود. اما در کنگره مسیر کاملاً متفاوت است. آقای مهندس همیشه می‌فرمایند: هر سخنی که می‌شنوید، لحظه‌ای درباره‌اش فکر کنید و نتیجه‌اش را ببینید. این نگاه باعث می‌شود انسان به‌جای قضاوت سطحی، به عمق موضوع توجه کند.یادم هست  آقای زرکش  در خصوص لژیون تغذیه سالم گفتند «این کم‌کردن نشانه سلامت تغذیه است.» یعنی در کنگره، حتی چنین جزئیاتی نیز معنای مشخصی دارد. حضور افراد، جایگاه‌ها و پیشرفت‌ها همه نشانه‌اند برای تازه‌واردانی که باید ببینند اینجا صرفاً شبیه مراکز ترک اعتیاد  نیست، بلکه موضوع آن روشن، علمی و تجربه‌شده است.مثالی دیگر: یکی از دوستانی که روزی به عنوان تازه‌وارد وارد کنگره شده بود، امروز در انتخابات مرزبانی شرکت می‌کند و آلان نگهبان جلسه است این یعنی مسیر و نتیجه قابل‌مشاهده است. جناب آقای مهندس تأکیددارند که درمان ما باید کامل باشد و این برای کسی قابل‌درک است که صورت‌مسئله اعتیاد را بفهمد، در سفر دوم نیز بسیاری از این مفاهیم به کار من آمد آقای مهندس می‌گویند باید صورت‌مسئله هر موضوع را شناخت. در سفر اول، موضوع اعتیاد است؛ در سفر دوم، مسائل دیگری. چون ما در دنیای مادی زندگی می‌کنیم، بسیاری پس از مدتی می‌گویند: «دیگر کافی است، برویم دنبال کار، پول، زندگی…» اما من در کنگره یاد گرفتم تفاوت هست میان کسی که «ثروت دارد» و کسی که «ثروتمند است» بسیار متفاوت‌اند. فرد صاحب ثروت الزاماً ثروتمند نیست. ثروتمند کسی است که اختیار و مدیریت دارایی را دارد.من خودم زمانی ثروت داشتم، اما ثروتمند نبودم. در کنگره آموختم که برای رسیدن به ثروتمندی، ابتدا باید خدمت کرد، حس‌ها اصلاح شود و پایه‌ها شکل بگیرد. سپس با قناعت، پس‌انداز و انفاق، می‌توان ثروتمند شد. این صورت‌مسئله ثروت برای من در سفر دوم بود  ممنون که به حرف‌هایم گوش کردید.

تایپ ، ویراستاری و ارسال: مسافر حسن خدمتگزار سایت
عکس: مرزبان خبری مسافر بهمن
مسافران نمایندگی صفادشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .