اعتیاد به عنوان یکی از پیچیدهترین معضلات جامعه شناخته شده و همواره نیازمند تعریف دقیق و ریشهیابی صحیح برای مقابله بوده است. ما برای باز کردن یک در به کلید مناسب احتیاج داریم یا به عبارتی برای پیدا کردن هر جواب یا معادله نیاز به حل صورت مسئله آن داریم. هنگامی که صورت مسئله به صورت دقیق مشخص شد، باید برای آن راهحلی پیدا نمود که بر پایه راستین و حقیقت باشد؛ مانند علم ریاضیات که مشخص شده ۶×۶ میشود ۳۶ یا اینکه آب در چه درجهای به جوش میرسد.
تا سالها قبل از مشخص شدن صورت مسئله اعتیاد و درمان قطعی آن عموم بر این باور بودند که برای اعتیاد درمان قطعی وجود ندارد و افراد مصرفکننده چند راه در پیش نداشتند یا خواستار این نبودند که درمان شوند و تا آخر عمر مصرفکننده میماندند یا روش سقوط آزاد را امتحان میکردند. همچنین کشور آمریکا سالها بر این باور بود که اعتیاد یک بیماری روحی است و فرد باید اراده داشته باشد تا به درمان برسد و افراد مصرفکننده را بیاراده میدانستند؛ اما کنگره۶۰ به طور قطع به اعتقادات و باورهای غلط خاتمه داده و اعتیاد را یک بیماری جسمی دانسته و ذکر شده که اراده تنها کافی نیست، همانطور که نمیشود ساختمانی بدون مصالح ساخت، درمان اعتیاد بدون دارو امکانپذیر نیست.
برای درمان اعتیاد یک مسیر قطعی وجود دارد و آن بازسازی جسم با دارو به روش DST است که واژه D مخفف بنیان کنگره 60 آقای دژاکام، S به معنی پله های ۲۱ روزه و T به معنای زمان که همان طول مدت درمان که ۱۰ الی ۱۱ ماه است؛ یعنی فرد مصرفکننده باید حتما پارامتر زمان را در سفر اول خود کامل درک کند و به بازسازی سیستمهای ایکس از کار افتاده جسم خود زمان بدهد تا خود را ترمیم کنند. جسم انسان بسیار هوشمند است و به شهر عظیمی تشبیه شده، در حالت طبیعی بدن، مواد شبه افیونی مانند سرتونین، اندروفین، دینورفین، مورفین و دیگر هورمونها به اندازه و در موقعیتهای مختلف ترشح میشود.
هورمون مورفین باعث کاهش درد در مواقع حساس و کاهش اضطراب و افزایش سرخوشی میشود. هورمون سروتونین هورمونی ضروری برای جسم که خلق و خوی ما را تنظیم میکند و باعث میشود در زندگی احساس خوشبختی و شادی داشته باشیم. با تزریق موادمخدر، این هورمونها به میزان بسیار مدام جایگزین گیرندهها میشوند و اصطلاحا فرد به حالت سرخوشی دست پیدا میکند و پس از گذشت ۲۴ ساعت عکسالعملهای آشکار آن پیدا میشود که شامل استخوان درد، بیخواب شدن، عرق کردن، عطسههای پی در پی و فرد ناگزیر است که مجدد مواد مصرف کند. پس از چندین مرتبه مصرف موادمخدر در شخص علاوه بر تخریبهای جسمی تخریبهای روانی نیز ایجاد میشود که همان عکسالعملهای پنهان نام دارند که عبارت اند از:
افسردگی، نا امیدی، تنبلی، گوشه گیری، عدم میل به زندگی و...
یک نوع اعتیاد دیگر نیز داریم، تحت عنوان اعتیاد ژنتیکی؛ یعنی در ژن نواقصی بوجود میاید، این در حالی است که شخص از بدو تولد مشکل در تولید خودکار مواد شبیه افیونی در جسم میباشد و جسم شخص قادر نیست این موارد ضروری را ترشح کند، لذا مجبور به تزریق این مواد از بیرون به داخل جسم میشود. این تنها درحالتی اتفاق میافتد که شخص در رحم مادر به مواد وابستگی پیدا کرده باشد و مادر به نوعی مصرفکننده بوده که تنها مسیر درمان برای مادر و فرزند این است که مادر سفر DST انجام دهد.
برای درمان فرد مصرفکننده باید سه پارامتر را در نظر بگیریم که این سه پارامتر با موازات هم جلو میروند. اگر یکی از این مؤلفهها ناقص باشد، درمان حاصل نمیشود. این سه مولفه عبارت است از: جسم، روان و جهانبینی که برای مدت زمان حل مشکل جسمی و روانی حداقل ۱۰ ماه زمان لازم است؛ اما نمیتوان برای حل مشکل جهانبینی زمانی قطعی بیان کرد؛ زیرا حل اين مشکل بستگی به فرد دارد و برای هر کسی متفاوت است. یک فرد پس از دوسال مسئله جهانبینی او حل میشود، یک فرد نیز پس از پنج سال و دیگری پس از ده سال گرههای وجودی خود را حل میکند.
در آخر سپاسگزارم از آقای مهندسدژاکام که با آموزشهای جهانبینی، روش درست زندگی کردن را به ما آموخت و باعث تغییر دیدگاه و تابوشکنی شد و باعث شد با دیدگاه عمیق به زندگی و جهان بنگریم و شکرگذار شگفتی هستی، یعنی موجودیت خویش باشیم.
منبع: کتاب ۱۴ مقاله،مقالهی اول
نویسنده: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
67